بازگشت

توجه در مواقع عرض اعمال


از جمله تکاليف انام، در غيبت امام (عليه الصلوة و السلام) توجه نمودن به سوي آن حضرت است در عصر روز دوشنبه و پنج شنبه، زيرا که سابقا اشاره شد که در عصر اين دو روز، عرض اعمال خلايق به آن حضرت مي شود. و مجلسي (قدس سره) در جلد سابع «بحارالانوار» در خصوص عرض اعمال به حجج طاهرين (عليهم الصلوة و السلام) بابي منعقد نموده، فلاحظ، و در اين خصوص احاديث متظافره ي متکثره به طور اختلاف رسيده، در بعض احاديث رسيده که عرض اعمال خلايق در هر روز دوشنبه و پنج شنبه به حجج طاهرين (صلوات الله عليهم اجمعين) مي شود. و در بعض احاديث رسيده که عرض اعمال در هر پنج شنبه به رسول و ائمه ي طاهرين (صلي الله عليهم) مي شود: و در بعض احاديث است، عرض اعمال بر و فاجر در صبح هر روز بر پيغمبر و ائمه (سلام الله عليهم) عرضه مي شود. و در بعض احاديث رسيده در هر روز جمعه عرض اعمال به آن حضرت مي شود،

و في «بصائر الدرجات» باسناده عن ابي عبدالله قال:

ان الاعمال تقرض علي في کل خميس فاذا کان الهلال اکملت فاذا کان النصف من شعبان عرضت علي رسول الله و علي علي عليه السلام ثم ينسخ في الذکر الحکيم.

و در «آداب و سنن بحار» از «رياض الجنان»نقل کرده که پيغمبر (صلي



[ صفحه 150]



الله عليه و اله و سلم) فرموده، عين عبارت حديث اين است:

يا علي اعمال شيعتک تعرض علي في کل جمعة فافرح بصالح اعمالهم و استغفر لسيئاتهم.

و نيز از «بشارة المصطفي» نقل مي کند، ما هذا نصه:

يا علي ان اعمال شيعتک ستعرض علي في کل جمعة فافرح بصالح ما يبلغني من اعمالهم و استغفر لسيئاتهم.

و مي توان از براي اختلاف اين احاديث، توجيهاتي موجهه نمود، وليکن محتاج به تحقيقات و تحريرات زياد است که در اين عجالت، مقام تحقيق و تدقيق آن نيست و حقير را در کتاب «ناسخ التفاسير» در نزد تفسير آيه ي شريفه «و قل اعملوا فسيري الله عملکم و رسوله و المؤمنين» بياناتي است که اصلاح بعض اقاويل قوم را مي نمايد،فلاحظ. بالجمله مقصود، عرض اعمال است به حجج طاهرين (صلي الله عليهم اجمعين) بخصوص امام عصر و ناموس دهر (ارواحنا فداه)، به خصوص در دوشنبه و پنج شنبه چنانکه تصريح شده اين دو روز به مقتضاي اخبار مستفيضه، روز عرض اعمال است - و بخصوص در عصر اين دو روز - و استاد اعظم (دام ظلة العالي) فرموده به روايت شيخ طوسي در غيبت: «اولا بر حضرت حجت (عليه السلام) آنگاه بر هر يک از ائمه (عليهم السلام) آنگاه بر رسول خدا (صلي الله عليه و آله). آنگاه عرض مي شود در ميان خلق علي حسب استعدادهم، و عصر اين دو روز هم به حسب تقسيم ساعات روز مختص است به آن حضرت (ارواحنا فداه). و استاد اعظم (ادام الله ظله العالي) اختصاص داده اند عرض اعمال را در عصر دوشنبه و پنج شنبه به امام عصر (ارواحنا فداه)، و صريح کلمات ايشان در غيبت ايشان اين است که: دراين دو وقت اعمال عباد عرض مي شود بر امام



[ صفحه 151]



عصر (عليه السلام) چنانچه در عصر هر امامي بر آن جناب عرض مي شد، و در زمان حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) بر آن جناب و اخبار در اين باب بسيار است و در غالب آن تصريح به عصر نشده ولکن در بعضي ديگر اشاره شده و موافق است با اعتبار، شيخ طبرسي در «مجمع البيان» در ذيل آيه ي شريفه ي «قل اعملوا فسيري الله عملکم و رسوله و المؤمنون» گفته که: اصحاب ما روايت کردند که اعمال امت عرض مي شود بر پيغمبر (صلي الله عليه و آله) در هر دوشنبه و پنج شنبه، پس مي شناسند آنها را، و همچنين عرض مي شود بر ائمه ي هدي (عليهم السلام) پس مي شناسند آنها، و ايشانند مقصود از قول خداوند «والمؤمنون». و از غرايب آنکه شيخ ابوالفتوي رازي در تفسير خود گفته که:

در اخبار آمده که اعمال امت در هر شب دوشنبه و پنج شنبه بر رسول خدا و بر ائمه (صلي الله عليهم) عرض کنند و مراد به مومنان، امامان معصوم باشند.

پس از ذکر چند خبر از سيد بن طاوس (قدس سره) نقل نموده که:

در «محاسبه النفس» گفته که:«من ديدم و روايت کردم در روايات متفقه از ثقات که روز دوشنبه و روز پنج شنبه عرض مي شود در آن دو، اعمال بر خداوند (عز و جل) و روايت شده از اهل بيت (عليهم السلام) که در روز دوشنبه و پنج شنبه عرض مي شود اعمال بر خداوند (جل جلاله) و بر رسول او و بر ائمه (صلوات الله عليهم).»

پس از نقل چند حديث ديگر فرموده که:

سيد فرمود که: «سزاوار است که انسان در هر پنج شنبه و دوشنبه محافظت کند به هر طريقي در طلب توفيق، و مبادا که در اين دو روز خود را مهمل بگذارد در استظهار در طاعت، و اينکه کوشش کند در سلامتي از اضاعت به قدر امکان، زيرا که عقل و نقل هر دو اقتضا مي کند که وقت عرض عبد بر سلطان، مستعد و متحفظ



[ صفحه 152]



باشد به خلاف غير او از اوقات.

و نيز در فصل هفتم «جمال الاسبوع» فرموده که:

از مهمات روز دوشنبه اينکه او روز عرض اعمال است بر خدا و رسول و خاصان او (صلوات الله عليهم).

آنگاه جمله اي از اخبار خاصه و عامه را نقل نموده وفرموده که:

روايت شده از طريق خاصه که وقت عرض اعمال در اين دو روز، وقت انقضاء اين دو روز است، پس سزاوار است از براي بنده اي که عارف است به حرمت کسي که عرض مي شود اعمال بر او، اينکه تفقد کند اعمال خود را، واصلاح کند آن را به غايت آنچه طاقت او مي رسد به آن، و متذکر شود که آن اعمال عرض مي شود بر خداوند (جل جلاله) که دانا است به سرائر. آنگاه بر خواص او، اهل مقام باهر و حاضر مي کند اين صحيفه ها در پيش روي خداوند و پيشروي ايشان، فضايح گناهان صغيره و کبيره را. پس چگونه سهل است اين مطلب در نزد بنده اي که تصديق کرده به خداوند ملک اعظم عزيز قاهر، و به روز بازپسين...

پس فرموده:

آخر اين دو روز به مقتضاي اخبار مستفيضه، روز عرض اعمال است. و به حسب تقسيم ساعات روز، مختص است به آن جناب و نيز وقت تبديل ملائکه حفظه است که موکلين روز بالا روند و موکلين شب فرود آيند. بايد نهايت مراقبت و مواظبت نمود، در اصلاح اعمال و تدارک آنچه فوت شده و رفع شواغل و موانع از توجه و تضرع و انابه، و برخواستن از مجالس اهل غفلت و توسل و استغاثه به امام عصر (عليه السلام)، به نحوي که سابقا اشاره کرديم. و خواستن



[ صفحه 153]



از آن جناب، شفاعت در اصلاح صحايف اعمال و تبديل سيئات آن به حسنات و تمام و با قدر و منزلت کردن حسنات آن به فاضل حسنات خود، حسب دعاي مشهور از آن جناب که براي شيعيان خود کردند و از خداوند خواستند که چنين کند. و نيز در شب و روز دوشنبه و پنج شنبه سعي کند در کردن عملي خالص که شايد به برکت آن از مفاسد باقي درگذرند، و اختصاص دهد اين دو روز را به بعضي اعمال، چنانچه در اخبار رسيده، مثل استحباب خواندن هزار مرتبه ي «انا انزلناه» در هر يک از آنها و خواندن سوره ي «هل اتي» در نماز صبح هر دو روز که هر دو سوره حال مختص است به امام عصر (عليه السلام). جاروب کردن مسجد در هر دو، و خواندن استغفار مأثور در آخر روز پنج شنبه و غير اينها از اعمال که در محلش مذکور است.

مولف گويد: نمي دانم از براي تو که فعلا در غيبت امام عصر (ارواحنا فداه) واقع شده اي، يقين حاصل شده که امام تو (عليه الصلوة و السلام) قبل از عرض اعمال توبه آن حضرت (ارواحنا فداه) از تمام حرکات و سکنات و اقوال و افعال و افکار تو مطلع است يا نه؟ به خدا قسم اگر درجه ي يقين را حاصل کرده باشي و حالت مراقبه را دارا باشي، فورا تاثيرات و بروزات و ظهورات آن در ظاهر و باطن تو بروز و ظهور خواهد کرد. و گمان ندارم که به اين درجه بي حيا و بي شرم باشي که اعتنا ننمائي به اينکه خدا و رسول وائمه (عليهم الصلوة و السلام) بر قباحت افعال و شناعت اعمال و ردائت افکار و احوال تو مطلع باشند و تو باز اصرار و ابرام داشته باشي و متنبه و متذکر نشوي. مگر اينکه - نعوذ بالله تعالي - معتقد به خدا و رسول و ائمه (عليهم الصلوة و السلام) که متصف به صفات مقرره ي معينه اند، نباشي. و خدا و رسول و امامي را معتقد باشي که شيعه ي اثني عشريه قائل نيستند:«افرأيت من اتخذ الهه هويه» که خداي خود را هوا و هوس خود قرار داده و پيغمبر و ائمه



[ صفحه 154]



را مانند ساير بشر فرض کرده، و اين احاديث و اخبار و نصوص معتبره و کلمات حجج الهيه را سرسري و حکايات و قصص و بيانات را محتمل صدق و کذب پنداشته اي، اگر نه اين قسم عقيده و باطن تو باشد، پس چه دليل دارد که ترک شيطان پرستي و هواپرستي را نمي نمائي، و از خدا و رسول و ائمه (ارواحنا فداهم) حيا و شرم نمي کني، و تغيير وضع نمي دهي و ترضيه ي خاطر مقدس امام خود را حاصل نمي کني.از ابتداي عمر تاکنون که قريب به مرگ رسيده اي، يک روز هنگام عرض اعمال تو عمل خالص بي ريائي را که مرضي خدا و رسول و ائمه (عليهم السلام) باشد، در صحيفه ي اعمال تو ثبت نشده و آن به آن، لحظه به لحظه، باري ديگر به روي بارهاي گران معاصي خود مي گذاري و فريب شيطان را خورده، مي گوئي «خدا کريم است!» ولي بايد بداني خدا عادل هم هست، حکيم و لطيف و خبير هم هست. گول و فريب مثل تو وجود خبيث کذاب قسي القلب شيطان پرست هواپرست مرائي فاسد العقيده ي بي اخلاص را نخواهد خورد و به اين تسويلات و تدليسات قولي و عملي شيطاني، به بهشت جاوداني تو را راه نخواهند داد. باري، فکري کن براي خودت قبل ازآنکه کار به جائي رسد که مقام فکر هم براي تو نماند، و مهلت فکر هم به تو ندهند. اکنون حقير را فکري به خاطر قاصر رسيده، اگر گوش دهي و عمل کني - خالصا لوجه الله الکريم - و فکر من آن است که: ما بندگان ضعيف و ذليل، واضح است که تمام افعال و اعمال ما مرضي خدا و رسول و ائمه (عليهم السلام) نيست. بلکه در هر نفسي دو معصيت براي ما موجود است. هر نفسي که فرو مي رود مخرب ذات، و چون برميآيد ممد ظلمات حيات، چنانچه روز دوشنبه و پنج شنبه خصوصا، و در ساير ايام هفته عموما، ايام و ليالي و اوقات را به معاصي و مناهي و ملاهي گذرانيده باشي غفلتا و جهالتا، و يقين داري که در صحيفه ي اعمالت تمام آنها ثبت و ضبط شده، و امروز که دوشنبه است، وقت غروب صحيفه ي اعمال تو را مي برند حضور مبارک امام عصر و ناموس دهر (ارواحنا فداه)، و اسباب هم و غم، يا خداي نکرده سخط و غضب آن حضرت خواهد شد، و چاره اي هم نداري



[ صفحه 155]



و کتبه ي گرام را هم نمي بيني که صحيفه ي تو را نبرند، يا از آنها بگيري. و آنها هم مامور نيستند که اطاعت تو را نمايند، يا صحيفه ي تو را پنهان کنند، يا به تو پس بدهند. از آقا و مولاي خود مامورند که ليلا و نهارا مترصد باشند که طرفة العيني از تو تغافل و تجاهل نورزيده، تمام اعمال حسنه و سيئه ي تو را ثبت کنند، و صورت آن را به آقايان خود عرضه بدارند. پس خوب است باز راه چاره اي که خود مواليان ما (سلام الله عليهم اجمعين) فرموده اند، از آن راه درصدد چاره جوئي برآئيم و قسمي نمائيم که لامحاله بر اعمال قبيحه و افعال شنيعه ي ما، آقايان ما در آن دفاتر مخصوصه به حسب ظاهر ناظر و مطلع نشوند که رسواي دنيا و آخرت شويم. چاره و تدبير و فکر و علاجي که حقير براي تو از اين به بعد پيدا کرده ام، اين است که بعد از نماز عصر روز دوشنبه يا پنج شنبه بخوانيم اين استغفار را که شيخ طوسي (عليه الرحمة و الرضوان) و سيد بن طاوس (قدس سره) و جمعي ازاعيان و اساطين علماء فقهاء و محدثين، از متقدمين و متاخرين، به سندهاي معتبره از حضرت صادق (عليه الصلوة و السلام) روايت کرده اند از حضرت رسول (صلي الله عليه و آله) که فرمودند:

هر که هر روز بعد از نماز عصر يک مرتبه اين استغفار را بخواند، خداي تعالي دو ملک او را امر فرمايد که صحيفه ي گناهان او را بدرند، هر چند بسيار باشد.

استغفار مزبور اين است:

استغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم الرحمن الرحيم ذوالجلال و الاکرام و اسئله ان يتوب علي توبة عبد ذليل خاضع فقير بائس مسکين مستکين مستجير لا يملک لنفسه نفعا و لا ضرا و لاموتا و لا حيوة و لا نشورا.

پس بهتر اين است که هر روز، بعد از نماز عصر از صميم قلب و کمال خلوص



[ صفحه 156]



نيت اين استغفار را بخوانيم، که آن دو ملک صحيفه ي ما را پاره کنند و ديگر صورت قباحت افعال و شناعت اعمال ما را حضور مواليان ما نبرند، که روسياه و نامه تباه دارين شويم. و بعد از خواندن اين استغفار - مع شرايطه - از روي اخلاص و صميم قلب، ملتفت حرکات و سکنات و افعال و اعمال خود تا غروب باشيم، که دوباره خلافي و معصيتي از ما سر نزند، زيرا که چنان معلوم است، آن ملکين تا آن حيني که تو اين استغفار را مي خواني - به شرايط استغفار - صحيفه ي گناهان تو را پاره مي کنند. ولکن باز هم از تو غفلت ندارند و تا هنگام غروب مشغول ثبت و ضبط خواهند بود. و چنين نيست که از تو دست بردارند و بروند. منتهي آن گناهاني که از طلوع فجر تا حين خواندن اين استغفار نموده اي، پاره شد و دور ريخت. و خداي تعالي عفو و صفح فرمود که در کتابچه ي بزرگ ثبت نشود. و همانطور که خداي تعالي (عز سبحانه و بهر برهانه) قبل از نوشتن اين اعمال، عالم به آن بودند و حالا صرف نظر فرمودند، حضرت رسول و ائمه (عليهم الصلوة و السلام) هم با وجود علم آنها به اعمال تو صرف نظر فرمودند و ديگر از ثبت و ضبط خارج است و مواخذه ندارد، ولکن اين ملک، غلامي است که مامور است تا غروب آفتاب موکل تو باشد. تتمه ي روز را در خدمت شما خواهد بود و گناهان تو را مانند ملک ديگر که حسنات تو را مي نويسد، تا غروب خواهد نوشت. وقت غروب مرخص است، مي برد خدمت امام (ارواح العالمين له الفداء) و از آنجا تا به جائي که ماموريتش انجام پذير شود. پس خوب است که بعد از خواندن اين استغفار - با شرايط مقرره - جهد نمائي تا هنگام غروب معصيتي صغيره و کبيره از تو سر نزند، لامحاله حضور امام (ارواحنا فداه) منفعل و شرمنده نباشي. شايد هنگام عرض اعمال در حق تو دعاي خيري فرمايند. شايد اعمال حسنه ي تو زياد باشد و اسباب مسرت خاطر مقدس مواليان تو گردد. و شايد اگر گناه صغيره اي از تو در اين قليل زمان غفلتا سر بزند، درصدد اصلاح آن برآيد، و سيئات صغيره ي تو را تبديل به حسنات فرمايند، و آن نواقص حسنات را به فواضل حسنات خود تکميل فرمايند. و به قدر و منزلت



[ صفحه 157]



و شکوه حسنات تو از برکت حسنات آن حضرت (ارواحنا فداه) افزوده شود، اگر خالص باشد، و الا مردود و مطرود خواهد شد. اين بود فکر قاصر فاتر من، حالا اگر فکري بهتر از اين داري، بکن. و اين مطالب را سرسري گمان مکن که حجت بر تو تمام، و عما قريب قائم (عليه الصلوة و السلام) قيام خواهد فرمود. و مي گوئي: الان قد ندمت و ما ينفع الندم. و مي خواني در آن وقت اين مضمون را که در زيارت آن حضرت حالا مي خواني:

و ان رجعتکم حق لاريب فيها يوم لاينفع نفسا ايمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت في ايمانها خيرا...



[ صفحه 158]