بازگشت

نقش مهدويت


از آنچه گفته شد معلوم شد که مهدويت نيز مانند سائر عقايد اسلامي و با آنها نقش عملي خود را داشته، و اگر تاثير آن از سائر عقايد اسلامي بيشتر نبوده کمتر نمي باشد.

مهدويت نقش موجود اسلام را در عمل حفظ کرده و از اينکه بر مسلمانان ياس و نااميدي مسلط شود جلوگيري مي کند و ضامن بقاء نقش عملي اسلام است. اين نهاد اسلامي هميشه نقش بيشتر اسلام را در عمل خواهان بوده و مسلمانان را به پياده شدن نقش اساسي و کلي اسلام اميدوار ساخته و برخلاف آنان که نقش اسلام را پايان يافته گرفته اند مهدويت آن را هم چنان در آغاز کار و در بين راه مي داند و اسلام را بيش از آنکه دين چهارده قرن پيش باشد دين امروز و دين آينده و قرنهاي بعد و چهارده ها قرن بعد هم اگر جهان ادامه يابد مي داند.

پس نقش عملي مهدويت در پاسداري از اسلام و نقش



[ صفحه 98]



عملي موجود اسلام و گسترش و توسعه آن بسيار حساس و قابل توجه است واين انديشه و عقيده اي است که مسلمان را از اينکه روز اسلام را تمام بداند و تسليم کفار و مکتبهاي الحاد و کفر شود يا جهان را از اسلام بي نياز بشمارد مصونيت مي بخشد.

عقيده مهدويت با ابعاد ممتاز و سازنده اي که دارد سنگر روحي و عقيدتي مقاومت مسلمانان بوده و هست.

ايمان مسلمانان به اينکه اين دين بايد پيش برود و جهانگير شود، و دنيا را به زير پرچم توحيد درآورد آنها را در برابر امواج حوادث ثبات بخشيد و در مقابل دشمنان پايداري و استقامت داد و همانگونه که مسلمانان صدر اسلام گوشه گيري و انزوا و ترک مداخله در امور را شعار خود نساختندو اين ايمان به آينده مشوق و محرک آنها به جهاد و تلاش بيشتر بود امروز و در عصر حاضر و در آينده نيز اين عقيده اين برکات را دارد که توانست انقلابي مثل انقلاب اسلامي ايران را پي ريزي و رهبري نمايد.

اين عقيده به مهدويت محتوايش عقيده به بقاء اسلام است و اينکه اين دين مانند کوه و زمين و آسمان استوار است و در برابر حوادث پايدار.

اين عقيده محتوايش اين است که آينده براي اين دين است آخرين ابرمرد که خلاصه دودمان رسالت است مروج و زنده کننده آن است.



[ صفحه 99]



اين عقيده علاوه بر آنکه خود اصالت دارد به معتقدانش اصالت مي دهد و تلاش و کوشش و تعهد مي بخشد هرگز اين عقيده سبب سستي و تن از زيربار مسئوليت بيرون کشيدن نيست. اگر کسي اين عقيده را در ترک امر به معروف و نهي از منکر و تعهداتي که در برابر خدا و پيغمبر و امام و امت دارد عذر و بهانه خود قرار دهد گمراه است هرگز نمي توان اين عقيده را به نقش منفي در عمل متهم ساخت اگر عقيده به عدل و عقيده به نظام نقش منفي در عمل دارد يعني موجب ظلم و بي نظمي مي شودعقيده مهدويت نيز نقش منفي دارد مگر اينکه منکر هرگونه رابطه بين علت و معلول شويم که با اين انکار تاثير و نقش منفي آن نيز سخني بي محتوي و غير منطقي مي باشد.

بالاخره ما هر چه مي انديشيم هيچ رابطه اي بين اين عقيده و ترک تکاليف و مسئوليتها نمي بينيم و از روز اول تا حال هم برداشت مسلمانان و شيعيان از اين عقيده نسخ موقت دين و تکاليف ديني نبوده است.

اين موضع گيريهاي شيعه و اين اشعار پر از شور و حماسه آنها، و اين انقلاباتي که رهبران و علماء شيعه برپا کردند و مجاهدات آنها همه اين اتهام را رد مي کند.

به نظر من اصل اين تبليغ از ناحيه سه گروه است.

نخست آنانکه به طور کلي با اسلام دشمني دارند و از هر راه بتوانند به هر يک از اصول و فروغ آن ضربه اي بزنند



[ صفحه 100]



خودداري نمي نمايند.

ايشان که اکثر عمال تبشير و مزدوران شرق يا غرب مي باشند در پي اين هستند که از هر راه بتوانند در عقايد مسلمانان رخنه کرده و ذهن آنها را نسبت به مباني اسلامي مشوش و منحرف سازند.

دوم کساني مي باشند که به نقش بعض عقايد مثل خاتميت دين و مهدويت و محتواي آن که آينده براي اين دين است پي برده و مي دانند که اين عقايد مسلمانها را در برخورد با تبليغات مسموم موضع مي دهد و مانند نقطه مرزي است که فتح نقاط ديگر بدون فتح آن امکان پذير نيست لذا به اين نقطه ها حمله مي کنند تا بلکه عقايد را نسبت به آن متزلزل سازند و حمله به داخل را شروع کنند.

سوم آنانکه موضع عقيده به مهدويت را در عقايد شيعه و نظام امامت و نقش ولايت و رهبري فقهاء را در عصر غيبت مي دانند و آن را با حکومتهاي طاغوتي و استبداد و رژيم هاي ديگر معارض مي بينند اين عقيده در تمام اعصار و ادوار شيعه را در موضع نفي و رد هر نظام غير شرعي قرار مي دهد.

بعد از اعلام جهاد مرجع بزرگ سيدمحمد مجاهد عليه حکومت روسيه و پس از واقعه گري بايدف که به رهبري فقيه بزرگ تهران آقاميرزا مسيح صورت گرفت روسها در مقام تضعيف نفوذ عقيده به مهدويت برآمدند و دستگاه جاسوسي آنها در



[ صفحه 101]



ايران و عراق به طور محرمانه مشغول کار شد و در ظاهر هم سلاطين قاجار مثل محمدشاه و دست نشانده هاي درباري خود را به توهين موضع علماء و جلوگيري از گسترش نفوذ روحانيت واداشتند که قنسول خانه هاي روسيه در شهرهائي مثل اصفهان محل تحصن و تمرکز مزدوران روسيه و کساني که عليه روحانيت و نظام تشيع فعالت داشتند بود و در عصر ناصرالدين شاه به تحريک سفارت روس جمعي از علماء مشهور و مبارز مثل مرحوم آقانجفي اصفهاني مکرر به طهران احضار يا تبعيد شدند.

و در ضمن از سوي روسيه قلمهاي مزدوري نيز بسيج شدند تا آنچه را حکومت وقت روس مي خواست با قلمهاي مسموم به مردم تزريق نمايند.

پس از واقعه تحريم تنباکو و شکست تاريخي استعمار انگليس با يک سطر ابلاغيه مرجع شيعه آيه الله ميرزاي شيرازي قدرت نفوذ عقيده به مهدويت و ولايت نواب عام حضرت مهدي عليه السلام عالم استعمار را سخت تکان داد و اين بار دولت مزور و حيله گر انگليس که در نقشه کشي هاي ابليسي در آن عصر شهرت يافته بودوارد عمل شد، تا به هر نحو هست اين سد را بشکند و نفوذ علماء را از ميان بردارد و روحانيت و دين را از دنيا و سياست جدا سازد.

اين بار حملات و ضرباتي که بر پيکر روحانيت وارد شد بر هر دژ ديگر و هر سازماني وارد شده بود آن را از ميان مي برد



[ صفحه 102]



ولي هوشياري رهبران روحاني و آگاهي آنها و فداکاريهاي بي نظيري که از آنها ظاهر شد و قوت عقيده مردم به مبدأ مهدويت باز هم نقشه هاي دشمنان را با اينکه به ظاهر موفقيتهاي بزرگ کسب کرده و تمام سازمانهاي دولتي و مطبوعات و رسانه هاي گروهي و وسايل تبليغي را تصرف کرده بودند نقش بر آب کرد و اين مسئله اعتراض به مبدأ مهدويت و بهانه نقش منفي آن و هم چنين متهم کردن اکثريت به برداشت منفي از انتظار، و حمله به مراسم جشن و چراغاني نيمه شعبان که رضاخان مبتکر آن بود و با زور مي خواست آن را متروک سازد همه از نتايج اين سياستهاي استعماري است که حتي گاهي به عنوان دلسوزي طرح مي شود و افراد ناآگاه از حقايق جريانها نيز مي پذيرند و آن گفته ها را بازگو مي نمايند.

ما اميدواريم که با هوشياري و آگاهي روزافزوني که ملت مسلمان خصوص شيعيان ايران و ساير نقاط دارند اين گونه اشتباه کاريها نتواند به حريم نهادهاي عقيدتي ما نزديک شود چنانکه اميدواريم همگان مخصوصا علما و گويندگان و نويسندگمان متعهد حقايق مسائل مذهبي را چنان شرح نمايند که جاي هيچگونه برداشت غلط، و سوء تفسير باقي نماند و اين نهاد الهي عقيده به مهدويت در مسير اصلاح و انقلاب و ترقي و تعالي و قطع وابستگي به بيگانگان مورد استفاده قرار بگيرد. انشاء الله

و اجرنا دعوانا ان الحمدلله رب العالمين

9 شعبان المعظم 1400 لطف الله صافي گلپايگاني