بازگشت

امام مهدي در زمان حکومتش چگونه و بر چه مبنايي داوري و قضاوت


پاسخ: همه پيامبران الهي و امامان بزرگوار عليهم السلام، موظف بودند که ميان مردم بر اساس شواهد و قوانين داوري کنند، و مبناي داوري خود را «بينه» قرار دهند، و به عبارتي حکم به ظاهر کنند. اما در زمان حضرت داود (ع) استثنايي پيدا شد. داود نبي (ع) از خداوند مسئلت نمود که حق را آنچنان که هست بر او بنماياند، خداوند متعال فرمود: تو نمي تواني آن را طاقت بياوري. داود (ع) در خواهش خويش اصرار ورزيد،



[ صفحه 212]



تا حق تعالي او را بر حقايق اوضاع آگاه ساخت، روزي مردي براي مرافعه به محضر حضرت داود آمده و عرض کرد که اين مرد اموال مرا به زور گرفته است.

خداوند حضرت داود (ع) را آگاه ساخت که اين شاکي، پدر مورد شکايت خود را کشته و اموالش را دزديده است. آن حضرت دستور داد تا شاکي را به عنوان قصاص کشتند و اموالش را گرفته، و به شخص مورد شکايت دادند. اين نوع داوري بر مردم گران آمد، همه جا مسائلي مطرح شد که بر داود سخت آمد، و لذا از خداوند متعال مسئلت نمود که اين نوع داوري را از او بگيرد، خداوند تعالي فرمود: در ميان آنها بر اساس بينات و شواهد داوري کن و از آنها بخواه که به نام من سوگند ياد کنند.

و اما در عصر مهدي موعود (عج)، از آنجايي که عقلها کامل شده و فساد از روي زمين برچيده مي شود، و در برابر قدرت با عظمت آن امام همام کسي جرات سمپاشي و نفاق افکني پيدا نمي کند، آن حضرت بر اساس واقع قضاوت مي کند و از طرفين دعوا، شاهد و يا قسم مطالبه نمي کند.

امام صادق (ع) مي فرمايد: «اذا قام قائم آل محمد عليهم السلام، حکم بين الناس بحکم داود، لا يحتاج الي بينه»: [1] وقتي که قائم آل محمد (ص) قيام کند به حکم داود حکم مي فرمايد و گواه و شاهدي نمي خواهد.

و در حديث ديگري چنين مي فرمايد: «هنگامي که قائم ما قيام کند، حکومت را بر اساس عدالت قرار مي دهد، و ظلم و جور در دوران او برچيده مي شود، و جاده ها در پرتو وجودش امن و امان مي گردد، و زمين برکاتش را خارج مي سازد و هر حقي به صاحبش مي رسد، و در ميان مردم همانند داود و محمد (ص) داوري مي کند...» [2] .

با توجه به دو روايت مذکور، داوري کردن امام زمان (عج) بر طبق قانون دادرسي حضرت محمد (ص) و قانون داد رسي داود (ع) گويا اشاره به اين نکته لطيف دارند که



[ صفحه 213]



آن حضرت هم از موازين ظاهري دادرسي اسلامي، همچون «اقرار و گواهي گواهان» استفاده مي کند؛ و هم از راههاي رواني و علمي، براي کشف مجرمان اصلي، آنچنان که پاره اي از نمونه هاي آن در عصر داود (ع) نقل شده است. ضمن اينکه در دوران آن جنابت به موازات پيشرفت علوم و تکنيک و صنعت آن قدر وسايل کشف جرم تکامل مي يابد که کمتر مجرمي خواهد توانست ردپايي که با آن شناخته شود، از خود به جا نگذارد.


پاورقي

[1] اثبات الهداه، شيخ حر عاملي، ج 7، ص 111.

[2] بحار الانوار، ج 13، چاپ قديم، به نقل از کتاب انقلابي بزرگ، ص 300.