بازگشت

مراد از بداء در علايم حتمي الوقوع چيست و آيا اين مسئله با حت


گفته شد که روايات اسلامي، بعضي علايم ظهور را حتمي الوقوع معرفي نموده اند. از طرفي، ابو هاشم جعفري گويد: «ما در محضر امام جواد (ع) بوديم و سخن از سفياني به ميان آمد و آنچه در روايات آمده که کار او از حتميات است؛ به آن حضرت عرض کردم: آيا خداوند را در امور حتمي بدايي پديد مي آيد؟ فرمود: آري، عرض کردم: پس با اين ترتيب ما مي ترسيم که در مورد قائم نيز خدا را بدايي حاصل شود، فرمود: همانا قائم از وعده ها است، و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمي کند». [1] .

آيا اين تناقض نيست؟

پاسخ: يکي از بالاترين عبادات اعتقاد به «بداء» است، و بداء به معني تغيير نظر پيدا کردن؛ در مورد خدا محال است، زيرا اين معني، ناشي از جهل و نقص است و اين دو در خدا راه ندارد. بلکه در سوره رعد آيه 39 آمده است: «خدا هر تقديري را بخواهد از لوح قضا پاک کند و هر کدام را بخواهد تثبيت مي نمايد، و ام الکتاب (تقدير اصل) نزد او محفوظ است» يعني خدا چيزي را به زبان پيامبر (ص) يا وصي و جانشين پيامبرش به مصلحتي بر مردم آشکار کرده، سپس آن را پاک نموده و مطلب را بر خلاف آنچه که در پيش ارائه داده بود اظهار مي کند.

با توجه به آنچه بطور اجمال راجع به «بداء» گفته شد، از روايات مربوطه مي توان سه مسئله را استفاده کرد:



[ صفحه 179]



1- ممکن است پيشگويي از تحقق مقتضي حوادث و رويدادها باشد بدون اينکه به شرايط و موانع آن توجه شده باشد. بنابراين ممکن است شرايط هم تحقق يابد و مانعي ايجاد نشود، و آن پيشگويي ها به تحقق برسد و ممکن است شرايط تحقق نيابد، مانع هم باشد، لذا حوادث پيشگويي شده به وقوع نپيوندد.

اين مسئله مانند اين است که، انساني يک صله رحم مي کند، اگر از عمرش سه سال مانده باشد، خداوند آن را سي سال مي کند؛ و برعکس.

2- آن نشانه هايي که پيشگويي در آن، پيشگويي از تحقق علت تامه با تمامي اجزاء و شرايط، و نبود موانع است؛ چنانکه معلول، به صورت امري حتمي در آيد، که جز دخالت اراده خداوندي، هيچ چيز نمي تواند آن را تغيير دهد. زيرا هر چند علت تامه باشد باز قدرت خداوند و حاکميت مطلق و نيز حق او را در دخالت در امور از بين نمي برد، و اين مسئله با عدل الهي، حکمت و رحمت و هيچ کدام از صفات ربوبي خداوند سازگار نيست.

3- آن نشانه هايي که پيشگويي در آن، پيشگويي از امور حتمي الوقوع است، و ليکن با وجود اينکه خداوند سبحان قادر است، براي ايجاد تغيير در آن دخالت نمي کند. زيرا با صفات ربوبي پروردگار منافات دارد. به طور مثال: خلف وعده قبيح است، و محال است که خدا خلاف وعده خود عمل کند. و روايت مورد بحث نيز قيام حضرت مهدي (ع) را از اين قبيل مي داند.

از مطالبي که گذشت، دانستيم که:

1- بداء در نشانه هاي ظهور از نوع اول است.

2- بداء در نشانه هاي حتمي، از نوع دوم است.

3- بداء در قيام قائم (ع) از نوع سوم است. [2] .



[ صفحه 180]




پاورقي

[1] غيبت نعماني، باب 18، ص 431.

[2] اقتباس از «جزيره خضراء، افسانه يا واقعيت؟!»، تاليف علامه سيد جعفر مرتضي عاملي، ص 51.