بازگشت

شدت زهد و ورع


اخباري است که دلالت مي کند بر شدت زهد و ورع حضرت مهدي، صلوات الله و سلامه عليه، و اينکه زندگي آن حضرت از نظر سادگي و بي آلايشي، همچون زندگي جد بزرگوارش امير مومنان علي بن ابي طالب عليه الصلود و السلام است و خوراکش همان نان جوين و غذاي خشک و لباسش، همان پوشش زبر و خشن مي باشد.

حديث اول:

مرحوم علامه ي مجلسي، رحمه الله، در جلد چهارم کتاب مرآت العقول» صفحه ي 368، به سند صحيح از «حماد بن عثمان» نقل کرده که گفت:

«حضرت ابا عبدالله عليه السلام و قال له رجل: اصلحک الله، ذکرت ان علي بن ابي طالب عليه السلام کان يلبس الخشن،يلبس القميص باربعة دراهم و ما اشبه ذلک، و نري عليک اللباس الجديد، فقال له: ان علي بن ابي طالب عليه السلام کان يلبس ذلک في زمان لاينکر (عليه) ولو



[ صفحه 125]



ليس مثل ذلک اليوم شهر به، فخير لباس کل زمان لباس اهله، غير ان قائمنا اهل البيت عليهم السلام اذا قام لبس ثياب علي عليه السلام و سار بسيرة علي عليه السلام»

ترجمه:

در محضر امام صادق عليه السلام بودم که مردي به آن حضرت عرض کرد:

اصلحک الله، شما به ياد مي آوري (و مي گفتي) که علي بن ابي طالب عليه السلام، لباس زبر و خشن مي پوشيد و پيراهن چهاردرهمي بتن مي کرد و مانند اين مطالب، اما مي بينيم شما جامه ي فاخر و نفيس پوشيده اي!

حضرت به او فرمودند: علي بن ابي طالب عليه السلام، در زماني آنگونه لباس به تن مي کرد که بدن ما و مورد انکار مردم نبود، و اگر علي عليه السلام، در اين زمان (که دوران سلطنت ظالمان و غاصبان خلافت است و يا زماني است که راه و رسم پيامبر اکرم، صلي الله عليه و آله، تغيير کرده) آنگونه لباس مي پوشيد، بين مردم به بدي معروف و انگشت نما مي شد. زيرا بهترين لباس هر زمان، لباس مردم همان عصر است، جز آنکه وقتي قائم ما اهل بيت (عليهم السلام) قيام کند، مانند همان جامه هاي علي عليه السلام را پوشد و به روش و سيره ي علي عليه السلام رفتار نمايد.



[ صفحه 126]



حديث دوم:

در فصل دوم کتاب «منتخب الاثر» صفحه ي 307، از «ابوبصير» نقل شده که گفت:

«سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول: ما تستعجلون بخروج القائم فوالله ما لباسه الا الغليظ، و ما طعامه الا الشعير الجشب، و ما هو الا السيف و الموت تحت ظل السيف»

ترجمه:

از حضرت صادق عليه السلام شنيدم که مي فرمود:

چه شتاب مي ورزيد براي ظهور قائم عليه السلام؟ به خدا قسم که نيست لباس آن حضرت مگر زبر و خشن، و نمي باشد غذايش، جز نان جوين خشکيده، قيام او هم غير از شمشير و مرگ در سايه ي شمشير چيزي نيست.

اکنون نيک بنگر و تدبر کن که امام عصرت چه شخصيتي است و مقام معنوي وتقوايش تا چه حد است، شدت زهد و بي رغبتي اش به دنيا، به پايه اي است که در اوج قدرت و توانمندي و با دارا بودن ولايت تکويني و تشريعي، از يک فرد عادي و حتي از فقيرترين مردم مملکت هم بي آلايش تر زندگي مي کند و ساده تر لباس مي پوشد و غذا مي خورد.



[ صفحه 127]