بازگشت

علائم آخرالزمان از زبان اميرمؤمنان


و از بعض خطب حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده که فرمودند:

«اذا صاح الناقوس و کبس الکابوس و تکلم الجاموس فعند ذلک عجائب و اي عجائب انار النار بنصيبين و ظهرت رايه عثمانيه بواد سود واضطربت البصره و غلب بعضهم بعضا و صبا کل قوم الي قوم الي ان قال عليه السلام و اذعن هرقل بقسطنطنيه لبطارقه سفياني فعند ذلک توقعوا ظهور متکلم موسي من الشجره علي طور.»

«ترجمه: وقتي که ناقوس به صدا درآيد و کابوس و رياست طلب قيام نمايد و گاو تکلم نمايد (شايد مراد آن باشد که شخص عظيم الجثه و صاحب شوکت و در فهم مانند گاو باشد و حکومت نمايد). و در اين هنگام شگفتي هاست و چه شگفتي وعجائبي! برافروخته ميشود آتش در شهر نصيبين و علم و پرچم عثماني از سرزمين سياهان (يا سرزمين سودان) ظاهر ميگردد و شهر بصره به آشوب کشيده ميشود.هر گروه و طايفه اي با گروه و طايفه ديگر در مقام غلبه درآيند تا اينکه حضرت ميفرمايد هرقل که قيصر روم است براي «بطارق که يکي از سرداران لشکر سفياني در قسطنطنيه اعتقاد پيدا نموده و از او اطاعت مينمايد، پس در اين هنگام منتظر ظهور کسي باشيد که در طور سينا از درخت با موسي عليه السلام سخن گفت!» و هم در بعضي از کلمات درر بار خود فرموده است در علامات ظهور حضرت قائم عليه السلام:

«اذا امات الناس الصلاه و اضاعوا الامانه واستحلوا الکذب و اکلوا الربوا و اخذوا الرشا و شيدوا البنيان و باعوا الدين بالدنيا و استعملوا السفهاء و شاوروا النساء وقطعوا الارحام و اتبعوا الاهواء و استخفوا بالدماء و کان الحلم ضعفا و الظلم فخرا وکانت الامراء فجره و الوزراء ظلمه و العرفاء خونه و القراء فسقه و ظهرت شهادات الزور واستعلن الفجور و قول البهتان و الاثم و الطغيان و حليت المصاحف و زخرفت المساجد و طولت المنائر و اکرم الاشرار و ازدحمت الصفوف و اختلفت الاهواء ونقضت العقود و اقترب الموعود و شارک ازواجهن في التجاره حرصا علي الدنيا وعلت اصوات الفساق و استمع منهم و کان زعيم القوم ارذلهم و اتقي الفاجر مخافه شره و صدق الکاذب و ائتمن الخائن و التخذت القيان و المغازف و لعن آخر هذه الامه اولها و رکب ذوات الفروج السروج و تشبه النساء بالرجال و الرجال بالنساء وشهد الشاهد من غير ان يستشهد و شهد الاخر قضاء لذمام بغير حق عرفه و تفقه لغيرالدين و اثروا عمل الدنيا علي الاخره و لبسوا جلود الضأن علي قلوب الذئاب وقلوبهم أنتن من الجيف و امر من الصبر فعند ذلک الوحا الوحا العجل العجل خيرالمساکن يومئذ بيت المقدس ليأتين علي الناس زمان يتمني احدهم انه من سکانه».

«ترجمه: زماني که مردم نماز را بميرانند و امانت را ضايع کنند و دروغ گفتن را حلال شمارند و ربا بخورند و رشوه بگيرند و ساختمانها را محکم بسازند و دين را به دنيا بفروشند و موقعي که سفيهان را به کار گماشتند و با زنان مشورت کردند و پيوند خودشان را پاره نمودند و هواپرستي پيشه ساختند و خون يکديگر را بي ارزش دانستند، حلم و بردباري در ميان آنها نشانه ضعف و ناتواني باشد و ظلم و ستم باعث فخر گردد، امراء فاجر، وزراء ظالم و سرکردگان دانا و خائن و قاريان (قرآن) فاسق باشند. شهادت باطل آشکار باشد و اعمال زشت و گفتار بهتان آميز و گناه وطغيان و تجاوز علني گردد قرآنها زينت شود و مسجدها نقاشي و رنگ آميزي ومناره ها بلند گردد و اشرار مورد عنايت قرار گيرند و صفها در هم بسته شود.خواهشها مختلف باشد و پيمانها نقض گردد و وعدهاي که داده شد نزديک شود. زنها به واسطه ميل شاياني که به امور دنيا دارند در امر تجارت با شوهران خود شرکت جويند. صداهاي فاسقان بلند گردد و از آنها شنيده شود. بزرگ قوم، رذلترين آنهاست، از شخص فاجر به ملاحظه شرش تقيه شود، دروغگو تصديق و خائن امين گردد، زنان نوازنده، آلات طرب و موسيقي به دست گرفته نوازندگي کنند و مردم پيشنيان خود را لعنت نمايند. زنها بر زينها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شباهت پيدا کنند. شاهد (در محکمه) بدون اينکه از وي درخواست شود شهادت ميدهد و ديگري به خاطر دوست خود بر خلاف حق گواهي ميدهد. احکام دين را براي غير دين بياموزند و کار دنيا را بر آخرت مقدم دارند. پوست ميش را بر دلهاي گرگها بپوشند، در حالي که دلهاي آنها از مردارمتعفنتر و از صبر تلختر است. در آن موقع شتاب و تعجيل کنيد. بهترين جاها در آن روز بيت المقدس است. روزي خواهد آمد که هرکسي آرزو کند که از ساکنان آنجا باشد. «مهدي موعود عليه السلام» ترجمه استاد دواني ص 369.»