بازگشت

ميثاق ولايت


اخباري است که دلالت مي کند بر آنکه حضرت رب العزة، جل جلاله، در عالم «اظله و اشباح» از تمام مردم، بخصوص پيامبران و بالاخص انبياء و اولوالعزم، بر ولايت و محبت و اطاعت امام عصر، عليه السلام، پيمان گرفته و نسبت به امامت و مقام با عظمت آن حضرت، با آنان ميثاق بسته است.

حديث اول:

محدث عاليمقام، مرحوم ثقة الاسلام «کليني» در کتاب شريف «اصول کافي» حديث مفصلي را از حضرت باقر عليه السلام نقل کرده که قسمتي از آن، چنين است:

«ثم قال: «الست بربکم قالوا بلي شهدنا ان تقولوا يوم القيامة انا کنا عن هذا غافلين» ثم اخذ الميثاق علي النبيين فقال: الست بربکم، و ان هذا محمد رسولي، و ان هذا علي اميرالمومنين؟ قالوا: بلي، فثبتت لهم النبوة، و اخذ الميثاق علي اولي العزم، انني ربکم و محمد رسولي، و علي اميرالمومنين و اوصياءه من بعده ولاة امري، و خزان علمي، و ان



[ صفحه 140]



المهدي انتصربه لديني و اظهر به دولتي، و انتقم به من اعدائي، و اعبديه طوعا و کرها، قالوا: اقررنا يا رب و شهدنا».

ترجمه:

آنگاه (خداوند) فرمود:«آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند، چرا، گواهي دهيم، مبادا روز قيامت بگوئيد ما از آن بي خبر بوديم»، سپس از پيامبران پيمان گرفت و فرمود: مگر من پروردگارتان نيستم؟ و اين محمد، رسول من نيست؟ و اين علي، امير مومنان نمي باشد؟ گفتند: آري، آنگاه نبوتشان استوار گشت، و از پيغمبران اولوالعزم، ميثاق و پيمان گرفت که من پروردگار شما هستم و محمد (صلي الله عليه و آله) رسول من است و علي (عليه السلام) امير مومنان و جانشينان بعد از او، (عليهم السلام) واليان امر و خزانه داران دانش من هستند، و اينکه مهدي (عليه السلام) کسي است که به وسيله ي او دينم را نصرت بخشم و دولتم را آشکار گردانم و از دشمنانم انتقام گيرم و از روي رغبت و اکراه (خواهي نخواهي) عبادت شوم، گفتند: پروردگارا،اقرار و اعتراف نموديم و شهادت داديم.

حديث دوم:

در باب پنجم کتاب «منتخب الاثر» صفحه ي 64، از حضرت صادق عليه السلام روايت شده که فرمودند:

«قال النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) ان الله تعالي اخذ ميثاقي و ميثاق اثني عشر اماما بعدي و هم حجج الله علي



[ صفحه 141]



خلقه، الثاني عشر منهم القائم الذي يملاء به الارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما و جورا»

ترجمه:

نبي اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: خداوند متعال، براي من و دوازده امام بعد از من، پيمان گرفت و آنها حجتهاي خدا بر خلق هستند، دوازدهمي ايشان، «قائم» (عليه السلام) است که خداوند به وسيله ي او، زمين را سرشار از قسط و عدالت مي سازد، چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد.

حال به دقت درباره ي علو مقام حضرت صاحب الزمان عليه السلام انديشه کن، که او چه وجودي است و عظمتش تا چه پايه است، وجوب اطاعت و محبت آن حضرت، حرف تازه اي نيست که امروز پديد آمده باشد، امامت و ولايت آن بزرگوار، چيزي نيست که فقط در اين دنيا و تنها به وسيله ي پيامبر و ائمه ي اطهار، عليهم الصلوة والسلام با مردم عهد شده باشد، بلکه از آغاز آفرينش، در جهان ارواح و عالم ذر، ذات اقدس رب العزة، جل جلاله، بر محبت و ولايت او ميثاق گرفته و اطاعت و دوستي آن بزرگوار، قانون خلقت و آميخته با فطرت است،يعني هر کس از قبول امامت و پذيرش ولايت آن ذات با عظمت سر بتابد،از قانون آفرينش سرپيچي کرده و از فطرت پاک خويش رو گردان شده است.

در اوائل کتاب، برخي از آيات و روايات وارده در اين زمينه خاطرنشان گرديد، نيز در زيارت شريفه ي «آل ياسين» که از



[ صفحه 142]



ناحيه ي مقدسه ي امام عصر عليه السلام رسيده و در مداومت به خواندن آن تاکيد فراوان شده، خطاب به آن بزرگوار مي خوانيم:

«السلام عليک يا ميثاق الله الذي اخذه و وکده»

سلام و درود ما بر تو اي ميثاق الهي که خدا بر ولايت و اطاعتت پيمان گرفت و آن را محکم و موکد فرمود.



[ صفحه 143]