بازگشت

معجزه 08


احمد بن اسحق سعد الاشتري روايت مي کند که روزي به خدمت حضرت امام حسن عسگري (ع) رفتم و مي خواستم که از آن حضرت معلوم نمايم که حجت خدا در روي زمين و بعد از شما که خواهد بود پيش از آنکه سوال نمايم فرمود يا احمد بن اسحاق حق تعالي هرگز روي زمين را يک لحظه از حجت خالي نمي گذارد تا روز قيامت ناچار است از حجتي که به سبب او برکات و خيرات بر اهل زمين نازل شود و بلاها و آفتها به سبب او رفع شود عرض کردم يا بن رسول الله بعد از شما خليفه کيست حضرت بعد از استماع اين سخن برخاسته به خانه رفت و پسري در سن سه سالگي چون ماه شب چهارده در بغل گرفته بيرون آورد و فرمود يا احمد چون نزد ما عزيز و محترم بودي اين پسر را به تو نمودم اين هم نام محمد (ص) است و تمام روي زمين را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد عرض کردم علامت امامت او چه باشد که دلم بدان آرام گيرد پس از آن پسر را ديدم به سخن درآمد و به زبان عربي فصيح فرمود انا بقيه الله في الارض و انا المنتقم و انا المهدي و انا القائم و انا الخاتم و انا الذي املاها عدلا کما ملئت ظلما و جورا يعني منم بقيه ائمه معصومين (ع) در روي زمين و منم انتقام کشنده از اعداء دين و منم که هدايت خلق خواهم کرد منم که دنيا به وجود من قائم و برپا است که ائمه اثنا عشر به من ختم شده است منم آن کسي که زمين را پر از عدل و داد گردانم وقتي که پر از ظلم و جور خلق شده باشد.