بازگشت

ادعيه مخصوصه


چون دانستي که از جمله تکليفات، دعا نمودن است در حق آن حضرت در اکثر اوقات مخصوصه و ازمنه ي منصوصه، بلکه عموم دعاهاي خود را در حخق آن حضرت (ارواحنا فداه) قرار دان و آن وجود اقدس را در تمام دعوات و مقاصد مقدم داشتن. پس در اين مورد ذکر مي نمائيم بعضي دعوات مخصوصه ي جليل القدر را که از اهل بيت معصومين (صلي الله عليهم اجمعين) وارد شده، که امر فرموده اند شيعيان و مواليان را که دعا نمايند در حق آن حضرت و در حق خود که اسباب جلب فيوضات ظاهره و باطنه گرديده، بدين سبب باعث فوز و فلاح و نجات ونجاح دارين آنها شود:

از جمله دعائي است که سيد بن طاوس (قدس سره) از کتاب ابن ابي قره ذکر کرده به اسناد خود از علي بن حسن بن علي بن فضال از محمد بن عيسي بن عبيد، به اسناد خود از صالحين (عليهم السلام) که فرمودند:

مکرر بخوان در شب بيست و سيم ماه رمضان در حالت ايستاده و نشسته و هر حالتي که باشي، و در تمام آن ماه و هر قسم که ممکن شود تو را و هر زمان از دهرت که حاضر شود. مي گوئي بعد از تمجيد کردن خداي تعالي و صلوات بر پيغمبر و آل او (صلي الله عليهم):

اللهم کن لوليک القائم بامرک الحجة بن الحسن المهدي عليه و علي آبائه افضل الصلوة و السلام في هذه الساعة و في کل ساعة وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و مؤيدا



[ صفحه 109]



حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طولا و عرضا و تجعله و ذريته من الائمة الوارثين. اللهم انصره و انتصربه و اجعل النصر منک له و علي يده و اجعل النصر له و الفتح علي وجهه و لا توجه الامر الي غيره. اللهم اظهر به دينک و سنة نبيک حتي لا يستخفي بشيي ء من الحق مخافة احد من الخلق، اللهم اني ارغب اليک في دولة کريمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتک و القادة الي سبيلک و آتنا في الدنيا حسنة و في الاخرة حسنة وقنا عذاب النار و اجمع لنا خير الدارين و اقض عنا جميع ما تحب فيهما و اجعل لنا في ذلک الخيرة برحمتک و منک في عافية، آمين رب العالمين وزدنا من فضلک و يدک الملاء فان کل معط ينقص من ملکه و عطاؤک يزيد في ملکک.

و کفعمي (عليه الرحمه) در «مصباح» دعاي مزبور را چنين نقل نموده:

اللهم کن لوليک محمد بن الحسن المهدي في هذه الساعة و في کل ساعة وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا.

و در «کافي» نيز همين دعا را به اختلافي اندک روايت نموده، فلاحظ.

و از جمله دعائي است که سيد (قدس سره) در «جمال الاسبوع» به اسناد معتبره ي صحيحه - و ديگران - از يونس بن عبدالرحمن روايت کرده اند که حضرت رضا (عليه الصلواة و السلام) امر فرمودند که براي حضرت صاحب الامر اين دعا را بخوانند:

اللهم ادفع عن وليک و خليفتک و حجتک و لسانک المعبر عنک باذنک الناطق بحکمتک و عينک الناظرة في بريتک



[ صفحه 110]



و شاهدک علي عبادک الجحجاح المجاهد العائذ بک العائد عندک و اعذه من شر جميع ما خلقت و برأت و انشأت و صورت و احفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذي لا تضيع من حفظته به و احفظ فيه رسولک و آبائه السادة ائمتک و دعائم دينک و اجعله في وديعتک التي لا تضيع و في جوارک الذي لا يخفر و في منعک و عزک الذي لا يقهر و آمنه بامانک الوثيق الذي لا يخذل من امنته به و اجعله في کنفک الذي لا يرام من کان فيه و انصره بنصرک العزيز و ايده بجندک الغالب و قوه بقوتک و اردفه بملائکتک و وال من والاه و عاد من عاداه والبسه درعک الحصينة و حفه بالملئکة حفا، اللهم اشعب به الصدع و ارتق به الفتق و امت به الجور و اظهر به العدل و زين بطول بقائه الارض و ايده بالنصر و انصره بالرعب و قو ناصريه و اخذل خاذليه و دمدم علي من نصب له و دمر علي من غشه و اقتل به جبابرة الکفر و عمده و دعائمه و اقصم به رؤس الضلالة و شارعة البدع و مميتة السنة و مقوية الباطل و ذلل به الجبارين و ابر به الکافرين و جميع الملحدين في مشارق الارض و مغاربها و برها و بحرها و سهلها و جبلها حتي لا تدفع منهم ديارا و لا تبقي لهم آثارا، اللهم طهر به بلادک و اشف منهم عبادک و اعز به المؤمنين واحي به سنن المرسلين و دارس حکم النبين و جدد به ما امتحي من دينک و بدل من حکمک حتي تعيد دينک به و علي يديه جديدا غضا محضا صحيحا لا عوج فيه و لا بدعة معه و حتي تنير (تبين او تبير (خ)) بعدله ظلم الجور و تطفي به نيران الکفر و توضح به معاقد الحق و مجهول العدل فانه عبدک الذي استخلصته لنفسک و



[ صفحه 111]



اصطفيته علي غيبک و عصمته من الذنوب و برأته من العيوب و ظهرته من الرجس و سلمته من الدنس، اللهم فانا نشهد له يوم القيمة و يوم حلول الطامد انه لم يذنب ذنبا و لا اتي حوبا و لم يرتکب معصية و لم يضيع لک طاعة و لم يهتک لک حرمة و لم يبدل لک فريضة و لم يغير لک شريعة و انه الهادي المهتدي الطاهر التقي النقي الرضي المرضي الزکي، اللهم اعطه في نفسه و اهله و ذريته و امته و جميع رعيته ما تقر به عينه و تسر به نفسه و تجمع له ملک الممالک قريبها و بعيدها و عزيزها و ذليلها حتي يجري حکمه علي کل حکم و يغلب بحقه علي کل باطل، اللهم اسلک بنا علي يديه منهاج الهدي و المحجة العظمي و الطريقة الوسطي يرجع اليها الغالي و يلحق بها التالي و قونا علي طاعته و ثبتنا علي متابعته (مشايعته،خ) و امنن علينا بمبايعته و اجعلنا في حزبه القوامين بامره الصابرين معه الطالبين رضاک بمناصحته حتي تحشرنا يوم القيمة [1] في انصاره و اعوانه و مقوية سلطانه و اجعل ذلک خالصا من کل شک و شبهة و رياء و سمعة حتي لا نعتمد به غيرک و لا نطلب به الا وجهک و حتي تحلنا محله و تجعلنا في الجنة معه و اعذنا من السأمة و الکسل و الفترة و اجعلنا ممن تنتصر به لدينک و تعز به نصر وليک و لا تستبدل بنا غيرنا فان استبدالک بناغيرنا عليک يسير و هو علينا کبير. اللهم نور به کل ظلمة و هدبر کنه کل بدعة و اهدم بعزه کل ضلالة و اقصم به کل جبار و اخمد بسيفه کل نار و اهلک بعد له جور کل جائر و اجر حکمه علي کل حاکم و اذل بسلطانه کل سلطان. اللهم اذل کل من ناواه و اهلک کل من عاداه و امکر بمن کاده و استأصل من جحد حقه و استهان بامره و سعي في اطفاء نوره و احماد ذکره. اللهم صل علي



[ صفحه 112]



محمد المصطفي و علي المرتضي و فاطمة الزهراء و الحسن الرضي و الحسين المصطفي و جميع الاوصياء مصابيح الدجي و اعلام الهدي و منار التقي و العروة الوثقي و الحبل المتين و الصراط المستقيم و صل علي وليک و ولاة عهدک والائمة من ولده و مد في اعمارهم و زد في آجالهم و بلغهم اقص آمالهم دينا و دنيا و آخرة، انک علي کل شيي ء قدير.

سيد بن طاوس (قدس سره) در «جمال الاسبوع» اين دعا را به روايت ديگر از حضرت رضا (عليه الصلوة و السلام) ذکر نموده با اختلاف در بعض مضامين آن، و در بعضي از نسخ بعد از «و هو علينا کبير» اين قسم وارد است:

اللهم صل علي ولاة عهدک و الائمة من عبده و بلغهم آمالهم وزد في آجالهم و اعز نصرهم و تمم لهم ما اسندت اليهم من امرک لهم و ثبت دعائمهم و اجعلنا لهم اعوانا و علي دينک انضارا فانهم معادن کلماتک و ارکان توحيدک و دعائم دينک و ولاة امرک و خالصتک من عبادک و صفوتک من خلقک و اوليائک و سلائل اوليائک و صفوة اولاد رسلک و السلام عليهم و رحمة الله و برکاته..

کفعمي نيز در «مصباح» اين دعا را به اين زيادتي نقل کرده و خواندن همه خوب است.

از جمله دعائي است که سيد بن طاوس نقل کرده در «مضمار» و مجلسي (قدس سره) در «بحار»، که در روز سيزدهم ماه مبارک رمضان خوانده شود و خواندن چنين دعائي، البته در همه ي اوقات مطلوب و مستحسن است، و الدعاء حسن في کل حال:



[ صفحه 113]



اللهم اني ادينک بطاعتک و ولايتک و ولاية محمد نبيک و ولاية اميرالمؤمنين حبيب نبيک و ولاية الحسن و الحسين سبطي نبيک و سيدي شباب اهل جنتک و ادينک يا رب بولاية علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و الحسن بن علي و سيدي و مولاي صاحب الزمان، ادينک يا رب بطاعتهم و ولايتهم و بالتسليم بما فضلتهم راضيا غير منکر و لا متکبر علي معني ما انزلت في کتابک، اللهم صل علي محمد و آل محمد و ارفع عن وليک و خليفتک و لسانک و القائم بقسطک و المعظم لحرمتک و المعبر عنک و الناطق بحکمک و عينک الناظرة و اذنک السامعة و شاهد عبادک و حجتک علي خلقک و المجاهد في سبيلک و المجتهد في طاعتک و اجعله في وديعتک التي لا تضيع و ايده بجندک الغالب و اعنه و اعن عنه و اجعلني و والدي و ما ولدا و ما ولدا و ولدني من الذين ينصرونه و ينتصرون به في الدنيا و الاخرة اشعب به صدعنا وارتق به فتقنا، اللهم امت به الجور و دمدم به من نصب له و اقصم رؤس الضلالة حتي لا تدع علي الارض منهم ديارا.

از جمله دعائي است که شيخ کليني (قدس سره) در «کافي» و ديگران در کتب معتبره روايت کرده اند زراره مي گويد:

عرض کردم خدمت حضرت ابي عبدالله (عليه السلام) که فداي تو شوم، اگر زمان غيبت حضرت را (عجل الله فرجه) درک کردم، به چه چيز عمل نمايم؟

فرمود:

اي زراره، اگر درک کردي آن زمان را، پس ملازم شو خواندن اين دعا را:



[ صفحه 114]



اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف نبيک، اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني.

از جمله دعائي است که شيخ کليني (رضوان الله تعالي عليه) در «کافي» و صدوق در «کمال الدين» و شيخ طوسي در کتاب «غيبت» به اسانيد معتبره روايت کرده اند که شيخ ابو عمر و عمري (قدس سره) - که نايب اول حضرت صاحب العصر و الزمان (ارواحنا فداه) است و اسم او عثمان بن سعيد عمري است - اين دعا را املاء و تعليم نمود به ابو علي محمد بن همام و امر فرمود که اين دعا را بخواند در غيبت حضرت قائم (عليه الصلوة و السلام)، و سيد بن طاوس (قدس سره العزيز) در «جمال الاسبوع» اين دعا را روايت کرده از جماعتي به اسناد آنها از شيخ طوسي از جماعتي از تلعکبري از ابي علي محمد بن همام عين اين دعا را و مجلسي (قدس سره) عين اين دعا را از دو کتاب مذکور در «کتاب دعاي بحار الانوار» ذکر نموده. و سيد بن طاوس (قدس سره) در «جمال الاسبوع» ذکر نموده:

هرگاه از جميع دعواتي که براي تو ذکر کردم در تعقيب نماز عصر عذري باشد، اين دعا را بعد از تعقيب عصر روز جمعه ترک مکن و حذر کن از اينکه مهمل گذاري خواندن آن را. به درستي که ما شناختيم اين را از فضل خداوند (جل جلاله) که مخصوص فرموده ما را به آن، پس اعتماد کن بر آن.

مولف گويد: سيد از جمله کساني است که ظاهرا و باطنا در خواب و بيداري با آن حضرت (ارواحنا فداه) ملاقات مي فرمود و با اشخاصي که حضور آن حضرت (ارواحنا فداه) مشرف مي شدند، معاشرت و خصوصيت و اتحاد داشت و تاليفات



[ صفحه 115]



خود را به نظر آن حضرت مي رساند و ميانه ي او و آن حضرت پيغامها بود. گمانم اين است که اين تخصيص را بلاواسطه از آن حضرت (ارواحنا فداه) شنيده باشد، و از روي تقيه، ترک تصريح کرده، چنانکه دأب او اين بوده و مقامات سيد (قدس الله روحه) بالاتر و والاتر از اين مطالب است. پس خوب است که عموم دوستان و مواليان آن حضرت (عجل الله فرجه و سهل مخرجه) بعد از نماز عصر روز جمعه اين دعا را و صلواتي که بعد از اين خواهد آمد و سيد (قدس سره) اصرار و تاکيد و تصريح در قرائت آنها بعد از نماز عصر روز جمعه نموده، اگرچه در روايت بخصوصه نيست، ابدا ترک آنها را ننمايند، و مواظبت و مراقبت تامه در قرائت آنها بعد از نماز عصر جمعه خصوصا و در ساير اوقات عموما نموده تا اسباب جلب فيوضات ظاهره و باطنه براي داعي باشد:

ذلک فضل الله، يؤتبه من يشاء و الله ذو الفضل العظيم.

استاد اعظم (ادام الله ظله العالي) نيز در کتب خود به اين معني اشاره فرموده، فتذکر:

اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف رسولک، اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني، اللهم لا تمتني ميتة جاهلية و لا تزغ قلبي بعد اذ هديتني لولاية من فرضت طاعته علي من ولاة امرک بعد رسولک صلواتک عليه و آله حتي و اليت ولاة امرک اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب و الحسن و الحسين و عليا و محمدا و جعفرا و موسي و عليا و محمدا و عليا و الحسن و الحجة القائم المهدي صلواتک عليهم اجمعين، اللهم فثبتني علي دينک و استعملني بطاعتک ولين قلبي لولي امرک و عافني مما امتحنت به خلقک و ثبتني علي طاعة ولي



[ صفحه 116]



امرک الذي سترته عن خلقک فباذنک غاب عن بريتنک و امرک ينتظر و انت العالم غير معلم بالوقت الذي فيه صلاح امر وليک في الاذن له باظهار امره وکشف ستره و صبرني علي ذلک حتي لااحب تعجيل ما اخرت و لا تاخير ما عجلت و لا اکشف (کشف، خ) عما سترته و لا ابحث (البحث، خ) عما کتمته و لا انازعک في تدبيرک و لا اقول لم و کيف و ما بال ولي الامر (ولي امر الله، خ) لايظهر و قد امتلأت الارض من الجور و افوض اموري کلها اليک، اللهم اني اسئلک ان تريني ولي امرک ظاهرا نافذ الامر مع علمي بان لک السلطان و القدرة و البرهان و الحجة و المشية والحول و القوة فافعل ذلک بي و جميع المؤمنين حتي ننظر الي وليک صلواتک عليه و آله ظاهرا المقالة واضح الدلالة هاديا من الضلالة شافيا من الجهالة، و ابرز يا رب مشاهدته (مشاهده، خ) و ثبت قواعده و اجعلنا ممن تقر عينه برؤيته و اقمنا بخدمته و توفنا علي ملته و احشرنا في زمرته، اللهم اعذه من شر جميع ما خلقت و برئت و ذرأت و انشأت و صورت و احفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذي لايضيع من حفظته به واحفظ فيه رسولک و وصي رسولک عليهم السلام، اللهم مدفي عمره وزد في اجله و اعنه علي ما وليته و استرعيته و زد في کرامتک فانه الهادي المهدي و القائم المهتدي الطاهر التقي الزکي النقي الرضي المرضي العابد الشکور المجتهد، اللهم لا تسلبنا اليقين لطول الامد في غيبته و انقطاع خبره عنا و لا تنسنا ذکره و انتظاره و الايمان به و قوة اليقين في ظهوره و الدعاء له والصلوة عليه حتي لا يقنطنا طول غيبته من قيامه ويکون يقيننا في ذلک کيقيننا في قيام رسول الله صلي الله عليه و آله و ماجاء به من وحيک و تنزيلک



[ صفحه 117]



قو قلوبنا علي الايمان به حتي تسلک بنا منهاج الهدي و المحجة العظمي و الطريقة الوسطي وقونا علي طاعته و ثبتنا علي مشايعته و اجعلنا في حزبه و اعوانه و انصاره و الراضين بفعله و لا تسلبنا ذلک في حياتنا و لا عند وفاتنا حتي تتوفانا و نحن علي ذلک لا شاکين و لا ناکثين و لامر تابين و لا مکذبين، اللهم عجل فرجه و ايده بالنصر و النصر ناصريه واخذل خاذليه و دمدم علي من نصب له وکذب به و اظهر به الحق و امت به الجور و استنقذ به عبادک المؤمنين من الذل و انعش به البلاد واقتل به الجبابرة و الکفرة و اقصم به رؤس الضلالة و ذلل به الجبابرة و الکافرين و ابر به المنافقين و الناکثين و جميع المخالفين و الملحدين في مشارق الارض و مغاربها و برها و بحرها و سهلها و جبلها حتي لاتدع منهم ديارا و لا تبقي لهم آثارا و اظهر منهم بلادک واشف منهم صدور عبادک وجدد به ما امتحي من دينک و اصلح به ما بدل من حکمک و غير من سنتک حتي يعود دينک به علي يديه غضا جديدا صحيحا لاعوج فيه و لابدعة معه حتي تطفي ء بعد له نيران الکافرين فانه عبدک الذي استخلصته لنفسک و ارتضيته لنصرة دينک و اصطفيته بعلمک و عصمته من الذنوب و برأته من العيوب و اطلعته علي الغيوب و انعمت عليه و طهرته من الرجس و نقيتته من الدنس اللهم فصل عليه و علي آبائه الائمة الطاهرين و علي شيعته المنتجبين و بلغهم آمالهم افضل ما يأملون و اجعل ذلک منا خالصا من کل شک و شبهة و رياء و سمعة حتي لانريد به غيرک و لا نطلب به الا وجهک، اللهم انا نشکو اليک غيبة نبينا و فقد ولينا و شدة الزمان علينا و وقوع الفتن



[ صفحه 118]



بنا و تظاهره الاعداء و کثرة عدونا و قلة عددنا، اللهم فافرج ذلک عنا بفتح منک تعجله و نصر منک تعزه و امام عدل تظهره اله الحق آمين رب العالمين. اللهم انا نسئلک ان تأذن لوليک في اظهار عدلک في عبادک و قتل اعدائک في بلادک حتي لاتدع للجور يا رب دعامة الا قصمتها و لا بقية الا افنيتها و لا قوة الا اوهنتها و لارکنا الاهددته و لاحدا الا افللته و لا سلاحا الا اکللته و لا راية الا نکستها و لا شجاعا الا قتلته و لا جيشا الا خذلته و ارمهم يا رب بحجرک الدامغ واضربهم بسيفک القاطع و بأسک الذي لاترده عن القوم المجرمين و عذب اعدائک و اعداء دينک و اعداء رسولک بيد وليک و ايدي عبادک المؤمنين، اللهم اکف وليک و حجتک في ارضک هول عدوه و کيد من کاده و امکر بمن مکر به و اجعل دائرة السوء علي من اراد به سوء و اقطع عنه مادتهم و ارعب له قلوبهم و زلزل اقدامهم و خذهم جهرة و بغتة و شدد عليهم عذابک و اخزهم في عبادک و العنهم في بلادک و اسکنهم اسفل نارک و احط بهم اشد عذابک و اصلهم نارا و احش قبور موتاهم نارا و اصلهم حر نارک فانهم اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات و اضلوا عبادک و اخربوا بلادک. اللهم و احي بوليک القرآن و ارنا نوره سرمدا لا ظلمة فيه و احي به القلوب الميتة و اشف به الصدور الوغرة و اجمع به الاهواء المختلفة علي الحخق و اقم به الحدود المعطلة و الاحکتام المهملة حتي لايبقي حق الا ظهر و لا عدل الازهر و اجعلنا يا رب من اعوانه و مقوية سلطانه و المؤتمرين لامره و الراضين بفعله و المسلمين لاحکامه و ممن لاحاجة الا به الي التقية من خلقک انت يا رب الذي تکشف الضر وتجيب المضطر اذا دعاک و تنجي من



[ صفحه 119]



الکرب فاکشف الضر عن وليک و اجعله خليفة في ارضک کما ضمنت له، اللهم و لا تجعلني من خصصاء آل محمد عليهم السلام و لاتجعلني من اهل الخنق و الغيظ علي آل محمد عليهم السلام فاني اعوذبک من ذلک فاعذني و استجيربک فاجرني، اللهم صل علي محمد و آل محمد و اجعلني بهم فائزا عندک في الدنيا و الاخرة و من المقربين، آمين يا رب العالمين.

از جمله دعوات، دعائي است که سيد جليل، ابن طاوس (قدس سره) در «مهج الدعوات» ذکر کرده که:

خبر داد مرا صديق ما ملک مسعود که او خواب ديده بود شخصي از پشت ديوار با او تکلم مي نمايد ولکن صورت او پيدا نيست و مي گويد:

يا صاحب القدر و الاقدار و الهمم و المهام (مهمام، خ.ل) عجل فرج عبدک و وليک و الحجة القائم بامرک في خلقک و اجعل لنا في ذلک الخيرة.

نکاتي چند در اين مختصر دعا است که سزاوار است از جمله ي اوراد مستمره باشد.

از جمله دعوات، دعائي است که نيز سيد (قدس سره) در کتاب مزبور از محمد بن احمد بن ابراهيم جعفي به اسناد خود روايت کرده، که محمد مزبور به اسناد خود در ضمن حديثي روايت کرده که معلوم نيست سند آن به کدام امام منتهي مي شود، عين عبارتي که ابن طاوس از او ذکر کرده اين است:

قلت: «کيف تصنع شيعتک؟» قال:

عليکم بالدعاء و انتظار الفرج فانه سيبدوا لکم علم فاذا بدالکم فاحمدوا الله و تمسکوا بما بدالکم.



[ صفحه 120]



قلت: «فما ندعوابه؟ قال: تقول...

ترجمه ي فارسي آن چنين است:

راوي گفت، گفتم: «چه کنند شيعيان تو؟» فرمود:«بر شما باد به دعا نمودن و انتظار فرج بردن پس به درستي که زود است که ظاهر شود براي شما علمي - شايد به معني نشانه باشد - پس هرگاه ظاهر شد براي شما، پس حمد کنيد خدا را و متمسک شويد به آنچه براي شما ظاهر شده. «گفتم:«پس چه دعا بخوانم؟» فرمود بگو:

اللهم انت عرفتني نفسک و عرفتني رسولک و عرفتني ملائکتک و عرفتني نبيک و عرفتني ولاة امرک، اللهم لا ااخذ الا ما اعطيت و لا اوقي الا ما وقيت، اللهم لا تغيبني عن منازل اوليائک و لا تزغ قلبي بعد اذ هديتني، اللهم اهدني لولاية من افترضت طاعته.

از جمله ي دعوات، دعائي است که نيز سيد (قدس سره) در کتاب مزبور نوشته، که:

ذر خواب ديدم کسي را که تعليم مي نمايد مرا دعائي که شايسته است از براي ايام غيبت بخوانم. الفاظ دعا اين است:

يا من فضل ابراهيم و آل اسرائيل علي العالمين باختياره و اظهر في ملکوت السموات و الارض عزه و اقتداره (عزة اقتداره خ ل) و اودع محمد صلي الله عليه و آله و اهل بيته غرائب اسراره، صل علي محمد و آله و اجعلني من اعوان حجتک علي عبادک و انصاره.

از جمله ي دعوات، دعائي است که در «کافي» است و مسمي است به «دعاي غريق»، و سيد (قدس سره) نيز در «مهج» از «غيبت» صدوق (رضوان الله



[ صفحه 121]



عليه) همين دعا را نقل کرده، عبدالله بن سنان که راوي دعا است مي گويد:

حضرت ابي عبدالله (عليه السلام) فرمودند که:«زود است مي رسد به شما شبهه اي، پس باقي مي مانيد بدون علمي و بدون امام راهنمائي ظاهرا، و نجات نمي يابد در آن شبهه مگر کسي که بخواند دعاي غريق را، «گفتم: «چگونه است دعاي غريق؟ «فرمودند مي گوئي:

يا الله يا رحمن يا رحيم، يا مقلب القلوب، ثبت قلبي علي دينک.

پس گفتم: يا مقلب القلوب و الابصار فرمودند: خداوند (عز و جل) مقلب القلوب و الابصار است ولکن بگو چنانکه من مي گويم: يا مقلب القلوب، ثبت قلبي علي دينک.

سيد (قدس سره) در «مهج» بعد از نقل اين حديث مي گويد:

شايد جهت اين باشد که تقلب قلوب و ابصار در روز قيامت است از شدت اهوال آن روز هولناک و در زمان غيبت ترسيده مي شود از تقلب قلوب، دون ابصار...

مولف گويد: در حاشيه ي «مهج الدعوات»ي که نزد حقير است از مجلسي (قدس سره) اين قسم نقل شده:

الخبر صحيح و يدل علي لزوم التأسي في عبارة الدعوات و الذي ذکره السيد (رضي الله عنه) محتمل و يحتمل ان يکون الغرض الامر بالتاسي فقط او يکون له وجوه آخر لايصل عقولنا اليها و الله تعالي يعلم.

از جمله ي دعوات، دعائي است که مسمي است به «دعاي حريق» که در «دعوة الحسني» ذکر کرده ام. اين دعاي مبارک، به سه قسم وارد شده و کسر و نقصان آن را نمي دانم از تصرف ناسخين يا مؤلفين است.



[ صفحه 122]



يک قسم آن در «مصباح» شيخ و کفعمي و علامه ي حلي (رضوان الله تعالي عليهم) روايت شده که مجلسي (قدس سره) در «صلاة بحار» و «مقباس المصابيح» از آنها نقل نموده به شرح معهود.

و قسمي ديگر از اول دعا تا «اهل المغفرة» که سه مرتبه بايد گفت. ومجلسي (قدس الله روحه العزيز) در «بحار» احتمال داده است تا عبارت «اني کنت من الظالمين» که آن زيادتي از توقيع را محسوب نداشته و قسمي ديگر، مجلسي (قدس سره) از کتاب «عتيق» ذکر نموده در «کتاب دعاء بحار الانوار» و آخر دعا اين است:

فقل حسبي الله لا اله الا هو، عليه توکلت و هو رب العرش العظيم.

و در «صلاة بحار» نيز اشاره نموده که يافتم اين دعا را مسندا در کتاب عتيقي از اصول اصحاب خودمان يعني اماميه، موافق شرحي که کفعمي (قدس سره) ذکر کرده تا:

عليه توکلت و هو رب العرش العظيم.

استاد اعظم (ادام الله ظله العالي) در «نجم ثاقب» فرموده:

شيخ نعماني (رحمة الله عليه) روايت کرده به اسناد خود از عبدالله بن سنان که گفت: «داخل شدم من و پدرم بر حضرت ابي عبدالله (عليه السلام) پس فرمود: چگونه خواهيد بود شما هرگاه مانديد در حالتي که نيست در آن وقت يا نمي بينيد در آن حال امام هدايت کننده و نه راهنمائي که ديده شود و نجات نمي يابد در آن زمان مگر کسي که بخواند دعاي حريق را؟

مؤلف گويد: نظرم نيست در کدام کتاب ديدم اين حديث را و اين عبارت چنين ذکر شده بود:



[ صفحه 123]



و نجات نمي يابد در آن مگر کسي که بخواند دعاي غريق را، به غين معجمه.

که مراد کمال تاکيد در اخلاص و اضطرار و صدق عقيدت و حسن نيت و غيرها باشد، چنانکه مؤيد آن هم بعض اخبار وارد شده است. در هر حال، تطبيق و توفيق اين قبيل احاديث در کمال اشکال است، و الله اعلم.

پس پدرم گفت: اين است والله، بلا. پس چه کنيم فداي تو شويم؟ فرمود:

چون چنين شود، تو آن زمان را درک نخواهي کرد. پس متمسک شويد به آنچه در دست شما است تا آنکه امر بر شما واضح گردد. يعني در آن زمان در دين خود متزلزل نشويد و در عمل، متحير و سرگردان نگرديد و به آنچه از امامان گذشته به شما رسيده در اصول و فروع متمسک باشيد و عمل به آنها را ترک نکنيد و مرتد نشويد، و ايمان نياوريد به آنکه مدعي امامت و قائميت است، تا امر امامت او بر شما واضح شود، به ظهور معجزات بينات.

و از سئوال نکردن سنان، والد عبدالله از دعاي حريق که کدام است، ظاهر مي شود معهود و معلوم بودن آن دعا نزد اصحاب، و آنچه به اين اسم به نظر رسيده دعاي معروفي است که جمله اي از علما آن را نقل کردند در ادعيه صباح و مسي. و شيخ طبرسي صاحب «مجمع البيان» در کتاب «عدة السفر» گفته: و از جمله ي دعاها که جلالت و فضيلت آنها بسيار است، و شرايط کمال و خوبي را به غابت جمع نموده،و خواندن آن اختصاص به صبح و شام دارد، دعائي است که مشهور است به دعاي حريق و از حضرت امام زين العابدين (عليه الصلوة و السلام) روايت شده است و دعا اين است:

اللهم اني اصبحت اشهدک وکفي بک شهيدا...



[ صفحه 124]



تا آخر دعا که طولاني است - و کتاب «مقال» و غيره اين دعا را از حضرت امام زين العابدين (عليه الصلوة و السلام) روايت کرده است و آخر او اين است:

... يا اهل التقوي و اهل المغفرة.

فليراجع - و در آخر آن گفته که:

از جانب حضرت صاحب الامر صلوات الله عليه) توقيعي بيرون آمد به سوي محمد بن صلت قمي (عليه الرحمة). که اين دعا را زيادي و تتمه اي هست و آن تتمه اين است:

اللهم رب النور العظيم...

و آن نيز معروف است. و بالجمله چون مطمئن نشدم که مراد، همين دعا است و طولاني هم بود و در بسياري از کتب ادعيه چون «مصباح» شيخ و کفعمي و «مقباس» و «بحار» موجود بود، لهذا نقل نکرديم.



[ صفحه 125]




پاورقي

[1] «يوم القيمة» در اينجا مراد از رجعت است که قيامت صغري باشد، نه قيامت کبري.