بازگشت

نايبان چهارگانه ي امام زمان


با رحلت امام عسگري در سال 260 قمري غيبت صغرا آغاز شد و تا سال 329 که



[ صفحه 364]



آخرين نايب امام زمان درگذشت، ادامه يافت. در اين دوره امام از طريق چهارنفر با شيعيان ارتباط داشت و امور آنان را حل و فصل مي کرد. اين چهار نفر از شيعيان سابقه دار و مورد اعتماد آن حضرت و پدر بزرگوارشان بودند.

اولين نايب خاص امام زمان عليه السلام عثمان بن سعيد، معروف به سمان بود. شهرت او به سمان (روغن فروش) براي پرده پوشي فعاليتهايش بوده است. او اموالي را که مردم به وي مي دادند در ظرف روغن مي گذاشت و براي امام مي برت. عثمابن سعيد از وکلاي امام يازدهم نيز بود و امام عسگري او را به عنوان فردي موثق و مورد اعتماد به اصحاب خود معرفي کرده بود.

دومين مايب خاص حضرت حجت عليه السلام ابوجعفر محمد بن عثمان عمري، فرزند عثمان عمري، بوده است. پس از درگذشت عثمان عمري، حضرت طي نامه اي به او درگذشت پدرش را به وي تسليت گفت و او را به عنوان نايب خود معرفي کرد. [1] .

او نيز همچون پدرش از نزديکان امام عسگري بود و امام در حق او و پدرش فرموده بود العمري و ابنه ثقتان... (عمري و فرزندش مورد وثوق ما هستند...) دومين نايب امام تا سال 305 واسطه ي ميان امام عصر و مردم بود و طي اين مدت توقيعاتي در تاييد او از سوي امام صادر گرديد. [2] .

سومين نايب خاص امام عصر عليه السلام ابو القاسم حسين بن روح بود. او از معتمدان محمد بن عثمان عمري بود که به هنگام وفاتش به فرمان امام وي را به جاي خود نهاد و مردم براي تمسا با امام به او رحوع مي کردند. وي نيز از اصحاب امام عسگري بوده است. حسين بن روح از سال 312 تا 317 توسط حکام عباسي زنداني شد و در سال 326 درگذشت.

چهارمين و آخرين نايب خاص امام مهدي عليه السلام ابو الحسن علي بن محمد سمري بود. او توسط حسين بن روح و به دستور امام زمان به جانشيني ابن روح منصوب گرديد و تا سال 329 قمري که از دنيا رفت، مدت 3 سال نيابت خاص آن حضرت را به عهده داشت. چند روز قبل از درگذشت او، توقيعي از ناحيه ي امام زمان خطاب به او صادر گرديد که ضمن اينکه از رحلت وي خبر مي داد نمايانگر آغاز غيبت کبري نيز بود. متن



[ صفحه 365]



اين توقيع مطابق آنچه شيخ طوسي در الغيبه آورده، چنين است:

بسم الله الرحمن الرحيم، يا علي بن محمد السمري اعظم الله اجر اخوانک فيک، فانک ميت ما بينک و بين ستة الايام، فاجمع امرک و لا توص الي احد فيقوم مقامک بعد وفاتک فقد وقعت الغيبه التامه فلا ظهور الا بعد اذن الله - تعالي ذکره - و ذلک بعد طول الامر و قسوة القلوب و امتلاء الارض جورا و سياتي لشيعتي من يدعي المشاهده، الا فمن ادعي المشاهده قبل خروج السفياني و الصيحه فهو کذاب مفتر و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم. [3] .

خداوند به برادرانت (براي درگذشت تو) پاداش بزرگ دهد. تو تا شش روز ديگر رحلت خواهي کرد. کارهايت را سامان ده و به هيچ کس به عنوان جانشين براي خودت وصيت مکن. اکنون زمان غيبت تامه (کامل) فرا رسيده است و ظهوري براي من نيست مگر به اذن خداوند، و اين بعد از مدتي دراز و زماني است که قساوت قلبها زياد شود و زمين از ظلم و ستم پر گردد. کساني از شيعيان ادعا خواهند کرد که مرا مشاهده کرده اند، بدان هر کس قبل از خروج سفياني و صيحه - که از نشانه هاي ظهور است - چنين ادعايي کند، دروغگويي بيش نيست.

از اين زمان به بعد غيبت کبري آغاز مي شود و ديگر حضرت نايب خاص ندارد، طبق روايت مشهوري که از امام عصر (ع) نقل شده در اين دوران ولايت با فقهاي پاک سرشتي است که از هواي نفس دور مي باشند (ولي فقيه) و مردم موظفند در امور شرعي خود به چنين علمايي مراجعه کنند. [4] .


پاورقي

[1] الغيبه، ص 219.

[2] الغيبه، ص 220.

[3] الغيبه، ص 243.

[4] فاما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا لهواه مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه. بحار الانوار، ج 2، ص 88، روايت 12.