بازگشت

احساس حالت مراقبه


بدانکه يکي از تکاليف مقرره ي مشکله ي تو در غيبت امام عصر (عجل الله فرجه) که مشکل ترين تکاليف است، حالت مراقبه است با خداي خود (جل جلاله) و کيفيت آن در رياضات شرعيه، مدون و مضبوط و حقير در کتاب «خرابات» بسط عظيمي داده ام و نظير آن مراقبه ي با امام عصر (ارواحنا فداه) است و اين حالت مراقبه را معني آن است که در تمام حرکات و سکنات و افعال و اعمال و اقوال خود مراقب امام خود (عجل الله فرجه) باشي و به طور يقين بداني که امام تو (عليه السلام) همه جا با تو همراه است، آني و دقيقه اي از تو جدائي و انفکاک و غفلت ندارد، چنانکه سابقا اشاره شد تصور کن که مرشدي يا پيري صاحب رياضت داري که از کثرت رياضات شاقه از اکثر امورات خياليه و باطنيه ي تو مستحضر و مطلع است و با آن مرشد چندي جليس و انيس شده اي، تو را به خدا ملاحظه کن تا چه اندازه و درجه ظاهرا و باطنا از آن مرشد ملاحظات داري وادب او را نگاه مي داري و مواظب و مراقب خود هستي که ظاهرا و باطنا، غيابا و شهودا خلاف ادبي يا خلاف مرسومي از حيث نشست وبرخواست و رفتار کردار واکل و شرب و نماز و طاعت و حضور قلب از تو ظاهر نشود و خود را وا مي داري اختيارا و اضطرارا به اعمال و کردار و رفتار حسنه و مجانبت از اعمال سيئه طوعا او کرها که مبادا خلاف ميل او به حسب ظاهر يا باطن از تو ناشي شود و آن مرشد تو را ملامت و شناعت نمايد، يا از مصاحبت و مجالست تو کناره جوئي کند، يا از مرتبه ي تو نزد او چيزي کاسته شود، خدا شاهد است که



[ صفحه 36]



اکثر مردم امام زمان خود را (ارواح العالمين فداه) از ادني مرشدي در اين عصر، بي تصرف تر مي دانند و گمان مي کنند که امام زمان آنها (عجل الله فرجه) چون از انظار کثيفه ي اين خلق منکوس در قيد غيبت و اختفا محجوب و محبوس است، از ظاهر و باطن مخلوق بي خبر و بي اطلاع است و حال آنکه حاضر در امصار است و ناظر در افکار و غايب از ابصار. در توقيع رفيع شيخ سديد مفيد (رضوان الله تعالي عليه) فرموده:

فانا نحيط علما بانبائکم و لا يعزب عنا شيي من اخبارکم.

و در موضعي ديگر:

و انا غير مهملين لمراعاتکم و لا ناسين لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم البلاء و اصطلمتکم الاعداء...

و در دعاي سيزدهم ماه رمضان است که معصوم خطاب به آن حضرت فرمايد:

اللهم صل علي محمد و آل محمد و ادفع عن وليک و خليفتک و لسانک و القائم بقسطک و المعظم لحرمتک و المعبر عنک و الناطق بحکمک و عينک الناظرة و اذنک السامعة و شاهد عبادک حجتک علي خلقک...

و گمان مي کنند که امام آنها (عجل الله فرجه) نمي داند که اين مردم به چه کار مشغولند و روز و شب خود را به چه قسم از لهو و لعب مي گذرانند، واز اين جهت چه بي اعتنائي ها به امام زمان خود (ارواحنا فداه) مي کنند و چه مخالفتها با او دارند، بلکه به انواع واقسام اذيتها آن حضرت را مي رنجانند و اسباب اعراض و اشمئزاز آن حضرت را (صلوات الله و سلامه عليه) فراهم مي آورند. در هر ساعتي و در هر دقيقه اي و در هر آني از کثرت حرکات لغو و لهو و کارهاي ناشايسته امام خود را مهموم و مغموم مي نمايند و هر لحظه همي بر هم آن حضرت و غمي بر غم آن جناب (ارواحنا فداه) مي افزايند.



[ صفحه 37]



با وجود اين خود را از مطيعان و شيعيان و دوستان آن حضرت مي داند و لاف و گزاف تولا و شيعه بودن و جان نثاري در رکاب آن حضرت مي زنند و ابدا از خدا و رسول و ائمه و امام زمان خود (سلام الله عليهم) شرم نمي نمايند و چنين مي پندارند که امام آنها از آنها غفلت دارد و از حرکات ناشايست آنها خرسند است. خلاصه، چنانچه اين حالت مراقبه را اتصالا ملحوظ و منظور داشته باشي، البته به مقاماتي مي رسي که «لم يخطر علي قلب بشر» اندک اندک تمام حرکات تو موافق رضاي آن حضرت خواهد شد و رضاي آن حضرت رضاي خدا است (جل جلاله) همين قدر بايد قطع نمائي که هيچ وليي از اولياء و هيچ صديقي از صديقين و هيچ مخلصي از مخلصين به درجه ي ولويت و صديقيت و غيرها نرسيده اند الا از حالت مراقبه، پس بهتر آن است که تکليف خودرا در حرکات و سکنات ظاهره و باطنه ي خود بفهمي و بداني و عقيده ي تو به طور يقين اين باشد که تمام اعمال و افعال و اقوال تو نزد امام تو (ارواحنا فداه) مشهود است و آني و دقيقه اي از تو غفلت ندارد. به علاوه عرض اعمال تو در هر روز و هر شب - در تمام ايام هفته - در دوشنبه و پنج شنبه به امام زمان تو و ساير ائمه ي هدي و پيغمبر خدا و اکثر ملائکه (سلام الله عليهم) مي شود و تمام آنها مطلع و مستحضر از اعمال تو هستند و خواهند بود، چنانکه شرح آن بعد از اين خواهد آمد.



[ صفحه 28]