بازگشت

شرايط ظهور حضرت مهدي چيست و چه تفاوتهايي با علايم ظهور دارند


پاسخ: مقصود از شرايط ظهور، همان شرايطي است که تحقق روز موعود متوقف بر آنها است، و گسترش عدالت جهاني به آنها وابستگي دارد. و مي توان تعداد شرايط را سه چيز دانست:

شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کاملي، که عدالت خالص واقعي را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکاني پياده کرده و براي انسانيت سعادت و خوشي به بار آورد، و تضمين کننده سعادت دنيوي و اخروي انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنين برنامه و نقشه جامعي، عدالت کامل متحقق نخواهد شد.

شرط دوم: وجود رهبر و پيشوايي شايسته و بزرگ که شايستگي رهبري همه جانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد.

شرط سوم: وجود ياران همکار و همفکر و پايدار، در رکاب آن رهبر واحد. براي



[ صفحه 168]



پياده کردن جهاني نياز به يار وپشتيبان مي باشد تا با همکاري آنان بتوان به صورتي طبيعي و عادي به گسترش عدل و داد پرداخت. ويژگيهايي را که اين افراد مي بايست واجد باشند، در همين شرط نهفته است. زيرا اين افراد بايد داراي خصوصيات معيني باشند تا بتوانند آن کار مهم را انجام دهند، و گرنه هر گونه پشتيباني کفايت نمي کند.

شرط چهارم: وجود توده هاي مردمي که در سطحي کافي از فرهنگ و شعور اجتماعي و روحيه فداکاري باشند، تا در نخستين مرحله موعود گروه هاي اوليه پيروان حضرت مهدي (عج) را تشکيل دهند. زيرا آنان افراد با اخلاص درجه يک که شرط سوم با وجود آنها محقق مي شد، گروه پيشرو جبهه جنگ جهاني هستند؛ ولي چنانچه بخواهند آن نقشه عدالت جهاني را پياده کنند، مي بايست جمعيت بيشتري داشته باشند تا در آغاز، زمينه اي براي پذيرش آن برنامه باشند و از جامعه آنان شروع شود.

لازم به ذکر است که شرايط چهارگانه فوق، مربوط به پياده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولي چنانچه نسبت به شرايط ظهور بسنجيم، يکي از آنها که وجود رهبر باشد کم مي شود و سه شرط ديگر باقي مي ماند، زيرا معني ظهور آن است که فرد آماده قيام در آن روز، وجود دارد که مي خواهد ظاهر شود و با گفتن اين کلمه شرط دوم را ضمني پذيرفته ايم و خواه ناخواه سه شرط بيشتر باقي نمي ماند.

و اما اينکه، شرايط ظهور چه تفاوتهايي با علايم ظهور دارند؟ بايد گفت که اولين تفاوت در اين است که وابستگي ظهور به شرايط، يک نوع وابستگي واقعي است، ولي وابستگي به نشانه ها و علايم وابستگي از جهت کشف و اعلام است، نه به عنوان يک امر واقعي و ارتباط حقيقي.

تفاوت دوم اين است که علايم ظهور، عبارت از چندين رويداد و حادثه است که گاهي نيز به ظهور پراکنده پديد آمده و تنها ارتباط واقعي در بين آنها و ظهور، تحقق همه آنها پيش از ظهور مي باشد. اما شرايط ظهور به اعتبار برنامه ريزي طولاني الهي، با ظهور رابطه واقعي داشته و سبب پيدايش آن مي باشد.



[ صفحه 169]



تفاوت سوم اينکه، نشانه ها لزومي ندارد حتما در يک زمان به يکديگر واقع شوند بلکه يک نشانه در يک زمان پديد مي آيد و پايان مي پذيرد. البته گاهي هم به طور تصادفي در يک زمان چندين نشانه با هم پديد مي آيند. اما شرايط بايد با يکديگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند، و به تدريج ايجاد شده و آنچه که وجود مي يابد استمرار داشته و از بين نرود.

تفاوت چهارم اينکه، تمامي علامات، پيش از ظهور پديد آمده و از بين مي رود؛ ليکن شرايط به طور کامل به وجود نمي آيند مگر نزديک ظهور و يا به هنگام وقوع آن و ممکن نيست که از بين بروند.

تفاوت پنجم اينکه، علايم ظهور را مي توان شناسايي کرد، و مي توانيم بفهميم که کدام يک از آنها تاکنون موجود شده، و کداميک هنوز موجود نگشته است. اما به شرايط نمي توان کاملا و در يک زمان پيش از ظهور، دست يافت، و يا آنها را حاصل کرد. زيرا برخي از آن شرايط، وجود تعداد کافي از افراد آزموده و با اخلاص، در سطح جهان بوده، و بررسي درست و شناسايي آنها براي اشخاص عادي امکان پذير نيست. [1] .


پاورقي

[1] براي آگاهي بيشتر به کتاب «تاريخ غيبت کبري» تاليف سيد محمد صدر، ص 489 به بعد مراجعه شود.