اثبات وجود ولي عصر از طريق لزوم علت محدثه به علت مبقيه
برهان ديگر بر اثبات وجود حجت عصر ارواحنا له الفداء لزوم احتياج علت محدثه به علت مبقيه است بيان اين برهان محمن البنيان اجمالا اين است:
نظر به اينکه علت محدثه با علت مبقيه متحدند چون علت بايستي داراي خصوصيتي باشد که عين ذات و مرجح صدور معلول خاص از او شود تا ترجيح بلامرجح و تخصيص بلامخصص و جواز صدور هر شي ء از هر شي ء لازم نيايد و چون علت احتياج معلول به علت امکان است و امکان در حالت حدوث و بقاء موجود است و همچنانکه معلول در حدوث محتاج به علت است در بقاء نيز محتاج به علت مي باشد و علت مبقيه آن بايد با علت محدثه متحد باشد به لحاظ همان صبغه خصوصيت که ذکر شد بنابراين از دو راه اثبات وجود ولي عصر مي شود يکي از راه هدايت تکوينيه و ديگر از راه هدايت تشريعيه چه واسطه ايجاد و احداث اشياء بقاعده امکان اشرف و قاعده برهانيه (الواحد لايصدر عنه الا الواحد) روح مقدس محمدي (ص)است که به منزله علت محدثه اشياء باذن الله مي باشد و علت مبقيه خلفاء او و اولياء محمديتين بحکم اولنا محمد و اوسطنا محمد و آخرنا محمد که وراثت خلقي و خلقي و فضائل و کمالات نفساني از آن روح اعظم دارند و به حکم انفسنا و انفسکم اتحاد معنوي با آن روح مقدس دارند و بر حسب تشابه از مان بايد برکت و نعمت وجود آنها تا قيام قيامت کبري در نظام کل باقي و مستمر
[ صفحه 595]
باشد تا انقطاع فيض لازم نيايد و هدايت تکوينيه از بين نرود. و اما از راه هدايت تشريعيه چون علت محدثه دين اسلام که خام انبياء است و دين او خاتم اديان و کتاب او خاتم کتب آسماني و شريعت جامعه کامله مقدسه او مستمر و جاوداني و تا قيامت باقي است پس از رحلت حضرت ختمي مرتبت علت مبقيه آن دين مقدس و قرآن او و شريعت او ظاهرا و باطنا بايد اولياء محمديتين صلوات عليهم اجمعين باشند که با او در خلق و خلق متحد هستند تا علت محدثه با علت مبقيه مغاير و مباين نباشد و به حکم اين برهان علت مبقيه در اين عصر و زمان منحصرا حضرت بقيه الله مهدي حجه بن الحسن العسکري ارواحنا له الفداء مي باشد که فيض او تکوينا و تشريعا باهل عالم مي رسدو اگر آني فيض او نرسد نظام عالم از هم گسيخته و مانند جسم بي جان مي شوند.
روح اين عالم وي است اندر نظام
عالم و آدم از او دارد قوام
خود هم او هادي و مهدي است و شاه
جان رباني، بدين باشد گواه
چون تو محجوبي از آن خورشيد جان
عيب ديد تست ني زان جان جان
چشم خفاشي زبون آفتاب
ديده ي ربانيي جوي و بياب
الهم ارنا الطلعته الرشيدة و الغرة الحميده