علي بن محمد المالکي ابن الصباغ (متوفي 855 ه)
صاحب کتاب «الفصول المهمه في معرفه احوال الائمه» مي گويد:
«الفصل الثاني عشر في ذکر ابي القاسم محمد الحجه الخلف الصالح ابن ابي محمد الحسن الخالص و هو الامام الثاني عشر...».
کان الامام بعد ابي محمد الحسن ابنه محمدا و لمخ يخلف ابوه ولدا غيره و خلفه ابوه غايبا مستترا بالمديه و کان عمره عند وفاه ابيه خمس سنين اتاه الله تعالي فيها الحکمه کما اتاها يحيي صبيا و جعله اماما في حال الطفوليه کما جعل عيسي بن مريم في المهد نبيا و قد سبق النص عليه في مله الاسلام من النبي محمد عليه الصلاه و السلام و کذلک من جده علي بن ابي طالب و من بقيه آبائه اهل الشرف و المراتب و هو صاحب السيف القائم المنتظر کما...»
«فصل دوازدهم در بيان حالات ابوالقاسم محمد حجت و خلف صالح فرزند ابو محمد
[ صفحه 482]
حسن عسکري که امام دوازدهم است، مي باشد. امام پس از ابو محمد حسن بن علي فرزند آن جناب بود که همنام روسلخدا صلي الله عليه و آله و سلم است و پدرش جز او فرزندي نه آشکار و نه در نهان از خود به جاي نگذاشت و امام عسگري در حالي که آن حضرت درپرده غيبت بود، پس از خويش در مدينه جانشين خود ساخت. روزي که پدرش فوت کرد، پنج سال بيشتر نداشت و در همان پنج سالگي خداوند او را حکمت عنايت فرمود. چنان که به يحيي در سن کودکي عنايت فرمود و هم چنان که عيسي بن مريم را در گهواره منصب نبوت داد او را نيز در طفوليت مقام امامت داد و پيش از آن نص بر امامت آن حضرت از زبان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در ميان مسلمين معروف و ثابت شده بود. و سپس اميرالمومنين بدان خبر داده و تصريح به امامت او کرد و همچنين ائمه اطهرا عليهماالسلام يکي پس از ديگري تا برسد به پدر ارجمندش همگي بر امامت و ظهورش به طور صريح خبر دادند. او صاحب شمشير و قيام کننده به حق و همه ي چشم به راه برپائي دولت او هستند چنان که در خبر صحيح وارد شده است».
«و له قبل قيامه غيبتان احدهما اطول من الاخري فاما الاولي فهي القصري فمنذ ولادته الي انقطاع السفاره بينه و بين شيعته و اما الثانيه فهي التي بعد الاولي في آخرها يقوم بالسيف قال الله تعالي:(و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادي الصالحون) و قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: لم تنقض الايام و الليالي حتي يبعث الله رجلا من اهل بيتي يواطي اسمه اسمي يملا الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا.
«آن حضرت پيش از قيام خود دوبار غيبت اختيار مي کند يکي طولاني تر از ديگري است. غيبت نخستين او به غيبت صغري مشهور است که مدت آن کوتاه و از ولادت او آغاز و تا پايان سفارت در ميان او و شيعيانش خاتمه مي پذيرد و اما غيبت کبري و طولاني پس از نخستين غيبت او است که در پايان آن حضرت به شمشير قيام خواهد فرمود. چنان که خداي تعالي مي فرمايد:(پس از ذکر، در زبور نوشتيم که زمين را بندگان شايسته ي من به ارث برند) (سوره ي انبياء، آيه 105).
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: روزها و شبها نگذرد (و دنيا به پايان نرسد) تا اين که خداوند مردي از خاندان مرا برانگيزد که همنام من است او زمين را پر از عدل و داد کند چنان که از ظلم
[ صفحه 483]
و ستم پر شده باشد».
«اما کنيته فابوالقاسم و اما لقبه فالحجه و المهدي و الخلف الصالح و القائم المنتظر و صاحب الزمان و اشهرها المهدي. صفته عليه السلام شاب مرفوع القامه حسن الوجه و الشعر يسيل شعره علي منکبيه اقني الانف اجلي الجبهه بوابه محمد بن عثمان...
و هذا طرف يسير بما جاء من النصوص الداله علي الامام الثاني عشر عن الائمه الثقات و الروايات في ذلک کثيره اضربنا عن ذکرها و قد دونها اصحاب الحديث في کتبهم و اعتنوا بجمعها و لم يترکوا شيئا...». [1] .
«کنيه ي وي ابوالقاسم و لقبش، حجت، مهدي، خلف صالح، قائم منتظر، و صاحب الزمان و مشهورترين آنها «مهدي» است. آن حضرت جوان بلندقامت، زيباروي و زيباموئي است که مويش بر شانه هايش ريخته و رويش روشن و وسط بيني اش کمي برآمدگي دارد و دربانش محمد بن عثمان بود».
اين قسمتي از نصوصي است که دلالت بر امامت امام دوازدهم دارد که از ائمه ي حديث رسيده است. و روايات در اين باره زياد است که از ذکر آنها صرفنظر کرديم و همه ي آنها را اصحاب حديث در کتابهاي خود جمع آوري کرده اند.
پاورقي
[1] الفصول المهمه،ص 304 - 291.