حديث 12
کفاية الاثر، حدثنا محمد بن بکير قال: دخلت علي زيد بن علي و عنده صالح بن بشر فسلمت عليه و هو يريدالخروج الي العراق فقلت له يابن رسول ص الله حدثني بشي ء سمعته عن ابيک فقال: نعم حدثني ابي عن ابيه عن جده قال: قال رسول ص الله اربعة انا لهم الشفيع يوم القيمة المکرم لذريتي، و القاضي لهم حوائجهم، و الساعي لهم في امورهم عند اضطرارهم اليه، و المحب لهم بقلبه و لسانه قال: فقلت: زدني يابن رسول الله من فضل ما انعم الله عليکم قال: نعم حدثني ابي عن ابيه عن جده قال: قال رسول الله ص من احبنا اهل البيت فنحن شفعائه يوم القيمة، يابن بکير من احبنا في الله حشر معنا
[ صفحه 36]
و ادخلناه معنا في الجنة: يابن بکير من تمسک بنا فهو معنا في الدرجات العلي، يابن بکير ان الله تبارک و تعالي اصطفي محمدا ص و اختار ناله ذريته، فلو لا نالم يخلق الله تعالي الدنيا و الآخرة، يابن بکير بنا عرف الله، و بنا عبد الله و نحن السبيل الي الله و منا المصطفي و منا المرتضي و منا يکون المهدي قائم هذه الامة، قلت يابن رسول الله هل عهد اليکم رسول الله متي يقوم فائمکم؟ قال: يابن بکير انک لن تلحقه، و ان هذا الامر يکون بعد ستة من الاوصياء بعد هذا ثم يجعل الله خروج قائمنا فيملأها قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما فقلت: يابن رسول الله الست صاحب هذا الامر؟ فقال انا من العترة فعدت فعاد الي فقلت هذا الذي تقول عنک او عن رسول الله فقال: لو کنت اعلم الغيب لاستکثرت من الخير لا و لکن عهد عهده الينا رسول الله ص ثم انشأ يقول نحن سادات قريش - و قوام الحق فينا - نحن الانوار التي - من قبل کون الخلق کنا - نحن منا المصطفي المختار - و المهدي منا - فيناقد عرف الله - و بالحق اقمنا سوف يصلاه سعيرا - من تولي اليوم منا - قال علي بن الحسين عليه السلام.
حديث دوازدهم - در کتاب کفايه الاثر گويد حديث کرد ما را محمد بن بکير گفت: وارد شدم بر زيد بن علي و نزدش صالح بن بشر بود، سلام کردم در حالي که او قصد رفتن به عراق را داشت، گفتم: بر او اي پسر رسول خدا حديثي برايم بازگو کن که از پدرت شنيده باشي، زيد گفت: حديث کرد مرا پدرم از پدرش از جدش که گفت: رسول خدا ص فرموده چهار کس را من شفاعت نمايم در قيامت،
1- آن که به ذريه من کرامتي نمايد،
2- قضاء حوائج ذريه مرا برآورد،
3- سعي در امور ذريه من نمايد وقتي که آنان گرفتاري دارند،
4- دوست ذريه من باشد با زبان و دل، گفت، گفتم: زياد فرما يابن رسول الله ص از آنچه که خداوند انعام نموده بر شما، گفت: حديث نموده مرا
[ صفحه 37]
پدرم از پدرش از جدش رسول خدا ص: کسي که دوست ما اهل بيت باشد ما هم در قيامت او را شفاعت مي کنيم، اي پسر بکير کسي که دوست داشته باشد ما را براي خدا محشور شود با ما و وارد شود با ما در بهشت، اي پسر بکير کسي که متمسک شود به ما هر آينه او با ما در درجات اعلي است، اي پسر بکير خداي تعالي پاک و پاکيزه کرد پيامبرش محمد ص را و اختيار نموده ما را به ذريه او پس اگر نبوديم ما خداوند نمي آفريد دنيا و آخرت را، اي پسر بگير بما شناخته شد خدا و به وسيله ما عبادت کرده شد حق تعالي، مائيم راه به سوي خدا، و از ما است برگزيده او مصطفي ص و از ما است اختيار شده او مرتضي ع و از ما ميباشد مهدي ع قائم اين امت گفتم: يابن رسول الله آيا عهد به شما نمود رسول خدا چه وقت است قيام قائم شما، گفت: اي پسر بکير تو هرگز ملحق به او نشوي همانا اين امر مي باشد بعد از شش پشت از اوصياء من و بعد از آن قرار داده است خداوند ظهور قائم را پس از آن که دنيا پر از ظلم و ستم شود، او پر نمايد از عدل و داد، گفتم: يابن رسول الله آيا نيستي تو صاحب اين امر، گفت: من از عترتم برگشت من، گفتم اين را از خودت گوئي يا از رسول خدا ص گفت اگر من غيب مي دانستم بسياري از خير و خوبي ها را به جا مي آورم و لکن عهد فرموده به سوي ما رسول خدا ص، آن وقت اين اشعار را انشاء نمود.