بازگشت

آيا اجراي انقلاب جهاني توسط يک فرد امام زمان ممکن است؟


يک انسان - هر اندازه هم که عظمت داشته باشد - چگونه مي تواند چنين نقش بزرگي را ايفا کند؟ مگر يک شخصيت بزرگ جز انساني که موقعيتهاي گوناگون او را ساخته اند، چيز ديگر هم هست؟ پس چگونه مي تواند جنبشي ايجاد کند و همان موقعيتها را به گونه اي ديگر تغيير دهد؟

پاسخ: عامل اصلي اين پرسش، ديدگاه معيني است که بعضي مردم درباره تاريخ دارند و انسان را به عنوان عامل دوم تغيير تاريخي مي پذيرند. آنها عامل اساسي را براي نيروهاي خارجي و عيني، که فرد و افراد را احاطه کرده، مي گذارند. با چنين تفسيري از جنبش تاريخي و اجتماعي، فرد در برترين حالات خود نيز، چيزي جز يک تغيير پسنديده از جهت گيري همان عوامل اساسي نيست!



[ صفحه 202]



روشن است که تاريخ از دو قطب تشکيل شده است: يکي انسان و ديگري نيروهاي مادي گوناگوني، که انسان را احاطه کرده است. و همان گونه که نيروهاي مادي، ابزار توليد و موقعيتهاي زاينده طبيعت در انسان اثر مي گذارند، انسان نيز در آنچه که پيرامون خويش دارد، مؤثر است، ما فقط نمي توانيم فرض کنيم که جنبش از ماده آغاز مي گردد و در انسان پايان مي پذيرد و ديگر عکس آن امکان ندارد. زيرا انسان و ماده، بر اثر گذشت زمان، در يکديگر اثر مي کنند، و به همين دليل است که يک فرد مي تواند، در ميان امواج تاريخ، نقشي بزرگتر از طوطي مقلد داشته باشد. بويژه وقتي اين فرد، عامل پيوند انسانها و پروردگار باشد، که مانند نيرويي بزرگ براي جنبش تاريخ دخالت خواهد کرد. و اين امري است که در تاريخ رسالتهاي پيامبران و در گذشت آخرين پيام آور الهي به صورتي بارز تحقق مي يابد. زيرا حضرت مهدي (ص) به حکم مأموريت الهي اش، زمام جنبش تاريخ را به دست گرفته و تمدني را پديد آورد که هيچ يک از موقعيتهاي خارجي ديگر، که گرداگرد او را گرفته بودند، توانايي انجام آن رانداشتند. پس آنچه را که ممکن است به دست بزرگترين پيامبران روي دهد، امکان هم دارد که به وسيله پيشواي منتظري، از خاندان او، نمودار شو؛ پيشوايي که پيامبر (ص) خود، نويد ظهورش را داده و مردم را از نقش سترگ او آگاه ساخته است. [1] .


پاورقي

[1] بحث حول المهدي، شهيد صدر، ص 83.