بازگشت

لزوم دعا بر حفظ و ايمني آن امام


استاد اعظم (دام ظله العالي علي رؤس الامالي و الاداني) در «نجم الثاقب» در طي تکاليف مقرره در زمان غيبت فرموده:

از جمله تکاليف انام در غيبت امام (عليه السلام) دعا کردن است از براي حفظ وجود مبارک امام عصر (عليه السلام) از شرور شياطين انس و جن و طلب تعجيل نصرت و ظفر و غلبه ي بر کفار و ملحدين و منافقين براي آن جناب، که اين نوعي است از اظهار بندگي و رضا به آنچه خداي تعالي وعده فرموده، که چنين گوهر گرانبهائي را که در خزانه ي قدرت و رحمت خود پرورده، و بر چهره ي آن حجاب عظمت و جلالت کشيده، و تا آن روز که خود مصلحت داند که آن جوهر ثمين را ظاهر و دنيا را از پرتو شعاع آن روشن نمايد و با چنان وعده ي منجز حتمي،در دعا، جز اداي رسم بندگي و اظهار شوق و زيادتي محبت و ثواب و رضا به موهبت کبراي خداوند اثري ظاهر نباشد. اگر چه به غايت تاکيد و تحريص فرمودند در دعا براي آن حضرت (صلوات الله عليه) در غالب اوقات.

سيد جليل علي بن طاوس در فصل هشتم از کتاب «فلاح السائل» فرموده - بعد از ذکر ترغيب در دعاي براي اخوان - که:

هرگاه اين همه فضل دعا است براي برادران تو، پس چگونه



[ صفحه 106]



خواهد بود فضل دعا کردن براي سلطان تو، که او سبب وجود تست و تو اعتقاد داري که اگر نبود آن جناب، نمي آفريد خداوند تو را و نه احدي از مکلفين را در زمان او و زمان تو، و اينکه لطف وجود او (صلوات الله عليه) سبب است از براي هرچه که تو وغيرت و درآنيد و سبب است از براي خير که مي رسيد به آن. پس حذر آنگاه، حذر کن از اينکه مقدم بداري نفس خود را يا احدي از خلايق را در ولاء و دعاي از براي آن جناب (عليه السلام) به غايت آنچه ممکن شود، و حاضر کن قلب خود را و زبان خود را در دعاي از براي اين سلطان عظيم الشان. و حذر کني از اينکه اعتقاد کني که من اين کلام را گفتم براي اينکه آن جناب محتاج است به سوي دعاي تو. هيهات که اگر اين را معتقد شوي، پس تو مريضي در اعتقاد و دوستي خود. بلکه اين را گفتم براي آن چيزي بود که تو را شناساندم از حق عظيم آن جناب بر تو و احسان بزرگ او به سوي تو،و به جهت اينکه هرگاه دعا کردي براي او پيش از دعا کردن براي نفس خود و براي آنکه عزيز است نزد تو،نزديکتر خواهد بود به آنکه باز نمايد خداوند (جل جلاله) ابواب اجابت را در پيش روي تو، زيرا که ابواب قبول دعا را اي بنده بستي به سبب گناهان پس هرگاه دعا کردي براي اين مولاي خاص در نزد مالک احياء و اموات، اميداست به جهت آن وجود مقدس خداوند ابواب اجابت را باز نمايد، پس داخل شوي تو در دعا کردن براي نفس خود،و براي آنکه دعا مي کني براي او در زمره ي اهل فضل او، و فرو مي گيرد رحمت خداوند (جل جلاله) مر تو را و کرم و عنايت او به تو، زيرا که چنگ زدي در دعا به حبل او. و نگوئي که من نديدم فلان و فلان را از کساني که پيروي مي کني ايشان را از مشايخ خود، که عمل بکنند به آنچه من مي گويم. و نيافتم ايشان را مگر غافل از مولاي ما، که اشاره کردم به سوي جنابش (صلوات الله عليه). پس من مي گويم به



[ صفحه 107]



تو که عمل کن به آنچه مي گويم به تو که اوست حق واضح، و کسي که واگذارد مولاي ما را و غال شود چنانچه ذکر نمودي، پس آن غلطي است واضح..

و نيز در کتاب «مضمار» در عمل ماه مبارک فرموده - بعد از ذکر ادعيه ي سحر - که:

از وظيفه ي هر شب اين است که ابتداء نمايد بنده در هر دعاي مبرور و ختم کند در هر عمل مشکور، به ذکر آنکه اعتقاد دارد که او نايب خداوند (جل جلاله) است در ميان بندگان او و بلاد او.زيرا که اوست قيم به آنچه محتاج است به او اين صائم از طعام خود و شراب خود و غير اين از مقاصد خود، از اسبابي که متعلق است به حضرت نايب از جانب رب الارباب. و اين که دعا کند از براي آن جناب اين صائم به آنچه سزاوار است که مثل آن جناب را به آن دعا کنند، و معتقد شود که منت مر خداي راست و نايب او (عليه السلام) که چگونه او را اهل دانستند براي اين مقام، و رتبه ي او را بلند نمودند تا به اين محل و منزلت.» و از اين کلمات شريفه معلوم مي شود که سبب دعاي براي آن جناب يکي اداي رسم بندگي و تبعيت و وفاي حق بزرگي و جلالت است و ديگري رفع موانع قبول و اجابت وفتح ابواب لطف و عنايت است...

حقير گويد: در اين خصوص مزيد بياني بعد از اين در طي تکاليف آتيه خواهد آمد.



[ صفحه 108]