بازگشت

سيماي پيشوايان در قرآن


صدها آيه از قرآن کريم به پيشوايان معصوم از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام تأويل و تفسير شده است که حتي فهرست آن نيز از حوصله ي اين کتاب بيرون است. عبيدالله حسکاني دانشمند معروف اهل سنت در قرن پنجم هجري، کتابي در اين رابطه تأليف کرده و آن را «شواهد التنزيل» نام نهاده است. وي 210 آيه از قرآن، در حق امامان معصوم عليهم السلام آورده، که به استناد 1163 حديث از طريق علماي خودشان اثبات کرده که آيه هاي ياد شده در حق علي بن ابي طالب عليه السلام و يازده فرزند آن بزرگوار نازل شده است. ما در اين جا فقط به چند نمونه از آنها براي تبرک اشاره مي کنيم و علاقمندان را به مطالعه ي کتاب گرانقدر «شواهد التنزيل» توصيه مي کنيم:

1- «يا ايها الرسول! بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته، و الله يعصمک من الناس، ان الله لا يهدي القوم الکافرين».

يعني: «اي پيامبر؟ آنچه از پروردگارت به تو نازل شده تبليغ کن، اگر



[ صفحه 36]



انجام ندهي، رسالت او را تبليغ نکرده اي، خداوند ترا از مردم محافظت مي فرمايد. به راستي خداوند قوم کافر را هدايت نمي فرمايد.» [1] .

در اين آيه ي شريفه به پيامبر امر شده که فرمان خدا را برساند و اگر انجام ندهد همه ي زحمات 23 ساله اش تباه شده است. و به او وعده داده شده که از گزند مردم بدخواه در امان خواهد بود و خبر داده شده که قوم کافر شايستگي هدايت را پيدا نخواهد کرد.

در اين آيه نکاتي چند به چشم مي خورد که در خور اهميت است.

1- تهديد بي سابقه نسبت به رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم که حاکي از اهميت بي نظير مورد مأموريت است.

2- تضمين حفاظت از جان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در برابر خطرات احتمالي.

3- سلب شايستگي هدايت از کافران.

اين آيه به اتفاق مفسران در «حجة الوداع» يعني آخرين سال زندگي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و در حدود 70 روز پيش از رحلت آن حضرت نازل شده است. آنچه مسلم است اينست که همه ي احکام شريعت تا به آن روز ابلاغ شده بود و چيزي از احکام عاليه ي اسلام ناگفته نمانده بود.

پس چه مطالبي باقي مانده بود که براي اسلام سرنوشت ساز باشد و جنبه حياتي داشته باشد، که اگر آن ابلاغ نمي شد، همه ي زحمات 23 ساله ي پيامبر تباه مي شد؟!.

علماي اهل سنت نيز چاره اي نداشتند جز اينکه اعتراف کنند که اين آيه مربوط به مسئله ي رهبري است و متعلق «بلغ» چيزي جز خلافت و ولايت مولاي متقيان اميرمومنان علي عليه السلام نمي باشد. [2] .



[ صفحه 37]



2- «اليوم اکملت لکم دينکم و اتمت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا».

«يعني امروز دين شما را کامل نمودم و نعمتم را براي شما به اتمام رسانيدم، و اسلام را به عنوان دين براي شما برگزيدم». [3] .

اين آيه کي نازل شده؟! چه روزي دين کامل شد و نعمتها به اتمام رسيد؟! آنروز چه چيزي بر احکام قبلي اسلام افزوده شد که با افزايش آن دين خدا کامل گرديد و بدون آن ناقص بود؟!، جاي ترديد نيست که اين آيه در روز غدير خم نازل شده و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم پس از نزول آن، خلافت بلافصل اميرمومنان عليه السلام را اعلام نموده است. [4] .

مشروح داستان غديرخم را مرحوم علامه ي اميني (رضوان الله عليه) در دائرة المعارف بزرگ «الغدير» در بيش از 20 جلد از منابع معتبر اهل سنت گرد آورده است.



[ صفحه 38]



3- «يا ايها الذين آمنوا! اطيعوالله و اطيعو الرسول و اولي الامر منکم».

يعني: «اي کسانيکه ايمان آورده ايد از خدا اطاعت کنيد، از پيامبر و صاحبان امر که از شمايند، اطاعت نماييد». [5] .

مطابق صدها روايتي که از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام رسيده است واژه ي «اولي الامر» در اين آيه مخصوص دوازده امام معصوم است، و خرد نيز به آن داوري مي کند، زيرا در اين آيه به صراحت به اطاعت «ولي الامر» امر شده، و اطاعت اولي الامر با اطاعت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مقرون گشته است، که از همين اقتران و عدم تکرار کلمه ي «اطيعوا» نسبت به «اولي الامر» معلوم مي شود که اطاعت «اولي الامر» مثل اطاعت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به طور مطلق واجب است. لذا از اين لحاظ و از جهت اينکه امر به اطاعت «اولي الامر» مطلق است، استفاده مي شود که مراد از «اولي الامر» اختصاص به معصوم دارد و شامل غير معصوم نمي شود. [6] .

در ميان صدها آيه اي که طبق روايات شيعه و سني به پيشوايان معصوم عليهم السلام تأويل و تفسير شده، به سه نمونه ي ياد شده بسنده مي کنيم و علاقمندان را به کتب تفسير و حديث ارجاع مي کنيم. و اينک وقت آن فرا رسيده است که سيماي تابناک آخرين خورشيد امامت، يکتا باز مانده از حجتهاي حضرت احديت، واپسين وصي حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله و سلم، حجة بن الحسن المهدي روحي و ارواح العالمين



[ صفحه 39]



لتراب مقدمه الفداء را از ديدگان قرآن و ديگر اديان آسماني مورد مطالعه قرار دهيم.

شيراز- محمد خادمي



[ صفحه 43]




پاورقي

[1] مائده: 67.

[2] از جمله ي مدارک و منابع مهم اهل سنت که تصريح مي کند اين آيه در مورد امامت و ولايت امير مومنان عليه السلام نازل شده، کتابهاي زير است:

1- الدرالمنثور، ج 2 ص 298

2- الخصائص، ص 29

3- اسباب النزول،ص 150

4- فتح القدير، ج 3 ص 57

5- تفسير کبير، ج 3 ص 636

6- الفصول المهمة، ص 27

7- روح المعاني، ج 2 ص 248

8- تفسير المنار، ج 6 ص 463

9- ينابيع المودة، ص 120

10- شواهد التنزيل،ص 193-178.

[3] مائده:3.

[4] در صدها کتاب معتبر اهل سنت آمده است که اين آيه روز عيد غديرخم، در سرزمين غدير (جحفه ي امروز)، و در رابطه با اعلام خلافت حضرت علي عليه السلام نازل شده است. و اينک به چند نمونه اشاره مي شود:

1- الاتقان، ج 1 ص 31

2-الدرالمنثور، ج 2 ص 259

3- تاريخ بغداد، ج 8 ص 290

4- العمده (ابن مغازلي) ص 52

5- شواهد التنزيل، ص 160-156

6- المناقب، ص 94-80

7- تذکرة الخواص، ص 18

8- فرائد السمطين، ج 1 ص 73

9- تاريخ ابن کثير، ج 5 ص 210

10- تفسير ابن کثير، ج 2 ص 14.

[5] نساء: 59.

[6] آية الله صافي (دبير فقهاي نگهبان) مي نويسد: تفسير اولي الامر در اين آيه بر غير ايشان هر کس باشد حتي «فقها» تفسير به رأي و مورد تهديد «من فسر القرآن برأيه القرآن فليتبوء مقعده من النار» مي باشد.(معرفت امام ص 59).