امام منتظر
(اثبات الهداة ج 3 ص 641 و بحارالانوار ج 38 ص 137 و کشف الغمه ج 2 ص 521 و فرائد السمطين مخطوط و نفلا عن کمال الدين و تام النقمة ص 404):
عن بن عباس (ره) قال: قال رسول الله (ص): ان علي بن ابيطالب امام امتي و خليفتي عليها بعدي و من ولده القائم المنتظر الذي يملاء الله به الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما و الذي بعثني بالحق بشيرا ان الثابتين علي القول بامامته في زمان غيبته لاعز من الکبريت الاحمر فقام اليه جابر بن عبدالله الانصاري فقال: يا رسول الله و للقائم من ولدک غيبة؟ قال: اي و ربي الحديث «و ليمحص الله الذين امنوا و يمحق الکافرين» يا جابر ان هذا امر من امر الله و سر من الله علمه مطوي عن عبادالله فاباک و الشک فان الشک في امر الله کفر).
بنقل از ابن عباس (رض) گفت: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: همانا علي بن ابيطالب صلوات الله و سلامه عليه امام و خليفه پس از من بر امت من مي باشد و از فرزندان او است امام قائم (ع) که همه چشم براه ظهور او باشند خدا بوسيله او زمين را که پر از جور و ظلم شده پر از عدل و قسط کند و قسم به خدائي که مرا به حق بشارت بخش برانگيخت همانا کساني که به عقيده امامت او در زمان غيبتش ثابت بمانند کمياب تر و گرانبهاتر از کبريت احمر باشند. جابر بن عبدالله انصاري (رض) برخاست و عرض کرد: يا رسول الله (ص) قائم (ع) که از فرزندان تست غيبت دارد؟
[ صفحه 346]
فرمود: آري قسم به پروردگارم (و تا پاک گرداند خدا مؤمنان را و تباه سازد کافران را اي جابر اين امري از امرهاي خدا و رازي از رازهاي خدا است علم بر بندگان خدا پنهان است مبادا شک کني که شک در امر خدا کفر است).
(يوم الخلاص ص 234):
عن الباقر (ع) في قوله تعالي: «يا ايها الذين امنوا اصبروا»: «علي اداء الفرائض» «و صابروا» «علي اذية عدوکم» «و رابطوا» «امامکم المهدي المنتظر» من مات و هو عارف لامامه لا يضره تقدم هذا الامرا و تأخر ومن مات و هو عارف لامامه کان کمن هو مع القائم في فسطاطه.
امام باقر (ع) در تفسير آيه شريفه: «اي مؤمنان صبر کنيد» فرمود صبر بر اداي واجبات کنيد «و به يکديگر دستور صبر دهيد» بر اذيت و آزار دشمنان شما «و مراقب و چشم براه باشيد» براي امام شما که مهدي (ع) منتظر است کسي که بميرد در حالي که عارف و معتقد به امامتش باشد مقدم يا مؤخر بودن اين امر ضرري به او نمي رساند وهر کس بميرد در حالي که عارف و معتقد به امامتش باشد مانند کسي است که با حضرت قائم (ع) در خيمه اش به سر مي برد.
(اثبات الهداة ج 3 ص 443):
عن عبدالله بن بکير عن زرارة قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: ان للغلام غيبة قبل ان يقوم قال: قلت: و لم؟ قال: يخاف و اومي ء بيده الي بطنه ثم قال: يا زرارة و هو المنتظر و هو الذي يشک في ولادته. الحديث.
بنقل از عبدالله بن بکير از زراره (رض) گفت: از حضرت امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: همانا براي آن پسر (مهدي «ع») پيش از آنکه قيام کند غيبت باشد.من عرض کردم: چرا؟ فرمود: مي ترسد و با دست خود اشاره به شکم خود فرمود:، سپس فرمود: اي زراره او همان امامي که همه چشم براه ظهور او دوخته او است که در ولادتش شک آورده مي شود
(بحار ج 52 ص 146 و اثبات الهداة ج 3 ص 471):
عن المضل بن عمر قال: سمعت الصادق جعفر بن محمد (ع) يقول: من مات منتظرا لهذا الامر کمن کان مع القائم في فسطاطه لابل کان بمنزلة الضارب بين
[ صفحه 347]
يدي رسول الله (ص) بالسيف.
بنقل از مفضل بن عمر گفت: از حضرت امام صادق جعفر بن محمد صلوات الله و سلامه عليهما شنيدم مي فرمود: کسي که بميرد در حالي که در انتظار ظهور اين امر را داشته باشد مانند کسي است که با قائم منتظر (ع) در خيمه اش قرار گرفته نه بلکه به منزله کسي باشد که در پيشگاه حضرت رسول اکرم (ص) با شمشير جهاد کرده.
(اثبات الهداة ج 3 ص 472):
عن زرارة بن اعين قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: ان للقائم غيبة قبل ان يقوم قلت: و لم؟ قال: يخاف و اومي ء بيده الي بطنه ثم قال: و هو المنتظر و هو الذي بشک الناس في ولادته منهم من يقول: هو حمل و منهم من يقول: هو غايب و منهم من يقول: منا ولد، و منهم من يقول: قد ولد قبل وفاة ابيه بسنتين و هو المنتظر غير ان الله يحب ان يمتحن الشيعة فعند ذلک يرتاب المبطلون.
بنقل از زراره (رض) گفت: از امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: همانا براي حضرت قائم (ع) پيش از آنکه قيام کند غيبت است عرض کردم: چرا؟ فرمود: مي ترسد و اشاره به شکم خود فرمود: سپس فرمود: و او است همانکس که چشم ها براه ظهورش دوخته و مردم در ولادتش شک مي کنند برخي گويند: هنوز در شکم مادر است و بعضي گويند: پنهان است. برخي گويند: متولد نشده و برخي گويند دو سال پيش از وفات پدر بزرگوارش (ع) متولد شده و او است مورد انتظار همگان و خدا دوست مي دارد که شيعه را بيازمايد در اين وقت مبطلان و باطل انديشان به شک و ترديد درافتند.
(اثبات الهداة ج 3 ص 476):
عن علي بن ابي حمزة (عن ابي بصير (ره)) قال: قال الصادق جعفر بن محمد (ع) في قول الله عزوجل: «يوم يأتي بعض آيات ربک لا ينفع نفسا ايمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت في ايمانها خيرا» قال: يعني خروج القائم المنتظر منا ثم قال (ع): يا ابابصير طوبي لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره في غيبته و المطيعين له في ظهوره و اولئک اولياء الله الذين لا خوف عليهم و لا هم يحزنون».
به نقل از علي بن ابي حمزه از ابي بصير (ره) گفت: امام صادق (ع) در تفسير آيه شريفه:
[ صفحه 348]
«يا در روزي که بيايد پاره اي از آيات پروردگار تو که مي آيد پاره اي از آيات پروردگار تو سود ندهد کسي را ايمان آوردنش اگر ايمان نياورد از پيش پا نيندوخته است در ايمان خود خيري را» فرمود: يعني خروج حضرت قائم منتظر از ما سپس فرمود: اي ابوبصير (ره) خوشا حال شيعيان قائم ما که در غيبتش منتظر ظهورش مي باشند و فرمانبرداران او در ظهورش شوند «آنان دوستان خدايند که هيچ ترس و حزني براي آنان نيست».
(اثبات الهداة ج 3 ص 525):
عن الحارث بن المغيرة کنا عند ابي جعفر (ع) فقال: العارف منکم هذا الامر المنتظر له المحتسب فيه الخير کمن جالد و الله مع قائم آل محمد بسيفه.
به نقل از حارث بن مغيره گفت: ما در خدمت حضرت امام باقر (ع) مشرف بوديم فرمود: کسي که از شما عارف اين امر باشد و انتظار آن را داشته و نگهبان وقوع خير آن باشد به خدا قسم مانند کسي است که با شمشير خود در خدمت حضرت قائم (ع) جهاد کند.
(اثبات الهداة ج 3 ص 622):
قال ابن خلکان من العامة في تاريخه عند ذکر المهدي (ع): هو الثاني عشر الائمة الاثني عشر علي اعتقاد الامامية المعروف بالحي، و هو الذي تزعم الشيعة انه المنتظر و القائم المهدي و هو صاحب السرداب عندهم، و اقاويلهم فيه کثيرة، و هم ينتظرون ظهوره في آخر الزمان من السرداب بسر من راي، کانت ولادته يوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس و خمسين و مائتين و لما توفي ابوه کان عمره خمس سنين و اسم امه خمط و قيل نرجس، و الشيعة يقولون: انه دخل السرداب في دار ابيه و امة تنظر فلم يعد يخرج اليها و ذلک في سنة خمس و ستني و مائتين، و قيل في ثامن شعبان سنة ست و خمسين و هو الأصح، و انه لما دخل السرداب کان عمره اربع سنين و قيل خمس سنين و قيل انه دخل السرداب سنة خمس و سبعين و مأتين و عمره خمس عشرة سنة. و الله اعلم. الخبر.
ابن خلکان که از مورخين سنت و جماعت است در تاريخ خود به هنگام ذکر حالات حضتر مهدي (ع) گويد: او دوازدهمين امام از امامان دوازده گانه به مذهب و عقيده
[ صفحه 349]
اماميه است و معروف است که زنده مي باشد و او به عقيده شيعه مورد انتظار همگان و قائم مهدي (ع) و صاحب سرداب است و گفتارهاي شيعه در مورد او بسيار مي باشد و آنان به انتظار ظهورش در آخرالزمان از سرداب سامراء هستند ولادتش در روز جمعه نيمه ي شعبان المعظم به سال دويست و پنجاه و پنج بود. و چون پدر بزرگوارش (ع) رحلت کرد پنج ساله بود و اسم مادرش خمط و به قولي نرجس بود و شيعه مي گويد: او در سرداب خانه ي پدرش داخل شد و مادرش او را مي ديد و به سوي مادرش برنگشت و اين کار در سال دويست و شصت و پنج و به قولي در هشتم شعبان المعظم دويست و پنجاه و شش صورت گرفت و قول آخر صحيحتر است و به هنگام داخل شدن در سرداب به سن چهار و به قولي به سن پنج سالگي بود و گويند حضرت داخل سرداب شد به سال دويست و هفتاد و پنج و به سن پانزده سالگي و خدا داناتر است.
(بحار ج 51 ص 35):
عن الفضيل بن الزبير، قال سمعت زيد بن علي (ع) يقول: المنتظر من ولد الحسين بن علي، في ذرية الحسين و في عقب الحسين، و هو المظلوم الذي قال الله تعالي: (و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه قال: وليه رجل من ذريته من عقبه ثم قرأ «و جعلها کلمة باقية في عقبه» سلطانا فلا يسرف في القتل قال: سلطانه في حجته علي جميع من خلق الله حتي يکون له الحجة علي الناس و لا يکون لاحد عليه حجة.
به نقل از فضيل بن زبير گفت: از زيد بن علي (ع) مي فرمود: «امام» مورد انتظار از فرزندان حضرت امام حسين بن علي (ع) در ذريه و در اعقاب آن حضرت است آن مظلومي که خداي تعالي فرمايد: «و هر کس مظلوم کشته شود محققا براي ولي او» فرمود: ولي او مردي است از ذريه و از اعقاب آن حضرت سپس قرائت فرمود: «و قرار داد آن را کلمه اي که در اعقابش باقي بماند» «تسلط پس نبايد زياده روي در کشتار کند» فرمود: تسلط او در حجت و دليلش بر همه خلق خدا است به گونه اي حجت را بر همه ي مردم تمام کند و کسي را بر او حجتي نباشد.
[ صفحه 350]
(اثبات الهداة ج 3 ص 461):
عن سعيد بن جبير عن بن عباس قال: قال رسول الله (ص): ان علي بن ابيطالب امام امتي و خليفتي عليهم بعدي و من ولده القائم المنتظر المهدي الذي يملاء الله عزوجل به الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما. الحديث.
به نقل از سعيد بن جبير (ره) از ابن عباس (رض) گفت: رسول اکرم (ص) فرمود: همانا علي بن ابيطالب (ع) امام و خليفه پس از من بر امتم مي باشد و از فرزندان او قائم منتظر مهدي (ع) است که خداي عزوجل به وسيله او زمين را پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و قسط فرمايد.
[ صفحه 351]