بازگشت

خروج دجال است


و آن ملعون ادعاي الوهيت نمايد و به وجود نحس او خونريزي و فتنه در عالم واقع خواهد شد و از اخبار ظاهر شود که يک چشم او ماليده و ممسوح است و چشم چپ او در ميان پيشاني او واقع شده و مانند ستاره ميدرخشد و پارچه خوني در ميان چشم او واقع است و بسيار بزرگ و تنومند وشکل عجيب و هيئت غريب و بسيار ماهر در سحر است و در پيش او کوهي سياه است که به نظر مردم ميآورد که کوه نان است و در پشت سر او کوه سفيدي است که از سحر به نظر مردم ميآورد که آبهاي صاف جاري است و فرياد ميکند اوليائي انا ربکم الاعلي و شياطين و مرده ايشان از ظالمين و منافقين و سحره و کهنه و کفره واولاد زنا بر سر او اجتماع نمايند و شياطين اطراف او را گرفته و به جميع نغمات وآلات لهو و لعب و تغني از عود و مزمار و دف و انواع سازها و بربطها مشغول ميشوند که قلوب تابعين او را مشغول به آن نغمات و الحان مينمايند و در انظارضعفاء العقول از زنان و مردان چنان جلوه درآورند که همه ايشان را به رقص آورند وهمه خلق از عقب سر او ميروند که آن نغمات و الحان و صداهاي دلربا را بشنوند گويا که خلق همه در سکر و مستي ميباشند و در روايت ابوامامه است آنکه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: هر مؤمني که دجال را ببيند آب دهن خود را بر روي او بيندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند به جهت دفع سحر آن ملعون که در او اثر نکند. چون آن ملعون ظاهر شود عالم را پر از فتنه و آشوب نمايد و ميان او و لشکر قائم عليه السلام جنگ واقع شود بالاخره آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت الهي عليه السلام يا به دست عيسي بن مريم عليه السلام کشته شود.