بازگشت

اثبات وجود ولي عصر از طريق برهان تطابق عالمين و نظامين صغير


برهان ديگر بر اثبات وجود حجت و ولي عصر عليه الصلوة والسلام برهان تطابق عالمين و نظامين صغير و کبير است بيان اين برهان محکم البنيان به طور اجمال و اختصار اين است.

نظر به اينکه تطابق عالم صغير که وجود انسان است با عالم کبير که مجموعه جهان است عقلا و نقلا و شهودا و وجدانا ثابت و محرز است و بيان آن خارج از وسع اين مقاله است ولي ما در برخي از رسائل خود به اثبات آن پرداخته ايم (از جمله در مقام تطبيق قيامت صغري با قيامت کبري) فعلا در اين مقام نسبت به آنچه منظور ماست اشاره مي شود.

شکي نيست در وجود انسان که تعبير از او به عالم صغير و يا نظام صغير مي شود نفس ناطقه مجرده ملکوتيه انسانيه مشرق بر ارض بدن و محرک بدن و قاهر بر بدن و محيط بر بدن و خلاصه مقوم بدن است و حيات انسان بستگي به وجود نفس دارد همينطور در مجموعه جهان که تعبر از او به عالم کبير و نظام کبير مي شود نيز نفس کليه الهيه ايست که هر نسبتي و هر حکمي که نفس جزئي با عالم صغير بدن خود دارد نيز آن نفس کليه با عالم کبير دارد و خلاصه مقوم عالم کبير است يعني قوام عالم امکان وابسته با شراق و افاضه ي نوريه وجوديه اوست و هر نسبتي روح جزئي با نظام جزئي و مملکت بدن خويش دارد آن روح اعظم نيز با نظام کل دارد و در نزد اهل معرفت و عرفان مطابق استفاده از قرآن و اخبار معتبره صادره از مقام عصمت و معادن حکمت ثابت و مبرهن است که صاحب آن نفس کليه و مقام ولايت کليه مطلقه است که مصداق آن



[ صفحه 598]



حضرت ختمي مرتبت و دوازده نفر اوصياء قديسين آن حضرت است و آنچه مسلم است الساعه در عصر حاضر ولي عصر که داراي ولايت کليه مطلقه است ا ومقوم عالم امکان است و قوام عالم کبير وابسته به فيض وجود او است و اوست بقيه الله و اوست قطب عالم هستي که بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض و السماء روحي و ارواح العالمين له الفداء.

(لمولفه)



چون تطابق در نظامين وجود

فرض فرمودي خداوند ودود



پس هر آنچه در نظام اصغر است

طبق آن اندر نظام اکبر است



در نظام جزء خود جان لازم است

در نظام کل يقين جان ناظم است



هست قلب و جان عالم آن امام

که از او يابد جهاني انتظام



خود بهر عصري امامي واجب است

خواه پيدا در نظر يا غايب است



(پس امام حي قائم آن ولي است)

کو ز صلب طيب پاک علي است



روح اين عالم وي است اندر نظام

عالم و آدم از او دارد قوام



اوست مولي بر همه خلق جهان

گر بود بر ديده پنهان ياعيان



قائم بالقسط را او مظهر است

حاکم بالعدل و ظل داور است





[ صفحه 599]





خود هم او مهدي و هادي است و شاه

جان (رباني) بدين باشد گواه



چون تو محجوبي از آن خورشيد جان

عيب ديدتست ني زان جان جان



چشم خفاشي زبون آفتاب

ديده ربانئي جوي و بياب