بازگشت

صداقت در ولايت


از جمله تکاليف انام، در غيبت امام (عليه الصلوة و السلام) دعا کردن است، که خداي تعالي تو را از جمله ي مواليان و دوستان و شيعيان و ملتزمين رکاب آن حضرت (ارواحنا فداه) در رجعت و ظهور قرار دهد. چنان که در عهدنامه ي گذشته خواندي که حضرت صادق (عليه الصلوة و السلام) فرمودند خوانده شود. و از فقرات آن اين بود:

اللهم فان حال بيني و بينه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما مقضيا فاخرجني من قبري مؤتزرا کفني شاهرا سيفي مجردا قناتي ملبيا دعوة الداعي في الحاضر و البادي...

بايد در اين دعوات صادق باشي نه کاذب، و به مجرد زبان بازي و عبارت پردازي نباشد. و حالت باطن تو به قسمي در اين دعوي، و ساير دعواها و دعوات تو صادق باشد. چنانکه سيد بن طاوس (قدس سره) در «کشف المحجه» به پسر خود محمد وصيت مي نمايد:

و از جمله ي آنها که گفتم به بعض کساني که ادعاي غلو در محبت آن حضرت مي کرد، که اگر بفرستد به سوي تو و گويد که سطان بلد تو مي دهد بعد از اين روز، هر روزي هزار اشرفي. بعد سلطان بدهد به تو مستمري با تکرار هر روز تمام اين مقدار را، و گويد بر تو حلال در زمان غيبت مهدي (عليه السلام). بعد بفرستد



[ صفحه 159]



به سوي تو مهدي (عليه السلام) و گويد من مرخص شدم در ظاهر شدنم، و آن عطا نبود به اذن من، و مستحق نيستي تو مگر با غايب بودن من، کداميک دوست تر است پيش تو؟ آيا ظاهر شود و قطع نمايد آن عطا را و حساب کند بر هر چه زياد آيد از مؤنه تو؟ و همين دو را قرار ده بين هر که را که زشت مي داري و از مرتبه ي تو پست تر است، بين او و بين مهدي (عليه السلام) به اين نسبت بسنج، ببين کداميک را دوست تر مي داري؟ طول عمر و غيبت مهدي (عليه السلام) و باقي بودن روزي هزار اشرفي در حق تو؟ يا تعجيل ظهور آن حضرت و بريدن عطا و حساب يوميه گرفتن تو و برگرداندن آنچه از او گرفته شد به دشمنان آن حضرت؟ بگو به من اختيار خود را. و گفتم به بعض برادران اينکه بعض رجال مهدي (عليه السلام) کسانيند که مي خواهند او ر ابراي آنچه خدا خواسته (جل جلاله)، چه آنکه به اين شخص نفع رسان باشد آن حضرت يا نباشد در عاجله ي دنيا، و اختيار امر را به خدا واگذار کرده اند، و خود را به او تسليم نموده اند.

حقير گويد: چنانچه داراي اين قسم از اعتقاد و اخلاص قلبي نباشي، باز هم نبايد مايوس شوي و ترک اين آداب و اعمال را نمائي. بلکه همواره از خداي تعالي مسئلت نمائي که تو را در زمره ي آن اشخاص که صاحب رضا و تسليمند در امر حضرت حجت (ارواحنا فداه) قرار دهد، به زبان فقط هم، در صورت فقدان آن درجات از معرفت، اگر بتواني در مقام دعا و ثنا و اظهار بندگي و چاکري برآئي: «در دل دوست به صد حيله رهي بايد کرد»، شايد نورانيت اين کلمات از توسلات و دعوات مأثورات و بيانات تاثيري در قلب تو نمايد که در فؤاد تو تاثيري بخشد و مراقبت معرفت و يقين و اخلاصت اندک اندک تکميل شود: اطلبوا العلم ولو لغير الله فانه ينجر الي الله.



[ صفحه 160]