بازگشت

مهدي از ديدگاه قرآن


«بقية الله خير لکم ان کنتم مومنين»

«بازمانده ي خدا بهتر است براي شما، اگر مومن باشيد».

(هود: 86)

بيش از يکصد آيه از قرآن کريم به مصلح کل حضرت بقية الله ارواحنا فداه تفسير و تأويل شده است، که علامه ي بزرگوار، مولي محمد باقر مجلسي در دائرة المعارف بزرگ شيعه «بحارالانوار» 65 آيه را به استناد احاديث وارده از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در پيرامون ظهور يکتا بازمانده از حجتهاي حضرت احديت نقل کرده است. [1] و برخي از بزرگان کتابهايي را در اين رابطه به رشته ي تحرير در آورده اند که از آن جمله است:

1- المحجة فيما نزل في القائم الحجة (عليه السلام)

شامل 120 آيه از آيات تفسير شده به ظهور حضرت مهدي ارواحنا فداه به استناد احاديث وارده از معصومين عليهم السلام. [2] .



[ صفحه 54]



2- المهدي في القرآن

شامل 110 آيه از آيات تأويل شده به ظهور حضرت بقية الله به استناد احاديث وارده از طريق شيعه و سني. [3] .

3- موعود قرآن

ترجمه ي فارسي «المهدي في القرآن».

4- سيماي امام زمان (عليه السلام) در آينه ي قرآن

شامل بيش از 140 آيه از آيات قرآن کريم که در روايات فريقين (شيعه و سني) به ظهور قبله ي موعود و کعبه ي مقصود تفسير شده است. [4] .

و ما در اينجا به نقل چند آيه در اين رابطه بسنده مي کنيم:

1- «و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين».

يعني: «و ما اراده کرده ايم به آنانکه در روي زمين به ضعف کشيده شده اند منت نهاده، آنها را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهيم». [5] .

طبق روايات بيشماري اين آيه در حق مصلح جهان حضرت بقية الله ارواح العالمين له الفداء نازل شده که در آخر الزمان قيام کرده، بساط ننگين ظلم و بيدادگري را در هم خواهد پيچيد و پرچم عدالت را در سرتاسر جهان به اهتزاز در خواهد آورد. و به تکتازي فرعونيان خاتمه خواهد داد. [6] .

2- «بقية الله خير لکم ان کنتم مومنين».



[ صفحه 55]



يعني: بازمانده ي خدا بهتر است براي شما، اگر مومن باشيد». [7] .

مطابق روايات فراواني، هنگامي که حضرت بقيةالله ارواحنا فداه ظهور مي کند پشت خود را به ديوار کعبه تکيه داده، نخستين چيزي که به زبان مي آورد، اين آيه ي شريفه است، آنگاه همه ي آنها که در آنجا گرد آمده اند با عنوان «السلام عليک يا بقية الله» به پيشگاه آن حضرت عرض ادب مي کنند. [8] .

3- هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون».

يعني: «او خدايي است که پيامبرش را با هدايت و دين حق برانگيخت تا آن را بر همه ي اديان پيروز گرداند، اگرچه مشرکان نخواهند». [9] .

پيشواي ششم شيعيان در تفسير اين آيه فرمود: مهدي ما ظهور مي کند و دين مقدس اسلام را بر همه ي اديان پيروز مي گرداند، اگرچه دشمنان راضي نباشند. که منظور از اين پيروزي، سيطره ي نظامي و پيروزي ظاهري است و گرنه از نظر دليل و برهان، اسلام در هر زماني بر همه ي اديان غلبه داشت. و مکتبهايي که ريشه ي آسماني دارد (چون مسيحيت و کليميت) چون از يک سو تحريف شده، و از سوي ديگر به هنگام تشريع شده بود، پاسخگوي نيازمنديهاي قرون بعدي نبودند، از اين رهگذر از نخستين روز ظهور اسلام، دليل و منطق اسلام بر همه ي اديان پيروز بود ولي غلبه ي ظاهري آن به هنگام ظهور آن يکتا بازمانده از حجتهاي پروردگار تحقق خواهد يافت. [10] .



[ صفحه 56]



4- اعلموا ان الله يحيي الأرض بعد موتها قد بينا لکم الآيات لعلکم تعقلون».

يعني: «بدانيد که خدا زمين را پس از مرگ آن زنده مي سازد. به راستي نشانه هاي (قدرت خدا) را براي شما بيان کرديم، باشد که عقل خود را بکار بنديد». [11] .

پيشواي پنجم شيعيان مي فرمايد: مهدي ما قيام مي کند و به وسيله ي گسترش عدالت در سراسر گيتي، جهان را زنده مي کند، پس از آنکه در زير کابوس ظلم و ستم مرده باشد. [12] .

پيشواي هفتم حضرت موسي بن جعفر عليه السلام نيز در تفسير اين آيه فرمود: خداوند زمين را به وسيله ي عدل و داد زنده مي کند، نه بارش باران. [13] .

آري اگر جامعه اي در زير فشار ظلم و ستم باشد جامعه ي مرده است و تنها موقعي زنده مي شود که ظلم و ستم از آن جامعه رخت بر بندد و نعمت عدالت در آن جامعه گسترش يابد. از اينجاست که اميرمومنان علي عليه السلام عدالت را زير بناي زندگي مردم دانسته مي فرمايد: «العدل قوام الرعية».

5- «و اشرقت الأرض بنور ربها».

يعني: «زمين به نور پروردگارش منور گرديد». [14] .

امام رضا عليه السلام در تأويل اين آيه مي فرمايد: او چهارمين فرزند من، پسر بهترين کنيزان است که زمين را از هر جور و ستمي پاکيزه



[ صفحه 57]



مي کند. مردم در ولادت او دچار ترديد مي شوند. او را غيبتي طولاني است چون ظاهر شود زمين با نور پروردگارش روشن مي گردد. [15] .

6- «قل ارايتم ان اصبح ماوکم غورا فمن يأتيکم بما معين».

يعني: «بگو اگر ببينيد که آب شما فروکش کند، چه کسي براي شما آب گوارا باز آورد». [16] .

همه ي موجودات زنده از آب آفريده شده و قوام آنها با آب است ولي منظور از آب گوارائي که در آيه ي فوق مطرح شده، مقام ولايت کبراي حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه است که پس از دوران فروکش (غيبت) يکبار ديگر به فرمان خدا ظاهر شده، تشنگان دانش و عظمت، و شيفتگان تقوي و عدالت را، از آبشخور اقيانوس بيکران آب حيات و معادن حکمت، سيراب فرموده، به سعادت دنيا و آخرت نائل مي گرداند. به دليل نقش حياتي حضور امام عليه السلام در زندگي توده ها، قرآن کريم وجود اقدس امام عليه السلام را آب گوارا تعبير نموده است.

علي بن جعفر از برادر بزرگوارش امام موسي بن جعفر عليه السلام، از تفسير اين آيه مي پرسد، امام عليه السلام مي فرمايد: «هنگامي که امامتان از ديدگان شما ناپديد شود و نتوانيد او را ببينيد چه خواهيد کرد». [17] .

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به عمار مي فرمايد: اي عمار! خداوند با من عهد کرده که از تبار حسين (عليه السلام) امام پديد مي آيد که نهمي آنها از ديدگان ناپديد مي شود و اين است معناي آيه ي شريفه ي «قل ارأيتم ان اصبح ماوکم غورا»، براي او يک غيبت طولاني است که گروهي از عقيده ي خود برمي گردند و گروهي بر آن ثابت مي مانند، چون



[ صفحه 58]



آخر الزمان فرا رسد، او ظاهر مي شود و دنيا را پر از عدل و داد کند، چنانکه از جور و ستم پر شده است.» [18] .

7- «هدي للمتقين. الذين يومنون بالغيب».

يعني: «هدايت است براي پرهيزکاران که به غيب ايمان آورند». [19] .

طبق احاديث فراواني منظور از غيب در اين آيه امام غائب عليه السلام است. امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه مي فرمايد: «پرهيزکاران» شيعيان علي بن ابي طالب عليه السلام است و اما «غيب» پس آن حجت غائب است. [20] .

جابر بن عبدالله انصاري در ضمن يک روايت طولاني که از 12 پيشواي معصوم و قائم آنها بحث کرده، از رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که فرمود: خوشا به حال آنانکه در زمان غيبت او شکيبائي پيشه کنند و بر محبت آنها استوار بمانند، که آنها را خداوند متعال در آيه ي «الذين يومنون بالغيب» ستوده است. [21] .

8- «و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الأرض يرثها عبادي الصالحون».

يعني:«گذشته از ذکر (تورات) در زبور نيز نوشتيم که به راستي زمين را بندگان شايسته ام به ارث مي برند». [22] .



[ صفحه 59]



از امام باقر و امام صادق عليهما السلام روايت شده که منظور از بندگان صالح در آيه ي شريفه، حضرت قائم (ارواحنا فداه) و ياران او مي باشد. [23] .

جالب توجه اينکه متن اين بشارت در زبور فعلي موجود است. چنانکه در بخش پيشين متن آن گذشت.

طبق وعده ي قطعي خدا در همه ي کتابهاي آسماني، روزي بندگان صالح خدا وارث زمين خواهند شد، و پرچم توحيد را در سراسر کره ي خاکي به اهتزاز در خواهند آورد. ديگر از ظلم و ستم و تبعيض و تجاوز و حق کشي نشاني نخواهد بود. روح صفا و صميميت و برادري و برابري بر تمام دلها حکومت خواهد کرد. به اميد آن روز.

9- «و له اسلم من في السموات و من في الأرض طوعا و کرها».

يعني: «هر که در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه (تسليم او شده) بر او اسلام آورده اند». [24] .

امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: هنگامي که قائم (عليه السلام) قيام کند، نقطه اي در روي زمين نمي ماند جز اينکه به يکتايي خدا و رسالت حضرت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) گواهي مي دهند. [25] .

ابن بکير مي گويد: از ابوالحسن (عليه السلام) در مورد آيه ي «وله اسلم» پرسيدم، فرمود: در حق قائم (عليه السلام) نازل شده است، هنگامي که ظاهر شود اسلام را بر يهود، نصاري، صائبين، ملحدين، مرتدين و کافرين شرق و غرب، عرضه مي کند هر کس (پس از شناخت حقانيت اسلام) از روي رغبت اسلام آورد، او را به نماز و زکات و ديگر وظائف اسلامي امر



[ صفحه 60]



مي فرمايد. و هر کس نپذيرد گردن مي زند تا در شرق و غرب جهان احدي جز موحد باقي نباشد. [26] .

10- «وعدالله الذين امنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض، کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا».

يعني: «خداوند آنها را که از شما ايمان آورده، عمل شايسته انجام داده اند. وعده داده است که در روي زمين جانشين سازد، چنانکه پيشينيان را جانشين ساخت. و آنان را از ديني که براي آنها پسنديده، متمکن سازد. و آنها را پس از خوف و وحشت به امنيت برگرداند». [27] .

امام صادق عليه السلام در تفسير آيه ي فوق فرمود: درباره ي قائم (عليه السلام) و ياران او نازل شده است. [28] .

امام زين العابدين عليه السلام آيه ي شريفه را تلاوت کرده فرمود: به خدا سوگند مقصود از آنها شيعيان ما اهل بيت است. خداوند آنها را به دست مردمي از ما که «مهدي» اين امت است جانشين قرار مي دهد و متمکن مي سازد و به امنيت مي رساند. [29] .

نظير اين روايت از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيز نقل شده است. [30] .

11- «قل انما الغيب لله، فانتظروا اني معکم من المنتظرين».



[ صفحه 61]



يعني: بگو غيب از آن خداست، پس منتظر باشيد که من نيز همراه شما از منتظرانم». [31] .

امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: غيب در اين آيه حجت خدا حضرت قائم (عليه السلام) است. [32] و چون از آن حضرت معناي آيه ي شريفه ي «الذين يومنون بالغيب» را پرسيدند، فرمود: «غيب» همان حجت قائم (عليه السلام) است و گواه آن آيه ي شريفه ي «قل انما الغيب لله!!!» مي باشد. [33] .

آري او غيب است و از ديدگان ما غائب است و ديدگان نگران ما در انتظار آن يگانه منجي جهان بشريت است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز همراه امت انتظار ظهور او را مي کشد، تا با ظهور او شريعت مقدس اسلام جامه ي عمل پوشد و قوانين عاليه و تعاليم حياتبخش آن پياده شود.

12- «و الليل اذا يغشي و النهار اذا تجلي».

يعني: «سوگند به شب، هنگامي که فرا گيرد. و سوگند به روز هنگامي که جلوه گر سازد». [34] .

وه چه شب ظلماني و تاريکي که از غيبت خورشيد امامت دچارش شده ايم، وه چه روز روشن و نوراني که در انتظار دميدن فجرش دقيقه شماري مي کنيم.

از امام باقر عليه السلام پرسيدند: منظور از «شب فراگيرنده» در اين آيه



[ صفحه 62]



چيست؟ فرمود: دولتهاي باطل که در برابر ولايت کبراي مولاي متقيان علي (عليه السلام) عرصه ي گيتي را جولانگاه خود قرار داده اند و خورشيد امامت با بي صبري انتظار مي کشد که دولتشان سرآيد. فرمود: و منظور از «روز جلوه گر» روز ظهور قائم اهل بيت است که به هنگام طلوع دولتش، دولتهاي باطل از صفحه ي هستي ريشه کن مي شوند. [35] .

از روزي که حق را از مسير خود منحرف کردند و خورشيد خلافت به در خانه ي پسر ابي قحافه زانو زد، حکومت «يلداي فراگير» آغاز گرديد، حتي در حکومت حقه ي مولي اميرمومنان علي عليه السلام نيز افق خلافت از تيرگي ابرهاي تيره و تاري چون طلحه و زبير و عمروعاص خالي نشد، از اين رهگذر دوران خلافت پنج ساله ي آن حضرت لحظاتي نوراني از يک شب ظلماني بود، که انشاء الله با درخشش خورشيد فروزان امامت، تيرگي ها از افق زندگي زدوده خواهد شد و هرگز قدرت خودنمايي نخواهد يافت.

13- «يوم ياتي بعض آيات ربک لا ينفع نفسا ايمانها لم تکن امنت من قبل، او کسبت في ايمانها خيرا، قل انتظروا انا منتظرون».

يعني: «روزي که برخي از آيات پروردگارت بيايد، احدي را از ايمان آوردنش سودي نبخشد، اگر پيش از آن ايمان نياورده باشد، يا در ايمانش خيري کسب نکرده باشد. بگو: منتظر باشيد که ما نيز از منتظرانيم». [36] .

امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه فرمود: آيات پروردگار امامان هستند و آيه ي منتظره، قائم (عجل الله فرجه) مي باشد. که اگر کسي تا روز قيام او به شمشير، ايمان نياورد، ديگر ايمان آوردنش سودي نبخشد، اگرچه به امامان پيشين ايمان داشته باشد. [37] .



[ صفحه 63]



و در همين رابطه فرمود: يعني: روز ظهور قائم منتظر از ما. پس فرمود: اي ابابصير! خوشا به شيعيان قائم ما، که در دوران غيبت انتظار ظهور بکشند و به روز ظهور فرمان ببرند. که آنها اولياي خدايند براي آنها ترسي نيست و آنها اندوهناک نمي گردند. [38] .

14- «يا ايها الذين امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا».

يعني «اي کسانيکه ايمان آورده ايد شکيبا باشيد، بردبار باشيد و مرابط باشيد». [39] .

امام باقر عليه السلام در تفسير اين آيه مي فرمايد: براي انجام فرائض شکيبا باشيد و در برابر دشمنان بردبار باشيد و با امام منتظر (عليه السلام) در ارتباط باشيد. [40] .

امام زين العابدين و امام باقر عليهما السلام مي فرمايند: اين آيه در حق ما نازل شده است، ولي آن «مرابط» بودن که به ما امر شده، هنوز تحقق نيافته است و در تبار «مرابط» ما خواهد بود. [41] .

ترديدي نيست که منظور از آن، حضرت بقيةالله ارواحنا فداه است، چنانکه خود آن بزرگوار توقيع شريف خود خطاب به شيخ مفيد مي نويسد: «من عبدالله المرابط في سبيله»: «از بنده ي خدا که مرابط در راه اوست» [42] که امام عليه السلام از خود به عنوان «مرابط» تعبير فرموده اند.

براي ارتباط با امام غائب ارواحنا فداه راههاي فراوان هست که از آن جمله است:



[ صفحه 64]



1- خودسازي در پرتو انجام وظيفه.

2- انتظار سازنده، براي تشريف فرمايي آن يکتا رهبر.

3- نيايش دائم براي تعجيل در امر فرج.

4- صدقه دادن براي سلامتي آن سرور.

15- «و العصر ان الانسان لفي خسر، الا الذين امنوا و عملوا الصالحات و تواصو بالحق و تواصووا بالصبر».

يعني: «سوگند به عصر (عصر رسالت، يا عصر ظهور) که انسان در زيانکاري است. به جز آنانکه ايمان آورده، عمل شايسته انجام داده، توصيه به حق نموده، توصيه به صبر نمودند». [43] .

امام صادق عليه السلام فرمود: منظور از عصر، دوران ظهور قائم عليه السلام است زيانکاران، دشمنان ما هستند، باورداران آنهايند که به آيات ما ايمان آورده اند. عمل شايسته انجام دهنده ها، کساني هستند که با برادران خود مواسات نموده اند. توصيه به حق کنندگان، آنهايند که به امامت ما توصيه کرده اند. و توصيه به صبر کنندگان، آنهايند که در زمان غيبت يکديگر را به صبر و شکيبايي توصيه مي کنند. [44] .

16- «و من قتل مظلوما فقد جعلنا فقد جعلنا لوليه سلطانا، فلا يسرف في القتل انه کان منصورا».

يعني: «کسي که مظلومانه کشته شود براي خونخواه او فرمانروايي مقدر کرده ايم. در کشتار زياده روي نکند که او ياري شده است». [45] .



[ صفحه 65]



امام صادق عليه السلام مي فرمايد: اين آيه در حق قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است که ظهور کرده انتقام خون امام حسين عليه السلام را مي گيرد. [46] .

او خونخواه خون مظلومان در راستاي تاريخ است و به هنگام ظهور به خونخواهي جد بزرگوارش سرور شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام برمي خيزد، که همواره در دعاي شريف ندبه مي خوانيم:

«اين الطالب بدم المقتول بکربلا»: «کجاست منتقم خون شهيد کربلا»؟!

17- و قل جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا».

يعني: «بگو حق آمد و باطل نابود شد، که به راستي باطل نابود شدني است». [47] .

امام باقر عليه السلام در رابطه با آيه ي فوق فرمود: هنگامي که قائم عليه السلام قيام کند، دولت باطل نابود مي شود. [48] و در ضمن دعاي شريف ندبه مي خوانيم: «اللهم و اقم به الحق و ادحض به الباطل»: «بار خدايا! به وسيله ي او حق را بر پا کن و باطل را ريشه کن فرما».

18- «و اسبغ عليکم نعمه ظاهرة و باطنة».

يعني: «نعمتهاي ظاهري و باطني خود را به وفور بر شما فرو فرستاد». [49] .

حضرت موسي بن جعفر عليه السلام در تفسير آيه ي فوق فرمود: نعمت



[ صفحه 66]



ظاهري امام ظاهر، و نعمت باطني امام غائب است که شخص او از ديده ها غائب مي شود و معدنهاي زير زميني براي او آشکار مي گردد و راههاي دور براي او نزديک مي شود. [50] .

19- «فاستبقوا الخيرات اينما تکونوا يأت بکم الله جميعا ان الله علي کل شي ء قدير».

يعني: «به سوي نيکي ها بشتابيد (در کارهاي خير از يکديگر پيشي بگيريد) هر کجا باشيد خداوند شما را گرد مي آورد که خداوند به هر چيزي تواناست». [51] .

امام صادق عليه السلام در تفسير آيه ي شريفه مي فرمايد: اين آيه در حق ياران حضرت قائم (عجل الله فرجه) است که تعدادشان سيصد و ده و اندي نفر است که به خدا سوگند آنهايند «امت معدودة»، که همچون قطعات ابر پاييزي در يک ساعت گرد مي آيند. [52] .

امام صادق عليه السلام فرمود: منظور از «اينما تکونوا...» اصحاب قائم (عليه السلام) هستند که شبانه از رختخوابهاي خود ربوده مي شوند و بامدادان در مکه گرد مي آيند. و برخي از آنها در وسط روز در ميان ابرها برده مي شوند که اسم و وصف و نسب آنها شناخته شده است. [53] .

و در حديث ديگر مي فرمايد: چون فرمان ظهور صادر شود 313 نفر ياران او چون ابر پاييزي گرد مي آيند که آنها پرچمداران حضرت مهدي عليه السلام هستند، برخي از آنها شبانه از رختخوابهايشان ربوده شده، بامدادان در مکه گرد مي آيند و برخي از آنها در روز روشن سوار برابر



[ صفحه 67]



حرکت مي کنند. و در پايان مي فرمايد: آيه ي «اينما تکونوا...» در حق آنها نازل شده است. [54] .

طبق روايات فراوان، تعداد ياد شده از ياران اوليه ي حضرت بقية الله ارواحنا فداه بدون تعيين وقت قبلي در مسجد الحرام گرد آمده، ميان رکن و مقام با آن حضرت بيعت مي کنند.

20-«فالذين امنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذي انزل معه، اولئک هم المفلحون».

يعني: «پس کساني که به او - پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم -ايمان آوردند و گرامي اش داشتند و ياريش کردند و از نوري که همراه او نازل شده پيروي کردند، آنهايند رستگاران». [55] .

امام باقر عليه السلام پس از تفسير اين آيه ي شريفه مي فرمايد: پاداش آنها «لهم البشري في الحياة الدنيا» است، که پاداش آنها در دنيا بشارت قيام قائم (عجل الله فرجه) و ظهور او و ريشه کن ساختن دشمنان از صفحه ي گيتي، و بشارت آنها در آخرت، رهايي و رستگاري و ورود بر پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت آن حضرت (عليهم السلام) در حوض کوثر مي باشد. [56] .

21- «و يسئلونک عن الساعة ايان مرسيها، قل انما علمها عند ربي، لا يجيها لوقتها الا هو، ثقلت في السماوات و الأرض، لا تأتيکم الا بغتة».

يعني: «از تو در مورد ساعت (رستاخيز) مي پرسند که کي واقع مي شود؟ بگو آگاهي از آن، نزد پروردگارم هست و بس. وقت آن را جز



[ صفحه 68]



او آشکار نمي کند. در آسمانها و زمين بس سنگين شده، جز به طور ناگهاني نيايد». [57] .

مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام روايت مي کند که در تفسير اين آيه فرمود: ساعت قيام قائم عليه السلام مي باشد. [58] .

آري طبق روايات فراواني ساعت ظهور آن منجي بشريت، همانند وقت رستاخيز مخصوص پروردگار است و خداي تبارک و تعالي هيچ پيامبر و يا فرشته اي را از آن آگاه نساخته است. از اين رهگذر هنگامي که از وجد مقدس رسول اکرم و مولاي متقيان امير مومنان علي عليه السلام در اين رابطه سوال شد، فرمودند: «پاسخگو چيزي بيش از پرسش کننده نمي داند». [59] .

22- «الا ان الذين يمارون في الساعة لفي ضلال بعيد».

يعني: «آگاه باش، آنانکه در مورد ساعت ترديد مي کنند، در گمراهي آشکار هستند». [60] .

مفضل بن عمر مي گويد: از محضر امام صادق عليه السلام پرسيدم: معناي «يمارون في الساعة» چيست؟ فرمود: آنها که مي گويند: کي متولد شده؟! چه کسي او را ديده؟! کجا هست؟! کي ظهور مي کند؟! که اين پرسشها ناشي از شتاب زدگي در امر خدا، ترديد در قضاي خدا، و مداخله در قدرت اوست. اينها در دنيا زيانکارند و در آخرت بازگشت بسيار بدي دارند. [61] پرسيدم: مگر نمي توان براي او وقتي تعيين کرد؟ فرمود: اي مفضل!



[ صفحه 69]



من وقتي تعيين نمي کنم، و هرگز نمي توان وقتي تعيين کرد. هر کس براي مهدي ما ارواحنا فداه وقتي تعيين کند در علم خدا شرکت جسته است و ادعا نموده که بر غيب او آگاهي يافته است. [62] .

23- «الحمدلله الذي صدقنا وعده و اورثنا الارض».

يعني: همه ي سپاس و ستايش از آن خداونديست که وعده اش را در حق ما تحقق بخشيد و زمين را به ارث ما درآورد». [63] .

مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام پرسيد: از کجا و چگونه ظاهر مي شود؟

فرمود: اي مفضل! به تنهايي ظاهر مي شود، به تنهايي وارد مسجد الحرام مي شود، به تنهايي قدم در کعبه مي گذارد، شب را به تنهايي سپري مي کند. چون تاريکي همه جا را فرا گرفت، جبرئيل و ميکائيل و فرشتگان در صفهاي فشرده به محضر آن حضرت مي شتابند. جبرئيل عرضه مي دارد: اي سرور من! فرمان تو مطاع است، آنچه امر بفرمايي انجام مي پذيرد. آنگاه دست مبارک آن حضرت را (به رسم بيعت) مسح مي کند و مي گويد: «سپاس و ستايش از آن خداوندي است که وعده اش را تحقق بخشيد و زمين را به ارث ما درآورد». [64] .

24- «و لنبلونکم بشيي من الخوف و الجوع، و نقص من الأموال و الأنفس و الثمرات، و بشر الصابرين».

يعني: «هر آينه شما را با چيزي از ترس و گرسنگي و کاهش در مالها، جانها و ميوه ها بيازمائيم، و مژده ده صبر پيشگان را». [65] .



[ صفحه 70]



امام صادق عليه السلام فرمود: پيش از قيام قائم عليه السلام به ناگزير سال قحطي خواهد بود که مردم در آن گرسنگي خواهند ماند و وحشتي شديد از کشته شدن و کاهش اموال و ميوه ها خواهند داشت و اين در کتاب خدا به صراحت آمده است. سپس آيه ي فوق را تلاوت فرمود. [66] .

و در حديث ديگر از آن حضرت روايت شده که فرمود: پيش از ظهور قائم ارواحنا فداه نشانه هايي هست. محمد بن مسلم گفت: آنها چيست؟ فرمود: آنها اين آيه ي شريفه است که مي فرمايد: «و لنبلونکم...»: «شما (مومنان) را مي آزماييم با ترس (از پادشاهان) و گرسنگي (در اثر گراني قيمتها) و کاهشي در مالها (با تباهي تجارتها و کمي سود آن) و جانها (با مرگ و مير) و ميوه ها (کمي محصول و کمي برکت) در آن هنگام مژده بده و صبر پيشگان را (با ظهور حضرت قائم عليه السلام) سپس فرمود: اي محمد! اين است تأويل آن آيه، که ترا جز خدا و راسخون در علم نمي دانند. [67] .

25- «و قاتلوهم حتي لا تکون فتنة و يکون الذين کله لله».

يعني:«با آنها بجنگيد تا ديگر فتنه اي نباشد و دين تماما از آن خدا باشد». [68] .

امام باقر عليه السلام فرمود: هنوز تأويل اين آيه نيامده است، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خود و اصحابش به آنها نياز داشتند، از اين رهگذر به آنها مهلت دادند، هنگامي که تأويل اين بيايد، ديگر از آنها پذيرفته نيست، آنها کشته مي شوند تا توحيد را بپذيرند و شرکي در روي زمين باقي نباشد. [69] و آن هنگامي است که قائم ما ارواحنا فداه قيام کند. [70] .



[ صفحه 71]



امام صادق عليه السلام فرمود: چون قائم ما ارواحنا فداه قيام کند، هر کس که زمان او را درک کند، تأويل اين آيه را مي بيند، آن روز آئين محمدي (صلي الله عليه و آله و سلم) به هر نقطه اي که تاريکي شب رسيده، مي رسد. ديگر شرک و الحادي در روي زمين باقي نمي ماند. [71] .

26- «افغير دين الله يبغون و له اسلم من في السماوات و الارض طوعا و کرها و اليه يرجعون».

يعني: «آيا جز دين خدا را مي طلبند، در حاليکه آنکه در آسمانها و زمين است، خواه و ناخواه براي او اسلام آورده، و به سوي او باز گردانده مي شوند.» [72] .

امام صادق عليه السلام در مورد اين آيه فرمود: هنگامي که قائم ما ارواحنا فداه قيام کند، در روي زمين نقطه اي نمي ماند جز اينکه در آن به يکتايي خدا و رسالت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) گواهي داده مي شود. [73] و خطاب به مفضل فرمود: به خدا سوگند، اي مفضل! از ميان اديان و مذاهب اختلاف را بر مي دارد و در سراسر جهان يک دين حکومت مي کند، چنانکه خداوند مي فرمايد:

«ان الذين عندالله الاسلام» و مي فرمايد: «و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه». [74] .

27- «و الذين امنوا بالله و رسله و اولئک هم الصديقون و الشهداء عند ربهم، لهم اجرهم و نورهم».



[ صفحه 72]



يعني: «آنانکه ايمان آوردند به خدا و پيامبران، آنهايند راستگويان و گواهان در نزد پروردگارشان، براي آنهاست پاداش و نورشان». [75] .

امام باقر عليه السلام فرمود: کسي که از شما اين امر را بشناسد و براي آن انتظار بکشد و خير را در آن بداند، مانند کسي است که در رکاب قائم آل محمد (صلي الله عليه و اله و سلم) شمشير بزند، بلکه به خدا سوگند مانند کسي است که در محضر پيامبر (صلي الله عليه و اله و سلم) جهاد کند، بار سوم فرمود: نه به خدا سوگند، مانند کسي است که در حضور پيامبر (صلي الله عليه و اله و سلم) به شهادت برسد. و در اين رابطه آيه ايست در قرآن کريم. پرسيدم: آن کدام آيه است؟ فرمود: «و الذين امنو بالله و رسله...» [76] در روايات بسياري تصريح شده که هر کس در حال انتظار ظهور قائم آل محمد (صلي الله عليه و اله و سلم) بميرد، شهيد است، اگرچه در رختخواب از دنيا برود.

28- «يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون».

يعني: «مي خواهند نور خدا را با دهانهاي خود خاموش کنند، ولي خداوند نور خود را به اتمام مي رساند، اگرچه کافران نخواهند». [77] .

در تفسير علي بن ابراهيم مي فرمايد: اين آيه در حق قائم آل محمد (صلي الله عليه و اله و سلم) است، که هنگامي که خارج شود، خداوند او را بر همه ي اديان پيروز گرداند، که جز خدا پرستيده نشود، و اين است معناي گفتار پيامبر (صلي الله عليه و اله و سلم): «زمين را پر از عدل و داد کند،



[ صفحه 73]



آنچنان که پر از جور و ستم شده است». [78] .

29- «و اخري تحبونها نصر من الله و فتح قريب و بشر المومنين».

يعني: «بشارت ديگري که دوستش داريد، ياري خداوند و پيروزي نزديک، مي باشد. و مژده بده باورداران را». [79] .

امام باقر عليه السلام در تفسير آيه ي شريفه فرمود: نصرت و ياري خداوند، در فتح مکه؛ و پيروزي نزديک، پيروزي جهاني حضرت بقية الله ارواحنا فداه است، که بشارت بزرگي بر اهل ايمان است. [80] .

30- «أمن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء و يجعلکم خلفاء الأرض».

يعني: «و يا کسي که مضطر را اجابت مي کند هنگامي که او را بخواند، و اندوه را از او برمي دارد و شما را خلفاي روي زمين مي گرداند». [81] .

امام صادق عليه السلام در شأن نزول قرآن مي فرمايد: در حق قائم ارواحنا فداه نازل شده است. به خدا سوگند، او مضطري است که هر وقت دو رکعت نماز در مقام (مقام ابراهيم در مسجد الحرام) بگذارد و خدا را بخواند، خداوند دعايش را مستجاب فرمايد و اندوهش را رفع نمايد و او را در روي زمين جانشين قرار دهد. [82] .

امام باقر عليه السلام نيز مي فرمايد: به خدا سوگند او مضطري است که



[ صفحه 74]



خداوند در حق او مي فرمايد:«امن يجيب المضطر...». [83] .

بار خدايا ما نيز ترا به جان آن سرور سوگند مي دهيم که هر چه زودتر جامه ي ظهور بر تن مبارکش بپوشان و همه ي اندوهها را به دست با کفايت او رفع بفرما، و ما را از بهترين خدمتگزاران درگاهش قرار بده.



[ صفحه 77]




پاورقي

[1] بحارالانوار، جلد 51 ص 64-44.

[2] تأليف: محدث بزرگوار، سيد هاشم بحراني، متوفي 1107 يا 1109 ه.

[3] تأليف: سيد صادق شيرازي.

[4] نگارش: علي اکبر مهدي پور.

[5] قصص: 5.

[6] تفسير برهان، ج 3 ص 220 و ينابيع المودة ص 450 و بحار، ج 51 ص 54.

[7] هود: 86.

[8] نورالابصار، ص 172.

[9] صف: 8.

[10] بحارالانوار، ج 51 ص 60، المحجة ص 227 و ينابيع المودة ص 508.

[11] حديد: 17.

[12] تفسير برهان، ج 4 ص 291.

[13] همان مدرک.

[14] زمر: 69.

[15] ينابيع المودة ص 448.

[16] ملک: 30.

[17] کمال الدين، ص 360 و غيبت نعماني ص 92.

[18] تفسير برهان، ج 4 ص 366.

[19] بقره: 2 و 3.

[20] بحارالانوار، ج 51 ص 52 و کمال الدين، ص 340.

[21] المحجه، ص 17.

[22] انبياء: 105.

[23] عقدالدرر، ص 217، مجمع البيان، ج 7 ص 66 و بحار الانوار، ج 51 ص 47.

[24] آل عمران: 83.

[25] تفسير عياشي ج 1 ص 183 و ينابيع المودة، ص 506.

[26] همان مدرک.

[27] نور: 55.

[28] غيبت نعماني، ص 126.

[29] تفسير عياشي، ج 3 ص 136.

[30] مجمع البيان، ج 7 ص 152.

[31] يونس: 20.

[32] ينابيع المودة، ص 508.

[33] کمال الدين و تمام النعمة، ص 340.

[34] الليل: 1 و 2.

[35] تفسير قمي، ج 2 ص 425.

[36] انعام: 158.

[37] کمال الدين، ص 336.

[38] کمال الدين، ص 357.

[39] آل عمران: 200.

[40] غيبت نعماني ص 105 و المحجة، ص 52 و اثباة الهداة، ج 1 ص 263.

[41] تفسير عياشي ج 1 ص 213 و تفسير برهان، ج 1 ص 335.

[42] بحار الانوار، ج 53 ص 176.

[43] العصر: 3 - 1.

[44] کمال الدين، ص 656.

[45] اسراء: 33.

[46] کامل الزيارات، ص 63 و تفسير برهان، ج 2 ص 418.

[47] اسراء: 81.

[48] روضه ي کافي، ص 287 و تفسير برهان، ج 2 ص 441.

[49] لقمان: 20.

[50] بحارالانوار، ج 51 ص 64.

[51] بقره: 148.

[52] روضه کافي، ص 313 و ينابيع المودة، ص 505.

[53] کمال الدين، ص 672.

[54] غيبت نعماني، ص 168.

[55] اعراف: 157.

[56] غيبت نعماني، ص 43.

[57] اعراف: 187.

[58] ينابيع المودة، ص 429.

[59] المهدي في القرآن، ص 54.

[60] شوري: 18.

[61] ينابيع المودة، ص 514.

[62] بحارالانوار، ج 53 ص 3.

[63] زمر: 74.

[64] بحارالانوار، ج 53 ص 7.

[65] بقره: 155.

[66] غيبت نعماني، ص 132 و دلائل الامامه، ص 259.

[67] تفسير برهان، ج 1 ص 167، غيبت نعماني ص 132 و ينابيع المودة ص 505.

[68] انفال: 39.

[69] روضه ي کافي، ص 201.

[70] ينابيع المودة، ص 507.

[71] مجمع البيان، ج 4 ص 543.

[72] آل عمران: 83.

[73] ينابيع المودة، ص 506.

[74] بحارالانوار، ج 53 ص 4.

[75] حديد: 19.

[76] تفسير برهان، ج 4 ص 292.

[77] صف: 8.

[78] تفسير قمي، ج 2 ص 365.

[79] صف: 13.

[80] تفسير برهان، ج 4 ص 330.

[81] نمل:62.

[82] بحارالانوار، ج 51 ص 48 و المحجة، ص 165.

[83] غيبت نعماني، ص 95.