بازگشت

چرا امام زمان تاکنون ظهور نکرده است؟


پاسخ: پيروزي هر انقلات و هر فعاليت اجتماعي به يک سلسله شرايط و موقعيتهاي عيني و خارجي بستگي دارد که بدون فراهم شدن آن شرايط نمي تواند به هدفش برسد. اگر چه قسمتي از شرايط و موقعيت هاي انقلاب مهدي (عج) آسماني و خدايي است و جنبه آسماني دارد، اما اجراي کلي ماموريت وي، به گرد آمدن شرايط عيني و خارجي وابسته است.

همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهليت بگذرد، و آنگاه نداي آخرين رسالت آسماني را از سوي پيامبر اکرم (ص) بشنود؛ اين انتظار، يعني اجراي برنامه الهي هم مستلزم تحقق موقعيت هاي عيني و خارجي است، يا عواملي است مانند محيط مساعد و فضاي عمومي مناسب و يا بعضي ويژگيهاي جزيي که جنبش دگرگوني بخش از لا به لاي پيچ و خمهاي جزيي، در جستجوي آن است.

سنت تغيير ناپذير خداوند سبحان، بر اين است که اجراي انقلاب اسلامي حضرت



[ صفحه 163]



مهدي (عج) نيز به موقعيت هاي خارجي و پذيرنده اي که محيط مساعد و فضاي عمومي را براي درک و پذيرش انقلاب آماده مي سازد، وابسته باشد، و به همين دليل هم بود که اسلام پس از گذشت چندين سده از پايان يافتن کار انبياي پيشين و ايجاد خلأ تلخ چند صد ساله، ظاهر شد. خداوند با همه توانايي اش، در هموار ساختن تمامي مشکلات راه رسالت پيامبر، و ايجاد محيط مساعد براي ابلاغ اين رسالت، نخواست چنين شيوه اي را به کار گيرد، بلکه با ابتلا و آزمايش، که تکامل بخش انسانند کار کلي انقلاب الهي را به گونه اي طبيعي و بر بنيادها و عوامل اجتماعي صورت داد.

البته اين ويژگي، مانع نيست که گهگاه، در پاره اي از جزئيات دخالت خداوندي، از راههاي غير عادي انجام پذيرد، زيرا جزئيات در ساختن محيط مساعد نقش اساسي ندارد و فقط گاهي براي حرکت در محيط مناسب، لازمند، ياري هاي و توجهات عيني اي که خداوند متعال در لحظات دشوار به رهبران الهي مي فرمايد، از اين گونه است، براي پاسداري رسالت ابراهيم آتش نمرود را بر او سرد و سلامت مي کند، و دست آن مرد يهودي که با شمشير بر بالاي سر پيامبر ايستاده، از حس مي افتد و توانايي حرکت و تکان را گم مي کند، يا باد شديدي مي وزد و پرده هاي دشمنان حق را که در روز خندق، مدينه را محاصره کرده اند، از بيخ و بن بر مي اندازد؛ و هراس در دل آنها مي افکند. اما همه ي اينها از يک سلسله امور جزئي و کم در لحظاتي قاطع، فراتر نمي رود، و بايد پيش از اين کمکها، زمينه و فضايي مساعد براي دگرگوني عمومي موجود باشد.

اکنون در پرتو همين مباني، و همساز با موقعيتهاي عيني و خارجي، موضع گيري امام مهدي (ع) را، بررسي مي کنيم. مسلما انقلاب امام -عليه السلام - نيز، مانند هر دگرگوني اجتماعي ديگر، از جهت اجرا به موقعيت هاي اجتماعي بستگي دارد؛ که بايد همساز با آن موقعيتهاي معين، پيش آيد. زيرا حضرت مهدي (عج) خود را براي اقدامي اجتماعي و در سطحي محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتي که از سوي خداوند براي او تعيين شده، دگرگون ساختن همه جانبه گيتي مي باشد، به صورتي که همه افراد بشر از



[ صفحه 164]



تاريکيهاي ستم و بيداد، به فروغ دادگري راه يابند.

براي چنين دگرگوني بزرگي، تنها يک رهبر شايسته، کافي نيست، زيرا ويژگيهاي يک رهبر شايسته را پيامبر (ص) در همان روزگار سياه در خويش داشت، بلکه علاوه بر رهبر شايسته، نيازمند يک محيط جهاني مساعد و يک فضاي عمومي مناسب نيز هست تا موقعيت هاي خارجي مطلوب را براي انجام انقلاب جهاني آماده سازد.

از ديدگاه انساني که بنگريم، بايد «احساس نابودي مداوم» در انسان متمدن ايجاد شود و يک انگيزه اساسي در درونش پديدار گردد و رسالت دادگرانه مهدي (عج) را بپذيرد و تنها با تجربه هاي اجتماعي، مدني و سياسي گوناگون امکان دارد چنين احساسي در درون انسانها جاي گيرد، زيرا با تجربه مکتبها و... مي تواند بار گراني از نقاط منفي به دوش خود بيابد و نيازمنديهاي او را به ياري جويي از سرشت پاک و جهان نهان آشکار سازد.

از ديدگاه مادي نيز، شرايط موجود، در زمان ظهور، براي انجام رسالت مهدي (عج)، بر تمامي جهان، بايد آمادگي و توانايي بيشتري داشته باشند، تا در روزگاري همچون زمان غيبت صغري؛ زيرا که بخش هاي جهان به يکديگر نزديک شده، ارتباط و پيوند ميان انسانها بهتر انجام مي گيرد. ارتباط و پيوندي که دستگاه رهبري مرکزي، براي پرورش مردم، بر بنياد رسالت؛ به آن نياز دارد.» [1] .



[ صفحه 167]




پاورقي

[1] بحث حول المهدي، شهيد آيه الله صدر، ص 75.