بازگشت

بيان امام کاظم


به نقل از يونس بن عبدالرّحمان است که مي گفت: دَخَلْتُ عَلي مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍعليهما السلام، فَقُلْتُ لَهُ: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! أَنْتَ الْقائِمُ بِالْحَقِّ؟».

فَقالَ: «أَنَا الْقائِمُ بِالْحَقِّ، لکِنِ الْقائِمُ الَّذي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْداءِ اللَّهِ - عَزّ وَ جَلَّ -، وَ يَمْلأَُها عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، هُوَ الْخامِسُ مِنْ وُلْدي؛ لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُها خَوْفاً عَلي نَفْسِهِ، يَرْتَدُّ فيها أَقْوامٌ وَ يَثْبُتُ فيها آخَرُونَ».

ثُمَّ قالَ عليه السلام: «طُوبي لِشيعَتِنا، الْمُتَمَسِّکينَ بِحَبْلِنا في غَيْبَةِ قائِمِنا، الثَّابِتينَ عَلي مُوالاتِنا وَ الْبَرائَةِ مِنْ أَعْدائِنا، أُولئِکَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ، قَدْ رَضُوا بِنا أَئِمَّةً، وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً، فَطُوبي لَهُمْ، ثُمَّ طُوبي لَهُمْ، وَ هُمْ - وَ اللَّهِ - مَعَنا في دَرَجاتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ». [1] .

به حضور امام کاظم عليه السلام رسيدم و گفتم: «اي پسر رسول خدا! شما قائم به حقّيد؟».

فرمود: «من قائم به حقّ هستم، ولي قائمي که زمين را از دشمنان خداوند عزّ و جل پاک مي کند، و زمين را همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد، لبريز از عدالت مي سازد، پنجمين نفر از نسل من خواهد بود. او غيبتي دارد که از بيم جان، به درازا کشد. در زمان غيبت است که دسته اي، ارتداد پيشه گيرند، و گروهي ثابت قدم بمانند».

سپس فرمود: «خوشا به حال آن شيعيان ما که در غيبت قائم ما به رشته ما چنگ زنند، در دوستي ما، و در بيزاري از دشمنانمان استوار باشند. آنان از ما و ما از آنانيم.

اينان از امامت ما خشنودند، و ما نيز از شيعه بودنشان شادمانيم. خوشا بر آنان، و خوشا بر آنان، به خدا سوگند که آنان در روز قيامت در مرتبه ما باشند».


پاورقي

[1] صدوق، محمّد بن عليّ بن حسين، کمال الدّين و تمام النّعمة، ص361.