علامتهاي ظهور حضرت مهدي
(بحار ج 51 ص 65 و عيون اخبار الرضا ج 2 ص 50 و يوم الخلاص ص 42):
قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتي يقوم قائم للحق منا و ذلک حين يأذن الله عزوجل له، و من تبعه نجا و من تخلف عنه هلک. الله الله عبادالله، فأتوه و لو حبوا علي الثلج فانه خليفة الله عزوجل و خليفتي.
رسول اکرم (ص) فرمود: قيامت برپا نمي شود تا قائم بر حق از ما (ع) قيام فرمايد و اين کار موقعي صورت پذير است که خداي عزوجل او را اذن دهد هر کس پيرويش نمايد نجات يابد و هر که از او تخلف جويد هلاک گردد. خدا را خدا را اي بندگان خدا بخدمتش بشتابيد و اگر چه خود را با کشيدن روي برف باشد زيرا او خليفه خداي عزوجل و خليفه من است.
(کشف الغمه ج 2 ص 459 و عقدالدرر ص 49 و بحار ج 52 ص 212):
عن جابر الجعفي عن ابي جعفر (ع) قال: الزم الأرض و لا تحرک يدا و لا رجلا حتي تري علامات اذکرها لک، و ما اراک تدرک ذلک اختلاف بني العباس و مناد ينادي من السماء و خسف قرية من قري الشام و نزول الترک الجزيرة و نزول الروم الرملة و اختلاف کثير عند ذلک في کل ارض حتي تحزب الشام و يکون سبب خرابه ثلاث رايات منها راية الاصهب و راية السفياني.
بنقل از جابر جعفي از حضرت امام باقر (ع) فرمود: بر زمين بنشين و دست و پايي
[ صفحه 368]
حرکت مده تا علامتهايي که به تو مي گويم ببيني و تصور مي کنم همه ي آنرا نتواني ادراک کني: از پي هم آمدن بني عباس (در زمامداري) و فرياد آسماني و فرورفتن يکي از روستاهاي شام و فرود آمدن ترکها در جزيره (شايد عراق باشد) و فرود آمدن روميان به رمله و بروز اختلاف بسيار در اين هنگام در همه سرزمين ها تا آنجا که منجر به خرابي شام گردد و سبب و انگيزه خرابي شام نيز سه پرچم باشد: يکي پرچم اصهب و پرچم ابقع و پرچم سفياني است.
(عقدالدرر ص 49):
عن محمد بن الصامت، قال: قلت لأبي عبدلله الحسين بن علي (ع). ما من علامة بين يدي هذا الامر؟ يعني ظهور المهدي (ع) فقال: بلي قلت: و ما هي؟ قال: هلاک بني العباس وخروج السفياني والخسف بالبيداء. قلت: جعلت فداک اخاف ان يطول هنا الامر؟ قال: انما هو کنظام الخزر يتبع بعضه بعضا.
بنقل از محمد بن صامت گفت: به حضرت ابي عبدالله امام حسين بن علي صلوات الله و سلامه عليهما عرض کردم: آيا علامتي پيش از ظهور مهدي (ع) وجود دارد؟ فرمود: آري عرض کردم: آن چيست؟ فرمود: هلاکت بني عباس و خروج سفياني و فرو رفتن زمين در صحراء عرض کردم: فدايت شوم مي ترسم که اين امر (ظهور مهدي (ع)) طولاني شود فرمود: همانا وقوع آن مانند نظم فرارياني است که برخي بدنبال برخي باشد.
(اخرجه للحافظا بو عبدالله نعيم بن حماد في کتاب الفتن و عقدالدرر ص 50 اخرجه الحافظ ابومحمد الحسين في کتاب المصابيح):
قال رسول الله (ص): ستکون بعدي فتن منها فتن الأحلاس يکون فيها هرب و حرب ثم من بعدها فتن اشد منها کلما قيل انقطعت تمادت حتي لا يبقي بيت من العرب الا دخلته و لا مسلم الا وصلته حتي يخرج رجل من عترتي.
رسول اکرم (ص) فرمود: بزودي پس از من فتنه هائي پيش مي آيد از آنجمله است فتنه هاي که در آن فرار و جنگ خواهد بود و بعد از آن فتنه هاي ديگري که سخت تر از فتنه هاي گذشته باشد رخ دهد که هر چقدر فتنه اي به پايان رسد گفته شود منقطع گرديد باز هم امتداد يابد تا آنجا که خانه اي از عرب باقي نماند جز آنکه فتنه در آن
[ صفحه 369]
داخل گردد و هيچ مسلماني باقي نماند مگر اينکه آن فتنه به وي مي رسد تا بالاخره مردي از عترت (ع) من خروج نمايد.
(عقدالدرر ص 51):
عن ابي جعفر محمد بن علي (ع) قال: لا يظهر المهدي حتي يشمل الناس بالشام فتنة يطلبون المخرج منها فلا يجدونه و يکون قتل بين الکوفة و الحيرة.
امام باقر محمد بن علي صلوات الله و سلامه عليهما فرمود: مهدي (ع) ظاهر نمي شود تا فتنه در شام فراگير مردم گردد و مردم راه خلاص و خروج از آن بطلبد و آنرا نمي يابند و قتل و کشتار در ميان کوفه رخ مي دهد.
(عقدالدرر ص 51):
عن کعب الاحبار قال: علامة خروج المهدي الوية تقبل من قبل المغرب عليها رجل من کندة اعرج فاذا ظهر اهل المغرب علي مصر فبطن الأرض يومئذ خير لاهل الشام.
کعب الاحبار گويد: علامت خروج مهدي (ع) پرچمهائي است که از سوي مغرب پديد مي آيد که مردي لنگ از اهل کنده با آن همراه باشد و هنگامي که اهل مغرب بر مصر غلبه کنند همانروز درون زمين براي مردم شام بهتر خواهد بود.
(عقدالدرر ص 52):
قال علي (ع): اذا نادي مناد من السماء، ان الحق في آل محمد فعند ذلک يظهر المهدي (ع) علي افواه الناس و يشربون ذکره فلا يکو لهم ذکر غيره.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: چون منادي از آسمان فرياد کند که حق در آل محمد (ع) است همان هنگام مهدي (ع) در دهنهاي مردم ظاهر مي شود و ياد او را مي نوشند و جز ياد و ذکر او ذکر ديگري ندارند.
(کشف الغمه ج 2 ص 472 و عقدالدرر ص 62):
عن ابي سعيد الخدري قال: قال رسول الله (ص): يکون عند انقطاع من الزمان و ظهور من الفتن رجل يقال له المهدي عطاؤه هنيا.
بنقل از ابوسعيد خدري (ره) گفت: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: بهنگام منقطع شدن زمان و آشکار شدن فتنه ها مردي بنام مهدي (ع) ظهور کند که بخشش او گوارا باشد.
[ صفحه 370]
(بحار ج 51 ص 83 و عقدالدرر ص 57):
عن ثوبان قال: قال رسول الله (ص): يفتتل عند کنزکم ثلاثه کلهم ابن خليفة ثم لا يصير الي واحد منهم ثم تطلع الرايات السود من قبل المشرق فيقاتلونهم قتالا لم يقاتله قوم. ثم ذکر شيئا فقال اذا رأيتموه فبايعوه و لو حبوا علي الثلج فانه خليفة الله المهدي.
بنقل از ثوبان گفت: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: در کنار گنجهاي شما سه تن از فرزندان خلفاء کارزار مي کنند و آن گنج به هيچ کدام نمي رسد سپس پرچمهاي سياه از جانب مشرق نمودار مي گردد. و به گونه اي کارزار مي کنند که هيچ قومي نکرده باشند آنگاه حضرت چيزي ذکر کرد و فرمود: و چون او را (مهدي (ع)) ديدار کرديد با او بيعت کنيد و اگر چه خود را بروي برف کشيدن باشند خويشتن را به او برسانيد که او خليفه خداي مهدي (ع) است.
(عقدالدرر ص 60):
عن ابي سعيد الخدري قال: ذکر رسول الله (ص) بلاء يصيب هذه الامة حتي لا يجد الرجل ملجأ يلجأ اليه من الظلم فيبعث الله رجلا من عترتي فيملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الأرض لا تدع السماء من قطرها شيئا الا صبته مدرارا و لا تدع الأرض من نباتها شيئا الا اخرجته حتي يتمني الأحياء الأموات يعيش في ذلک سبع سنين او ثمان سنين.
بنقل از ابي سعيد خدري (ره) گفت: رسول خدا (ص) ذکر فرمود: بلائي به اين امت مي رسد که مرد پناهگاهي نيابد تا از ظلم بدان پناه برد پس از آن خدا مردي از عترت (ع) مرا برانگيزد که زمين را پر از قسط و عدل کند همچنانکه پر از جور و ظلم شده باشد ساکنان آسمان از او راضي شوند بدانگونه که ساکنان زمين از او خشنود باشند آسمان باران خود را دريغ نخواهد داشت جز آنکه پيوسته بباراند و زمين از روئيدني هاي خود چيزي فروگذار نکند مگر آنکه بيرون دهد تا آنجا که همه ي مردگان آرزوي زنده شدن کنند بهمين نحو زندگي فرمايد هفت يا هشت سال.
(عقدالدرر ص 64):
عن ابي جعفر محمد بن علي (ع) قال: لا يظهر المهدي الا علي خوف شديد من
[ صفحه 371]
الناس و زلزال و فتنة و بلاء يصيب الناس و طاعون قبل ذلک و سيف قاطع بين العرب و اختلاف شديد في الناس و تشتت في دينهم و تغير في حالهم حتي يتمني المتمني الموت صبلحا و مساءا من عظم ما يري من کلب الناس و اکل بعضهم بعضا فخروجه (ع) اذا خرج يکون عند الياس و القنوط من ان نري فرجا فيا طوبي لمن ادرکه و کان من انصاره و الويل کل الويل لمن خالفه و خالف امره.
امام باقر (ع) فرمود: حضرت مهدي (ع) ظاهر نمي شود مگر بر ترس شديد و زلزله و فتنه و بلائي که به مردم مي رسد و پيش از آن مردم دچار طاعون و اختلاف سخت و ملت عرب گرفتار کشت و کشتار مي شوند. و مردم دچار پراکندگي در دين و دگرگوني در اوضاع و احوال مي گردند تا آنجا که از بزرگي ستم و تجاوز مردم بيکدگر و هرج و مرج شبانروز آرزوي مرگ کنند و خروج حضرت مهدي (ع) وقتي صورت مي گيرد که مردم نوميد و مأيوس از گشايش باشند اي خوشا حال کسي که ادراک حضرت کند و از ياورانش باشد و واي بر کسي مخالفت اوامرش نمايد.
(بحار ج 52 ص 311):
عن ابيعبدالله (ع) قال: لا يکون الأمر الذي ينتظرون يعني ظهور المهدي (ع) حتي يتبرا بعضکم من بعض و يشهد بعضکم علي بعض بالکفر و يلعن بعضکم بعضا فقلت: ما في ذلک الزمان من خير؟ فقال: (ع): الخير کله في ذلک الزمان يخرج المهدي، فيرفع ذلک کله.
ابي عبدالله امام صادق (ع) فرمود: ظهور حضرت مهدي (ع) که مورد انتظار شما است صورت نمي گيرد مگر زماني که برخي از شما از برخي ديگر بيزاري جويد و بعض عليه بعضي دگر شهادت به کفر دهد راوي گويد: عرض کردم در آن زمان خيري وجود نخواهد داشت؟ فرمود: خير کلي در آن زمان است که مهدي (ع) خروج مي کند و همه ي آن گرفتاريها را برطرف مي سازد.
(يوم الخلاص ص 269 و بحار ج 51 ص 87 و عقدالدرر ص 122):
عن اميرالمؤمنين (ع) انه قال: ويحا للطالقان فان لله عزوجل بها کنوزا ليست من ذهب و لا فضة و لکن بها رجال عرفوا الله حق معرفته: و هم انصار المهدي آخرالزمان.
[ صفحه 372]
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: خوشا حال طالقان زيرا خداي عزوجل در آنجا گنجهايي دارد که نه از طلا است و نه از نقره ولي مقصود مرداني هستند که خدا را آنچنانکه شايسته است مي شناسد و آنان ياران حضرت مهدي (ع) در آخرالزمان خواهند بود.
(کشف الغمه ج 2 ص 462 و عقدالدرر ص 65):
عن ابي جعفر (ع) قال: يظهر المهدي في يوم عاشوراء و هو اليوم الذي قتل فيه الحسين بن علي (ع) و کاني به يوم السبت العاشر من المحرم قائم بين الرکن و المقام و جبرئيل عن يميينه و ميکائيل عن يساره و تصير اليه شيعته من اطراف الأرض تطوي لهم طيا حتي يبايعوه فيملاء بهم الارض عدلا کما ملئت جورا و ظلما.
امام باقر (ع) فرمود: حضرت مهدي (ع) در روز عاشورا، روزي حضرت امام حسين بن علي صلوات الله و سلامه عليهما به شهادت رسيد ظاهر مي شود و گوئي او را مي بينم که در روز شنبه و هم محرم الحرام ميان رکن و مقام ايستاده جبرئيل (ع) در طرف راست و ميکائيل (ع) در جانب چپش حضور دارند و شيعيانش از اطراف زمين در حالي زمين براي آنان درنورديده شود بسوي او بشتابند تا با او بيعت کنند و حضرت با کمک شيعيانش زمين را پر از عدل و داد فرمايد همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد.
(عقدالدرر ص 73):
عن ابي هريرة قال: قال رسول الله (ص): يخرج رجل يقال له السفياني في عمق دمشق و عامة من يتبعه من کلب فيقتل حتي يبقربطون النساء، و يقتل الصبيان فتجمع لهم قيس فيقتلها حتي لا يمنع ذنب تلعة و يخرج رجل من اهل بيتي في الحرم فيبلغ السفياني فيبعث اليه جندا من جنده فيهزمهم فيسير اليه السفياني بمن معه حتي اذا جاز ببيداء من الارض خسف بهم فلا ينجو منهم الا المخبر عنهم.
ابوهريره گويد: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: مردي به نام سفياني از درون دمشق بيرون آيد و همه ي پيروانش قبيله کلب باشند و کشتار کند تا آنجا شکم زنان را بدرد و کودکان را بکشد و بني قيس عليه او بپا برمي خيزند و سفياني آنان را مي کشد تا آنجا که باقي نمي گذارد و دنباله راه آب را و مردي از اهل بيت (ع) من در حرم خدا خروج
[ صفحه 373]
مي کند و گزارش به سفياني مي رسد و بسياري از سپاهيان خود را بسوي او مي فرستد و او آن سپاهيان را در هم مي شکند سفياني با باقي سپاهيان خود بسوي حرم خدا رهسپار مي گردد و چون به بيابان رسد او و همراهانش دچار خسف شوند و به زمين فروروند و هيچکس جز کسي که خبر خسف آنها را به ديگران رساند رهائي نخواهد يافت.
(عقدالدرر ص 81):
عن حذيفة قال: قال رسول الله (ص): تکون وقعة بالزوراء قالوا: يا رسول الله (ص)، و ما الزوراء؟ مدينة بالمشرق، بين انهار يسکنها شرار خلق الله و جبابرة من امتي تقذف باربعة اصناف من العذاب، بالسيف و الخسف، و القذف، و المسخ.
بنقل از حذيفه رضي الله عنه گفت: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: حادثه اي در زوراء پيش مي آيد. عرض کردند: زوراء چيست؟ فرمود: شهري است در مشرق ميان نهرها که بدترين خلق خدا و جباران امت من در آن سکونت مي کنند که چهار نوع عذاب بر آن فرود مي آيد. شمشير (کشتار) و خسف (فرو رفتن در زمين) قذف (شايد بمباران باشد) و مسخ شدن.
(عقدالدرر ص 129):
عن علي بن ابيطالب (ع) قال: يخرج رجل قبل المهدي من اهل بيته بالمشرق يحمل السيف علي عائقة ثمانية اشهر يقتل و يمثل و يتوجه الي بيت المقدس فلا يبلغه حتي يموت.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پيش از ظهور حضرت مهدي (ع) مردي از خاندانش در مشرق خروج مي کند در حالي که شمشير بر دوش نهاده وتا هشت ماه به کشتار و مثله کردن مي پردازد و به سوي بيت المقدس روي نهد و پيش از رسيدن به آنجا مي ميرد.
(بحار ج 51 ص 84، اخرج نعيم بن حماد في الفتن، عقدالدرر ص 129):
عن ثوبان قال: قال رسول الله (ص): تجي ء الرايات السود من قبل المشرق کان قلوبهم زبر الحديد، فمن سمع بهم فليأتهم فيبايعهم و لو حبوا علي الثلج.
[ صفحه 374]
بنقل از ثوبان گفت: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: پرچمهاي سياه رنگ از سوي مشرق مي آيد (صاحبان) پرچمها قلبهائي دارند همچون پاره هاي آهن هر کس نام آنان را بشنود بايد بسويشان شتاب گيرد و با آنان بيعت کند اگر چه با کشيدن خود بر روي برف باشد.
(اخرجه الطبراني في مجمعه، عقدالدرر ص 136):
عن اميرالمؤمنين (ع) قال: اذا نادي مناد من السماء، ان الحق في آل محمد (ص) فعند ذلک يظهر المهدي.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: چون منادي از آسمان فرياد برکشد که حق در آل محمد (ص) است در اين هنگام مهدي (ع) ظهور فرمايد.
(الکافي ج 1 ص 340 غير مترجم، يوم الخلاص ص 242):
قال الصادق (ع): کيف انتم اذا وقعت البطشة بين المسجدين؟ «اي الخسف بالجيش السفياني بين المسجد الحرام، في مکة، و مسجد النبي (ص) في يثرب» فيأزو العلم کما تأزوالحية في جحرها، واختلفت الشيعة، و سمي بعضهم بعضا کذابين. و تفل بعضهم في وجوه. بعض فقال له صاحبه: جعلت فداک، ما عند ذلک من خير؟ فقال: الخير کله عند ذلک. «قالها ثلاثا».
حضرت امام صادق (ع) فرمود: چگونه خواهيد بود وقتي که سپاهيان سفياني در فاصله ميان مسجد الحرام و مسجد حضرت رسول اکرم (ص) به زمين فرو روند؟ و علم و دانش و در شيعيان اختلاف بروز کند برخي برخي ديگر را دروغگو نام گذارند و بعضي بر چهره ي بعضي ديگر آب دهن بزنند راوي عرض کرد: فدايت شوم در آن موقع خيري وجود نخواهد داشت؟ فرمود: خير کلي در آن موقع است «و اين جمله را سه بار تکرار فرمود».
(بحار ج 52 ص 301، يوم الخلاص ص 322):
سئل الامام الصادق (ع): متي فرج شيعتکم؟ فقال: اذا خرج صاحب هذا الامر من المدينة الي مکة بتراث رسول الله (ص). فقال السائل: ما تراث رسول الله؟ قال: سيف رسول الله (ص) و درعه و عمامته و برده، و قضيبه و رايته و لامته و سرجه حتي ينزل مکة فيخرج السيف من غمده، و يلبس الدرع و البردة و العمامة و ينشر الراية
[ صفحه 375]
و يتناول القضيب بيده، و يستأذن الله عزوجل في ظهوره.
از حضرت امام صادق (ع) پرسيدند: فرج شيعيان شما چه وقتي صورت مي گيرد؟ فرمود: هنگامي که صاحب اين امر از مدينه منوره خروج فرمايد و به سوي مکة معظمة رهسپار گردد و ميراث حضرت رسول اکرم (ص) را با خود همراه گيرد. پرسنده عرض کرد: ميراث رسول خدا (ص) چيست؟ فرمود: شمشير و زره و عمامة و بر دو عصا و پرچم و سپر و زين حضرت است و چون به مکة مشرفة رسد شمشير را از غلافش بيرون کشد و زره و برد و عمامة را بپوشد و پرچم را برافرازد و عصا را بدست گيرد و از خداي عزوجل در ظهور خود اذن بخواهد.
(بحار ج 52 ص 336، يوم الخلاص ص 323):
قال الصادق (ع): ان الله ينزع الخوف من قلوب شيعته، و يسکنه في قلوب اعدائه اذا قام قائمنا و ظهر مهدينا کان الرجل امضي من سنان و اجرا من ليث يطعن عدوه برمحه و يضربه بسيفه و يدوسه بقدمه.
امام صادق (ع) فرمود: همانا خداترس را از دلهاي شيعيان مهدي (ع) را برمي دارد و آن را در دل دشمنانش جاي دهد و چون قائم (ع) ما به پاي خيزد و مهدي ما (ع) ظاهر شود يک مرد از شيعيانش وجودش از سر نيزه محکمتر و با نفوذتر و خود از شير با جرئت تر باشد نيزه خود را به دشمن فرو برد و با شمشيرش بزند و با قدمش پايمال کند.
(کشف النعمة ج 2 ص 460):
عن سعيد بن جبير: ان السنة التي يقوم فيها القائم (ع) تمطر الارض اربعا و عشرين مطرة و تري آثارها و برکاتها.
به نقل از سعيد بن جبير: سنتي که قائم (ع) در آن قيام فرمايند باران بيست و چهار بار بر زمين ببارد و آثار و برکاتش ديده شود.
(منتخب الاثر ص 284):
عن الباقر (ع) «في حديث القائم»: و ان من علامات خروجه خروج السفياني من الشام و خروج اليماني و صيحة من السماء في شهر رمضان و مناد ينادي من السماء باسمه و اسم ابيه.
[ صفحه 376]
حضرت امام باقر (ع) در خبر حضرت قائم (ع) فرمود: از نشانه هاي خروج مهدي عليه السلام. بيرون آمدن سفياني و بيرون آمدن يماني و فرياد آسماني در ماه مبارک رمضان است و فرياد منادي آسماني است که نام مبارک مهدي (ع) و پدر بزرگوارش (ع) را ياد مي کند.
(يوم الخلاص ص 338):
قال الحجة المنتظر (ع): لبعض من حظي برؤيته الکريمة علامة ظهور امري کثرة الهرج و المرج و الفتن. و آتي مکة فاکون في المسجد الحرام، فيقول الناس: انصبوا لنا اماما... و يکثر الکلام حتي يقول رجل من الناس ينظر في وجهي: يا معشر الناس هذا هو المهدي (ع). انظروا اليه فيأخذون بيدي و ينصبوني بين الرکن و المقام، فيبايع الناس بعد اياسهم مني...
حضرت حجة قائم منتظر (ع) به برخي که به فيض ديدار مبارک حضرت رسيدند فرمود: نشانه ي ظهور امر من بسيار شدن هرج و مرج و فتنه ها است و من در مکه مشرفه در مسجد الحرام حاضر مي شوم و مردم گويند: براي ما امام و رهبري نصب کنيد و در اين باب سخن بسيار شود تا آنجا که مردي از ميان مردم چون به چهره ام نظر کند گويد: اي مردم اين همان مهدي (ع) است به او نظر کنيد پس مردم دست مرا گيرند و مرا در ميان رکن و مقام جاي دهند و خلق پس از نوميدي از من با من بيعت نمايند.
(بحار ج 52 ص 214، کشف النعمة ج 2 ص 460):
عن ثعلبة الازدي قال: قال ابوجعفر (ع): ايتان تکونان قبل قيام القائم کسوف الشمس في النصف من رمضان و القمر في آخره قال قلت: يابن رسول الله (ص) القمر في آخر الشهر و الشمس في النصف؟ فقال ابوجعفر (ع): انا اعلم بما قلت: انهما آيتان لم تکونا منذ هبط آدم.
به نقل از ثعلبة از وي گفت: حضرت امام باقر (ع) فرمود: دو علامت پيش از قيام حضرت قائم (ع)خواهد بود: گرفتن آفتاب در نيمه ي ماه مبارک رمضان و گرفتن ماه در آخر آن راوي گويد: عرض کردم: يابن رسول الله (ص) ماه در آخر ماه مبارک رمضان و آفتاب در نيمه ي آن گرفته مي شود؟ امام عليه السلام فرمود: من بدانچه گفتم داناترم آنها
[ صفحه 377]
دو علامتند که از هبوط آدم (ع) تا بعد از آن واقع نشده اند.
(کشف النعمة ج 2 ص 460):
عن ابيعبدالله (ع) قال: خروج الثلاثة السفياني و الخراساني و اليمماني في سنة واحدة في شهر واحد في يوم واحد و ليس فيها راية اهدي من راية اليماني لانه يدعوا الي الحق.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: خروج سه تن: سفياني و خراساني و يماني در يک سال و يک ماه و يک روز حتمي است و در پرچمهاي اين سه پرچمي به هدايت نزديکتر از پرچم يماني نيست زيرا يماني دعوت به حق مي کند.
(منتخب الاثر ص 303، يوم الخلاص ص 503):
قال الصادق (ع) في قوله تعالي: «و لنذيقنهم من العذاب الأدني دون العذاب الأکبر.» ان العذاب الادني هو القحط و الجدب و غلاء السعر قبيل خروج القائم بالسيف و العذاب الأکبر المهدي بالسيف في آخرالزمان.
حضرت امام صادق (ع) در تفسير آيه کريمه: «و البته مي چشانيم به آنها از عذاب نزديکتر نرسيده به عذاب بزرگتر» فرمود: همانا عذاب نزديکتر همان قحطي و خشکسالي و گراني نرخ است که کمي پيش از خروج قائم (ع) که با شمشير قيام فرمايند رخ دهد و عذاب بزرگتر خروج مهدي (ع) است که با شمشير در آخرالزمان واقع مي شود.
(يوم الخلاص ص 502):
قال اميرالمؤمنين (ع): و ان لخروجه لعلامات عشرا: اولها تخريق الزوايا في سکک الکوفة و تعطيل المساجد، وانقطاع الحاج، و خسف و قذف بخراسان، و طلوع الکوکب المذنب و اقتران النجوم و هرج و مرج و قتل و نهب و من العلامة الي العلامة عجب. فاذا تمت العلامات قام قائمنا قائم الحق.. طوبي لاهل ولايتي الذين يقتلون في، و يطردون من اجلي هم خزان الله في ارضه لا يفزعون يوم الفزع الأکبر.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: همانا خروج حضرت قائم (ع) ده علامت دارد: پاره شدن زاويه ها در کوچه هاي کوفه و تعطيل شدن مساجد و قطع شدن راه تشرف
[ صفحه 378]
حجاج به مکه مشرفه و خسف و فرورفتن در سرزمين خراسان و طلوع ستاره ي دنباله دار و نزديک شدن ستارگان و پديد آمدن هرج و مرج و قتل و غارت و از علامتي تا علامت ديگر امور شگفت آوري است وقتي که علامت ها تمام واقع شد قائم ما (ع) که قائم بر حق است قيام فرمايند. خوشا حال دوستان من که در راه ولايت من کشته شوند و بخاطر من طرد و آواره گردند. آنان خزانه داران خدا در زمينند و در روز قيامت ترسي براي آنان نيست.
(کشف النعمة ج 2 ص 462):
عن ابيعبدالله (ع) قال: سنة الفتح تنبثق الفرات حتي تدخل ازقة الکوفة.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: در سال فتح «ظهور قائم (ع)» فرات طغيان کند و وارد کوچه هاي کوفه شود.
(يوم الخلاص ص 503):
قال الصادق (ع): و من آيات ظهوره ان يتقارب الزمان.
امام صادق (ع) فرمود: و از نشانه هاي ظهور حضرت مهدي (ع) آنست که زمان نزديک و قريب مي گردد.
(يوم الخلاص ص 506):
قال الصادق (ع): اذا ان قيامه مطر الناس جمادي الاخرة، و عشرة ايام من رجب (اي اربعين يوما) مطرا لم تر الخلائق مثله فينبت الله لحوم المؤمنين و ابدانهم في قبورهم و کأني انظر اليهم مقبلين من قبل جهنة ينفضون شعورهم من التراب.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: وقتي که زمان قيام حضرت قائم (ع) فرا رسد سرتاسر ماه جمادي الثانية و ده روز از ماه رجب المرجب «چهل روز تمام» آنگونه باران بر مردم فرو ريزد که مانند آن را نديده باشند و خداوند گوشت هاي بدن مؤمنين را در قبرهايشان بروياند گوئي من آنان را مي بينم از ظرف روي مي آورند در حالي که خاکها را از موهاي ايشان خود مي تکانند.
(الملاحم و الفتن ص 164، يوم الخلاص ص 510):
قال رسول الله (ص): اذا ملأ نجفکم السيل و المطر، و ظهرت النار بالحجاز في الأحجاز و المدر، و ملکت بغداد التتر، فتوقعوا ظهور القائم المنتظر (ع).
[ صفحه 379]
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: وقتي که سيل و باران نجف شما را فراگيرد و آتش در سنگها و ريگهاي حجاز سر بر زند و قوم تاتار بغداد را متصرف کنند. منتظر ظهور حضرت قائم (ع) باشيد.
(کشف النعمة ج 2 ص 462، يوم الخلاص ص 511):
قال اميرالمؤمنين (ع): يزجر الناس قبل قيام القائم (ع) عن معاصيهم بنار تظهر في السماء و بحمرة تجلل آفاقها، و خسف ببغداد، و خسف بالبصرة و دماء تسفک فيها و خراب دورها و فناء يقع في اهلها، و شمول اهل العراق خوف لا يکون معه قرار.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پيش از قيام حضرت قائم (ع) مردم به خاطر آتشي که در آسمان پديد آيد و سرخي که آفاق را فراگيرد و فرو رفتن در بغداد و بصره و خونريزي هايي که در آنجاها شود و ويراني خانه هاي آنجا و فناء و نابودي که گريبان گير مردم گردد و ترس و خوفي که فراگير تمام مردم عراق شود و قرار و آرام از آنها سلب کند مردم از معصيت هاي خود منزجر گردند.
(يوم الخلاص ص 511):
قال اميرالمؤمنين (ع): اذا ظهرت الحمرة في السماء ثلاثا فيها اعمدة کبا عمدة اللجين يتلألأ نورا.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: هنگامي که سه بار سرخي در آسمان ظاهر شود در آن عمودهايي همانند عمودهاي طلايي باشد که نور از آن بدرخشد.
(المحجة البيضاء ج 4 ص 342، يوم الخلاص ص 512):
قال الحسين (ع): اذا رأيتم نارا في المشرق ثلاثة ايام او سبعة، فتوقعوا فرج آل محمد (ص) ان شاء الله.
حضرت سيد الشهداء امام حسين (ع) فرمود: چون سه روز يا هفت روز آتش را از جانب مشرق شعله ور ديديد پس بخواست خدا منتظر فرج آل محمد (ص) باشيد.
(يوم الخلاص ص 513):
قال الصادق (ع): اذا رأيتم علامة في السماء. نارا عظيمة من قبل المشرق تطلع ليالي فعندها فرج الناس، و هي قدام القائم (ع) بقليل.
[ صفحه 380]
حضرت امام صادق (ع) فرمود: هنگامي که علامت را در آسمان ديديد و آتش بزرگي را از سوي مشرق مشاهده کرديد که شبها شعله مي زند همانموقع فرج و گشايش مردم فرا رسيده و آن علامت اندکي پيش از قيام حضرت قائم (ع) خواهد بود.
(الملاحم و الفتن، يوم الخلاص ص 513):
قال الصادق (ع): عمود نار يطلع من قبل المشرق في السماء، يراها اهل الارض، فمن ادرک ذلک فليعد لاهله طعام سنة.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: عمود آتشي از درجهة مشرق از آسمان مي درخشد که مردم زمين آنرا مي بينند هر کس آن زمان را ادراک کند بايد خوراک يکسال کسانش را آماده سازد.
(الزام الناصب ص 178، يوم الخلاص ص 593):
قال رسول الله (ص): ان القائم لا يظهر حتي تملک الکفار الانهر الخمسة، سيحون و جيحون و الفرات و دجلة، و النيل فلينصرن الله اهل بيته علي الضلال فلا ترفع له راية الي يوم القيامة.
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: همانا قائم (ع) ظاهر نمي شود تا آنکه کفار پنج رود: سيحون و جيحون و فرات و دجله و نيل را تصرف کنند خداوند اهل بيتش را بر اهل گمراهي پيروز نمايد پس تا روز قيامت پرچمي براي او بالا نرود.
(الملاحم و الفتن ص 29، يوم الخلاص ص 596):
قال رسول الله (ص): اذا سمعتم بناس يأتون من قبل المشرق، اولي دهاء، يعجب الناس من ريهم فقد اظلتکم الساعة.
رسول خدا (ص) فرمود: وقتي که شنيديد مردم باهوش و سياست از سوي مشرق مي آيند و مردم از ريخت و قيافه ايشان شگفت زده مي شوند در حالي که هم اکنون بر شما سايه افکن مي باشند.
(عقدالدرر ص 313):
عن ابي هريرة، ان رسول الله (ص) قال: اول الايات: طلوع الشمس من مغربها و خروج الدابة علي الناس ضحي، و ايتهما ما کانت قبل صاحبتها فالاخري علي اثرها قريبا منها.
[ صفحه 381]
ابوهريرة گويد: رسول الله فرمود: نخستين نشانه ها برآمدن آفتاب از باختر و بيرون آمدن جنبنده بر مردم در نيمروز است و هر کدام که پيش از آن دگر پديد آيد نشانه ي دگر بزودي در پي آن پديدار گردد.
(عقدالدرر ص 330):
عن جابر بن عبدالله عن النبي (ص) قال: لا تقوم الساعة الا علي شرار الناس.
بنقل از جابر بن عبدالله رضي الله عنه از رسول اکرم (ص) فرمود: ساعت (خروج قائم (ع)) برپا نشود. مگر بر مردم بدکردار.
(عقدالدرر ص 327):
عن حذيفة بن اسيد الغفاري قال: طلع النبي (ص) و نحن نتذاکر، فقال: ما تذاکرون؟ قالوا: نذکر الساعة، قال: انها لن تقوم الساعة حتي يري قبلها عشر آيات فذکر الدخان، و الدجال و الدابة، و طلوع الشمس من مغربها و نزول عيسي بن مريم و يأجوج و مأجوج و ثلاثة خسوف؛ خسف بالمغرب، و خسف بالمشرق و خسف بجزيرة العرب و آخر ذلک کله نار تخرج من اليمن تطرد الناس الي محشرهم.
بنقل از حديفه بن اسيد غفاري گفت: ما جمعي نشسته وبا هم مذاکره مي کرديم که حضرت رسول اکرم (ص) نمودار شد فرمود: در چه چيز با يکديگر مذاکره مي کرديد؟ عرض شد: درباره ي ساعت «ظاهرا قيامت» مذاکره داشتيم فرمود: ساعت واقع نشود تا پيش از آن ده علامت ديده شود: حضرت فرمود دود و دجال و دابة و برآمدن آفتاب از مغرب و فرود آمدن عيسي بن مريم (ع) و يأجوج و ماجوج و سه خسف (فرو رفتن به زمين) خسفي در مغرب و خسفي در مشرق و خسفي در جريرة العرب را ذکر فرمود و آخر همه ي اين علامتها آتشي از يمن خارج گردد که مردم به محشرشان براند.
(اخرجه الحاکم في مستدرکه، عقدالدرر ص 331):
عن خارجة بن الصلت البرجمي، قال: دخلت مع عبدالله يوما المسجد فاذا القوم رکوع فمر رجل فسلم عليه فقال: صدق الله و رسوله (صدق الله و رسوله). فسألته عن ذلک، فقال: انه لا تقوم الساعة حتي تتخذ المساجد طرقا و حتي يسلم الرجل علي الرجل بالمعرفة و حتي تتجر المرأة و زوجها و حتي تغلوا الخيل و النساء ثم
[ صفحه 382]
ترخص فلا تغلو الي يوم القيامة.
بنقل از خارجة ابن صلت برجمي گفت: با عبدالله روزي داخل مسجد شدم مردم در حال رکوع بودند مردي گذشت و بر او سلام کرد و گفت: خدا و پيغمبرش (ص) راست گفتند: من از او اين مورد را پرسيدم گفت: ساعت قيامت نکند تا آنکه مسجدها را رهگذر قرار دهند و تا مردي بمردي به سبب شناخت سلام کند و تا زن با مرد خود تجارت کسب کند و تا اسب وزن گران قيمت شوند سپس ارزان گردند و تا روز قيامت گران شوند.
(عقدالدرر ص 332):
عن انس قال: قال رسول الله (ص): و الذي نفسي بيده لا تقوم الساعة علي رجل يقول: لا اله الا الله و يأمر بالمعروف و ينهي عن المنکر.
انس گويد: رسول خدا (ص) فرمود: قسم به آنکس که جانم به دست او است ساعت قيام نمي کند بر مردي لا اله الا الله گويد و امر به معروف و نهي از منکر نمايد.
(اخرجه الحاکم في مستدرکه، عقدالدرر ص 332):
عن انس قال: قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتي لا يقال في الارض الله الله و حتي ان المرأة بالنعل فترفعها و تقول: قد کانت هذه لرجل و حتي يکون في خمسين امرأة القيم الواحد و حتي تمطر السماء و لا تنبت الارض.
انس گويد: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: ساعت قيام نمي کند «قيامت واقع نمي شود» تا در زمين نام خدا گفته نشود و تا آنکه زن با کفش خود راه برود و آنرا بلند کند و گويد اين مال مردي بوده و تا آنکه در پنجاه تن زن يک مرد سرپرست باشد و تا آنکه باران ببارد ولي زمين چيزي نروياند.
(اخرجه الحاکم في مستدرکه، عقدالدرر ص 333):
عن ابي هريرة عن النبي (ص) قال: لا تقوم الساعة حتي لا يبقي علي وجه الارض احد لله فيه حاجة، و حتي تؤخذ المرأة نهارا جهارا في وسط الطريق لا ينکر ذلک احد و لا يغيره فيکون امثلهم يومئذ الذي يقول: لو نحيتها عن الطريق قليلا.
ابوهريرة گويد: رسول خدا (ص) فرمود: ساعت قيام نکند تا آنکه بر روي زمين کسي باقي نماند که خدا را به او حاجتي باشد و تا آنکه در روز روشن در ميان راه علني و
[ صفحه 383]
آشکارا زن گرفته شود و دستگير گردد و هيچکس بر اين کار انکاري نکند و در دگرگون ساختن اين روش اقدامي ننمايد تنها سردمداران آن روز گويند اگر اين زن را از راه اندکي از راه دور مي کردي و به کار مي گرفتي بهتر بود.
(اخرجه نعيم بن حماد في الفتن، عقدالدرر ص 333):
عن عبدالله بن ابي جعفر قال: لما قص الله علي موسي (ع) شأن هذه الامة تمني ان يکون رجلا منهم فقال الله عزوجل: يا موسي انه يصيب آخرها بلاء و شدة من الفتن فقال موسي: يا رب ومن يصبر علي هذا؟ قال الله عزوجل: اني اعطيهم من الصبر و الايمان ما يهون عليهم البلاء.
بنقل از عبدالله بن ابي جعفر گفت: هنگامي که خداي تعالي داستان شأن و منزلت اين امت را بر موسي (ع) بيان مي فرمود، موسي (ع) آرزو کرد که مردي از اين امت باشد خداي عزوجل فرمود: اي موسي (ع) در پايان بلاء و گرفتاري و سختي و فتنه هائي به اين امت مي رسد موسي (ع) عرض کرد: پروردگارا چه کسي بر آن گرفتاريها صبر تواند کرد؟ خداي تعالي فرمود: من صبر و ايماني به آنان عطاء کنم که گرفتاري را بر آنان آسان کند.
(اخرجه نعيم بن حماد في الفتن عقدالدرر ص 334):
عن عبدالله بن عمر و قال: يأتي علي الناس زمان يتمني الرجل ذو الشرف و المال و الولد الموت مما يري من البلاء من ولاتهم.
عبدالله ابن عمرو گويد: زماني بر مردم رخ نمايد که مرد شرافتمند صاحب مال و فرزند - از ظلم هائي که از زمامداران وقت مي بيند آرزوي مرگ کند.
(نورالثقلين ج 4 ص 46):
عن عمر بن حنظلة قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: خمس علامات قبل قيام القائم (ع) الصيحة و السفياني و الخسفة و قتل الزکية و اليماني، فقلت: جعلت فداک ان خرج احد من اهل بيتک قبل هذه العلامات انخرج معه؟ قال: لا فلما کان من الغد تلوت هذه الاية: «ان نشأ ننزل عليهم من السماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين». الحديث.
بنقل از عمر بن حنظلة گفت: از حضرت امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: پنج علامت
[ صفحه 384]
پيش از قيام حضرت قائم (ع) وقوع خواهد يافت. صيحه و سفياني و حسف (فرورفتن در زمين) و کشته شدن نفس زکيه و يماني عرض کردم: فدايت شوم که اگر کسي از اهل بيت شما پيش از ظهور اين علامات خروج کند آيا با او خروج بکنيم؟ فرمود: نه چون فردا شد اين آيه کريمه را «اگر بخواهيم نازل مي کنيم بر آنان از آسمان علامتي را پس گردد گردنهايشان براي آن علامت خاضع و فروتن» تلاوت کردم.
(نورالثقلين ج 4 ص 46):
عن حسن بن زياد الصيقل قال: سمعت اباعبدالله جعفر بن محمد (ع) يقول: ان القائم لا يقوم حتي ينادي مناد من السماء يسمع الفتاة في خدرها و يسمع اهل المشرق و المغرب.
بنقل از حسن بن زياد صيقل گفت: از امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: همانا قائم (ع) قيام نفرمايد تا منادي از آسمان فرياد برکشد که زنان جوان در پس پرده ها و مردم شرق و غرب آن فرياد را بشنوند.
(سنن ابن ماجه ج 2 ص 1352):
عن ابي هريرة ان رسول الله (ص) قال: (تخرج الدابة و معها خاتم سليمان بن داود و عصا موسي بن عمران عليهما السلام فتجلو وجه المؤمن بالعصا و تخطم انف الکافر بالخاتم، حتي ان اهل الجواء ليجتمعون. فيقول هذا يا مؤمن و يقول هذا: يا کافر.
ابوهريرة گويد: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: دابة خروج مي کني در حالي که انگشتري سليمان بن داود (ع) و عصاي موسي بن عمران (ع) با او باشد پس با عصا جلوه مي بخشد چهره ي مؤمن را و با انگشتر بيني کافر مهار مي شود تا آنجا که مردم اهل خيام جمع شوند سپس گويد: اين اي مؤمن و گويد اين اي کافر.
(سنن ابن ماجه ج 2 ص 1347):
عن حذيفة بنو اسيد، ابي سريحة، قال: اطلع رسول الله (ص): من غرفة و نحن نتذاکر فقال: (لا تقوم الساعة حتي تکون عشر آيات: طلوع الشمس من مغربها و الدجال و الدخان و الدابة. و يأجوج و مأجوج و خروج عيسي بن مريم (ع) و ثلاث خسوف: خسف بالمشرق و خسف بالمغرب و خسف بجزيرة العرب و نار
[ صفحه 385]
تخرج من قعر عدن ابين تسوق الناس الي المحشر تبيت معهم اذا باتوا. و تقيل معهم اذا قالوا.
حذيفه بن اسيد ابوسريحه گويد: حضرت رسول اکرم (ص) از اطاق خود سر بيرون آورد و به ما که درباره ي ساعت «ظاهرا قيامت» مذاکره مي کرديم و فرمود: قيامت برپا نمي شود تا ده علامت واقع گردد: برآمدن آفتاب از مغرب و دجال و دود و دابة و يأجوج و مأجوج و خروج عيسي بن مريم (ع) و سه خسف (فرو رفتن به زمين) خسفي در مشرق و خسفي در مغرب و خسفي در جزيرة العرب و آتشي از قعر عدن که مردم را به سوي محشر براند چون مردم بخوابند آتش هم فرو خوابد و چون بيدار گرديد بيدار شود.
(سنن ابن ماجه ج 2 ص 1353):
عن عبدالله ابن عمرو، قال: قال رسول الله (ص): (اول الايات خروجا طلوع الشمس من مغربها و خروج الدابة علي الناس ضحي.
عبدالله بن عمرو گويد: رسول خدا (ص) فرمود: نخستين آياتي که بيرون مي آيد برآمدن آفتاب از مغرب و بيرون آمدن است که به هنگام ظهر بر مردم نمودار شود.
(اثبات الهداة ج 3 ص 570):
عن محمد بن مسلم قال: سال رجل اباعبدالله (ع) متي يظهر قائمکم؟ قال: اذا کثرت الغواية و قلت الهداية وکثر الجور والفساد الي ان قال: فعند ذلک ينادي باسم القائم (ع) في ليلة ثلث و عشرين من شهر رمضان ويقوم في يوم عاشورا. الحديث.
بنقل از محمد بن مسلم گفت: مردي از حضرت امام صادق (ع) پرسيد: قائم شما (ع) در چه وقتي ظاهر مي شود؟ فرمود: چون گمراهي بسيار و هدايت اندک و ستم و فساد فراوان گردد تا آنجا که فرمود: در اين هنگام بنام قائم (ع) در شب بيست و سيم ماه مبارک رمضان فرياد بلند شود و حضرت در روز عاشورا، قيام فرمايد.
(منتخب الاثر ص 292):
عن محمد بن مسلم الثقفي قال: سمعت اباجعفر محمد بن علي يقول: القائم منا منصور بالرعب، مؤيد بالنصر، تطوي له الارض، و تظهر له الکنوز، يبلغ سلطانه المشرق و المغرب، و يظهرالله عزوجل به دينه علي الدين کله و لو کره المشرکون،
[ صفحه 386]
فلا يبقي في الارض خراب الا و عمر، و ينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه قال: قلت: يابن رسول الله (ص) متي يخرج قائمکم؟ قال: اذا شبه الرجل بالنساء و النساء بالرجال و اکتفي الرجال بالرجال، و النساء بالنساء و رکب ذات الفروج بالسروج، و قبلت شهادة الزور وردت شهادة العدول، و استخف الناس بالدماء و ارتکاب الزنا و احل الربوا، و اتقي الاشرار مخافة السنتهم و خروج السفياني من الشام و اليماني من اليمن و خسف بالبيداء و قتل غلام من آل محمد (ص) بين الرکن و المقام اسمه محمد بن الحسن النفس الزکية و جائت صيحة من السماء بأن الحق فيه و في شيعته فعند ذلک خروج قائمنا فاذا خرج اسند ظهره الي الکعبة و اجتمع اليه ثلثمائة و ثلثة عشر رجلا فاول ما ينطق به هذه الاية: «بقية الله خير لکم ان کنتم مؤمنين» ثم يقول: انا بقية الله و حجته و خليفته عليکم فلا يسلم مسلم الا قال: السلام عليک يا بقية الله في ارضه فاذا اجتمع له العقد و هو عشرة الاف رجل خرج فلا يبقي في الارض معبود دون الله عزوجل من صنم و وثن و غيره الا وقعت فيه نار فاحترق و ذلک بعد غيبة طويلة ليعلم الله من يطيعه بالغيب و يؤمن به.
بنقل از محمد بن مسلم ثقفي گفت: از حضرت امام باقر (ع) شنيدم مي فرمود: قائم ما (ع) به وسيله رعب و ترس در دل دشمنان نصرت و ياري از طرف خدا شده و به وسيله پيروزي تأييد گرديده زمين براي او درنورديده شود و گنجها براي او آشکار گردد. حکومتش به شرق و غرب عالم رسد و خداي عزوجل به وسيله او دين خود را بر همه ي اديان برتري دهد و اگر چه مشرکان نپسندند پس در زمين ويرانه اي باقي نماند جز آنکه آباد شود و روح الله حضرت عيسي بن مريم (ع) فرود آيد و در پشت سر او نماز گذارد. راوي گفت: عرض کردم: يابن رسول الله (ص) قائم شما (ع) در چه وقتي خروج کند؟ فرمود: هنگامي مرد بزن و زن به مرد شبيه شود و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند و زنان بر زين ها سوار شوند و شهادت دروغ پذيرفته و شهادت عادلان رد گردد و مردم خونريزي و ارتکاب زنا را سبک شمرند و ربا خواري را حلال دانند و از ترس زبان اشرار از بدکاران بترسند و سفياني از شام و يماني از يمن بيرون آيد و خسف (فرو رفتن در زمين) در بيابان واقع شود و پسري از آل محمد (ص) بنام محمد بن الحسن نفس زکيه در ميان رکن و مقام کشته شود و صيحة آسماني برخيزد
[ صفحه 387]
که حق در قائم (ع) و شيعيان او است در اين هنگام قائم ما (ع) خروج فرمايد و چون خروج کند پشت به کعبه مشرفه دهد. و سيصد و سيزده مرد بخدمتش گرد آيند اولين سخني که گويد اين آيه کريمه باشد: «بقيه خدا براي شما بهتر است اگرمؤمن باشيد» سپس فرمايد من بقية الله و حجت و خليفه خدا بر شما هستم پس هيچکس سلام بر او نکند مگر آنکه گويد: سلام بر تو اي بقية الله در زمين و چون لشکرش ده هزار مرد باشند جمع شوند خروج فرمايند و در زمين هيچ معبودي بجز خداي عزوجل نباشد از قبيل بت ها و غيره جز آنکه به آتش سوخته شوند و اين خروج پس از غيبت طولاني خواهد بود. تا خدا بداند چه کسي به امر غيب مطيع خدا و ايمان وباور داشته باشد.
(بحار ج 51 ص 146):
عن يحيي بن العلاء الرازي قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: ينتج الله في هذه الامة رجلا مني و انا منه يسوق الله به برکات السموات و الأرض فتنزل السماء قطرها و يخرج الارض بذرها و تأمن وحوشها و سباعها و يملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا و يقتل حتي يقول الجاهل، لو کان هذا من ذرية محمد (ص) لرحم.
بنقل از يحيي بن علاء راوي گفت: از حضرت امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: خدا در اين امت نتيجه مي دهد مردي را از من که من هم از اويم برکات آسمانها و زمين را خداي تعالي بوسيله آن حضرت ارزاني مي فرمايد و آسمان باران و زمين بذرش را بيرون مي دهد و حيوانات وحشي و درنده ايمن شوند و حضرت زمين را پر از عدل و داد کند همچنانکه پر از ظلم و جور شده باشد و آنقدر کشتار مي کند تا نادانان گويند اگر ايشان از فرزندان محمد (ص) مي بود البته رحم مي کرد.
(بحار ج 51 ص 147):
عن الکاهلي عن ابيعبدالله (ع) انه قال: تواصلوا و تباروا و تراحموا فوالذي فلق الحبة و برء النسمة ليأتين عليکم وقت لا يجد احدکم لديناره و درهمه موضعا يعني لا يجد له عند ظهور القائم (ع) موضعا يصرفه فيه لاستغناء الناس جميعا بفضل الله و فضل وليه فقلت و اني يکون ذلک فقال: عند فقدکم امامکم فلا تزالون کذلک حتي
[ صفحه 388]
يطلع عليکم کما يطلع الشمس اينما تکونون فاياکم والشک و الارتياب انفوا عن نفوسکم الشکوک و قد حذرتم فاحذروا و من الله اسأل توفيقکم و ارشادکم.
بنقل از کاهلي از حضرت امام صادق (ع) فرمود: پيوند و نيکي و رحم با يکديگر برقرار کنيد قسم به آن کس که دانه بشکافت و موجودات بوجود آورد البته وقتي به شما رخ بنمايد که کسي براي دينار و درهم خود مستحقي نمي يابد يعني بهنگام ظهور حضرت قائم (ع) جائي نمي بيند که صرف آنجا کند بخاطر بي نياز ماندن همگي به فضل خدا و فضيلت وليش عرض کردم: چه وقتي اينگونه خواهد شد فرمود: موقعي که امام (ع) در ميان شما نباشد پس هميشه اينگونه خواهيد بود تا آنگونه که خورشيد تابان شود طلعت آن حضرت در هر کجا باشيد بدرخشد پس حذر کنيد از شک و ريب و البته هر گونه شک را از خود نفي کنيد و حذر نمائيد از خدا توفيق وارشاد شما را مسئلت دارم.
(بحار ج 51 ص 148):
عن خلاد بن قصار قال: سئل ابوعبدالله (ع) هل ولد القائم؟ قال: لا ولو ادرکته لخدمته ايام حياقي.
بنقل از خلادبن قصار گفت: از امام صادق (ع) پرسيدند آيا حضرت قائم (ع) متولد شده؟ فرمود: نه و اگر من ادراکش کنم تمام دوران زندگي در خدمتش خواهم بود.
(کشف النعمة ج 2 ص 486):
عن عبدالله ابن عمر انه قال: قال رسول الله (ص): يخرج المهدي (ع) و علي رأسه ملک ينادي ان هذا المهدي فاتبعوه.
عبدالله بن عمر گويد: حضرت اکرم (ص) فرمود: مهدي عليه السلام خروج مي کند در حالي که فرشته اي بالاي سر حضرت فرياد مي کشد: اين مهدي است متابعتش کنيد.
(بحار ج 52 ص 135):
عن ابي بصير، عن ابي عبدالله (ع) انه قال: قال لي ابي (ع) لابد لنا من آذربيجان لا يقوم لها شيي ء و اذا کان ذلک فکونوا احلاسي بيوتکم و البدو اما لبدنا فاذا تحرک متحرکنا فاسعوا اليه و لو حبوا و الله لکاني انظر اليه بين الرکن و المقام يبايع الناس
[ صفحه 389]
علي کتاب جديد، علي العرب شديد و قال: ويل لطغاة العرب من شر قد اقترب.
بنقل از ابي بصير از حضرت امام صادق (ع) فرمود: پدر بزرگوارم (ع) به من فرمود: ما ناچار از آذربايجان هستيم که براي آنجا چيزي قيام نخواهد بود و چون اينچنين باشد پس ملازم خانه هاي خود شويد.
و هنگامي که متحرک ما بحرکت درآيد بسوي او شتاب گيريد و اگر چه بر روي برف خزيدن باشد بخدا قسم گوئي که به او نظر مي کنم که در بين رکن و مقام مردم بر اساس کتاب جديد با او بيعت مي کنند و کار بر عرب سخت شود و فرمود: واي بر سرکشان عرب از شري که قريبا گريبانگيرشان گردد.
(بحار ج 52 ص 181):
عن ابي جعفر (ع) في قوله تعالي: «ان الله قادر علي ان ينزل آية». و سيريک في آخرالزمان آيات منها دابة الأرض و الدجال، و نزول عيسي بن مريم و طلوع الشمس من مغربها.
حضرت امام باقر (ع) در تفسير آيه کريمه: «همانا خدا قادر است بر آنکه علامتي فرو فرستد» و بزودي در آخرالزمان آيات و علامتهائي به تو نشان مي دهند از آن جمله است: دابة الارض و دجال و فرود آمدن حضرت عيسي بن مريم (ع) و برآمدن آفتاب از مغرب.
(بحار ج 52 ص 181):
عن ابن صدقة، عن جعفر (ع)، عن ابيه (ع) ان النبي (ص) قال: کيف بکم اذا فسد نساؤکم، و فسق شبانکم، و لم تأمروا بالمعروف ولم تنهوا عن المنکر، فقيل له: و يکون ذلک يا رسول الله؟ قال: نعم و شر من ذلک کيف بکم اذا امرتم بالمنکر، ونهيتم عن المعروف، قيل: يا رسول الله (ص) و يکون ذلک؟ قال: نعم، و شر من ذلک کيف بکم اذا رأيتم المعروف منکرا و المنکر معروفا.
بنقل از ابن صدقة از حضرت امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: چگونه خواهيد بود هنگامي که زنان شما فاسد و جوانان شما فاسق شوند و امر به معروف و نهي از منکر ننمائيد؟ عرض شد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري و بدتر از اين آن است که چگونه باشيد وقتي که
[ صفحه 390]
امر به منکر کنيد و نهي از معروف نمائيد عرض شد: يا رسول الله (ص) اينگونه خواهد شد؟ فرمود: آري چگونه خواهيد بود و هنگامي که معروف را منکر و منکر را معروف ببينيد.
(بحار ج 52 ص 303):
عن ابي عبدالله (ع) في قول الله تعالي: «سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق» قال: خسف و مسخ و قذف، قال: قلت: «حتي يتبين لهم» قال: دع ذا، ذاک قيام القائم (ع).
امام صادق (ع) در تفسير آيه کريمه: «بزودي آيات خود را در آفاق و در وجود خودشان نشان ايشان مي دهيم تا براي آنان آشکار گردد که آن حق است» فرمود: آن آيات خسف و مسخ و قذف است راوي گفت: فرو رفتن به زمين - دگرگوني - افکندن. عرض کردم: «تا روشن شود براي ايشان» چيست؟ فرمود: از اين بگذر. آن قيام حضرت قائم (ع) است.
(بحار ج 52 ص 304):
عن عمر بن حنظلة قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: خمس علامات قبل قيام القائم (ع): الصيحة و السفياني و الخسف و قتل النفس الزکية، و اليماني فقلت: جعلت فداک ان خرج احد من اهل بيتک قبل هذه العلامات اخرج معه؟ قال: لا فلما کان من الغد تلوت هذه الاية: «ان نشأ ننزل عليهم من السماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين» فقلت له: اهي الصيحة؟ فقال: اما لو کانت خضعت اعناق اعداء الله.
بنقل از عمر بن حنظلة گفت: از امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: پيش از قيام حضرت قائم (ع) پنج علامت واقع مي شود: صيحة (فرياد آسماني) و سفياني و حسف (فرو رفتن زمين) و کشته شدن نفس زکيه و خروج يماني عرض کردم: فدايت شوم اگر يکي از اهل بيت شما (ع) پيش از اين علامتها خروج کند با او خارج شوم؟ فرمود: نه. چون صبح شد اين آيه کريمه را تلاوت کردم: «اگر بخواهيم بر آنان علامتي از آسمان فرو مي فرستيم که گردنهايشان در برابر آن خاضع شود» به امام عليه السلام عرض کردم: آيا آن علامت صيحه است؟ فرمود: اگر گردنهاي دشمنان خدا در برابر آن صيحه صانع باشد (بترسند).
[ صفحه 391]
(نورالثقلين ج 4 ص 243):
عن اميرالمؤمنين (ع) يقول: اما انه سيأتي علي الناس زمان يکون الحق فيه مستورا و الباطل ظاهرا مشهورا، و ذلک اذا کان اولي الناس به اعدائهم له، و اقترب الوعد الحق وعظم الالحاد، و ظهر الفساد «هنالک ابتلي المؤمنون و زلزلوا ز لزالا شديدا» ونحلهم الأخيار اسماء الاشرار فيکون جهد المؤمنون ان يحفظ مهجته من اقرب الناس اليه، ثم يفتح الله الفرج لأوليائه ويظهر صاحب الامر علي اعلائه.
حضرت اميرالمومنين (ع) فرمود: هان که به زودي زماني به مردم فرا ميرسد که حق در آن زمان پوشيده و باطن آشکار و ظاهر باشد و آن زماني است که سزاوارترين مردم به (زمامداري) دشمنان مردم باشند و وعده حق نزديک گردد. و الحاد و زندقه بزرگ و فساد ظاهر گردد. (در اين موقع گرفتاري مؤمنان فرا رسد و دچار لرزه سخت گردند) و نيکان نامهاي بدان را هديه مي دهند. تلاش مؤمن آن خواهد بود که وجود خود را از نزديکترين کسانش حفظ کند سپس خداي تعالي در فرج را براي دوستانش مي گشايد و حضرت صاحب الامر (ع) را ظاهر و بر دشمنانش پيروز مي گردند.
(کشف النعمة ج 2 ص 461):
عن احمد بن محمد بن ابي نصر عن ابي الحسن الرضا (ع) قال: لا يکون ما تمدون اعناقکم اليه حتي تميزوا و تمحصوا، فلا يبقي منکم الا القليل، ثم قرأ: «لم احسب الناس ان يترکوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون» ثم قال: ان من علامات الفرج حدثا يکون بين المسجدين، ويقتل فلان من ولد فلان خمسة عشر کبشا من العرب.
بنقل از احمد بن محمد بن ابي نصر از حضرت ابي الحسن امام رضا (ع) فرمود: آنچه شما گردن مي کشيد بسوي او «انتظار او را داريد» شدني نيست تا آنکه تمييز وامتحان شويد و از شمااندکي باقي مي ماند سپس اين آيه کريمه را تلاوت فرمود: «الم آيا مردم مي پندارند چون گفتند ايمان آورده ايم رها شوند وآزمون نگردند» آنگاه فرمود: همانا از نشانه هاي فرج حادثه اي است که ميان دو مسجد واقع مي شود و فلان از فرزندان فلان پانزده گردنکش از عرب را تقبل مي رساند.
[ صفحه 392]