بازگشت

از کجا معلوم که امام مهدي در عصر غيبت کبري واقعا وجود خارجي


پاسخ: در موضوع مهدي (ع) با اين تعبير که وي رهبري منتظر است، تا در سطحي برتر جهان را دگرگون کند، سخناني بسيار از پيامبر اسلام (ص) و امامان عليهم السلام به دست ما رسيده است، به طوري که در اصالت و صحت آن نمي توان هيچ ترديدي روا داشت. تنها از طريق برادران اهل سنت، بيش از چهارصد حديث، در اين خصوص از



[ صفحه 114]



پيامبر (ص) گزارش شده است، و اگر اخبار رسيده از طريق شيعه و سني را شمارش کنيم، به بيش از 6000 روايت درباره امام مهدي (عج) برمي خوريم، که مسلما شماره بزرگي است. حتي در موارد بسياري از مسائل بديهي اسلامي که مسلمانان در آنها ترديد ندارند و مورد پذيرش هستند، به اين مقدار روايت وارد نشده است.

براي تجسم اين انديشه در امام دوازدهم (ع) و پذيرش آن نيز دلايل کافي و روشن وجود دارد، که همه را مي توان در دو دليل فشرده: يکي اسلامي و ديگري علمي.

با دليل اسلامي، وجود رهبر منتظر ثابت مي شود و با دليل عملي روشن مي گردد که «مهدي» تصور و افسانه نيست، بلکه حقيقتي است که وجود آن، با تجربه تاريخي ثابت شده است.

دليل اسلامي: در صدها روايتي که از پيامبر عظيم الشان اسلام (ص) و امامان شيعه عليهم السلام به ما رسيده، و ويژگيهاي مهدي (ع) را برشمرده، در مي يابيم که او از اهل بيت و فرزندان حضرت فاطمه، نهمين فرزند امام حسين (ع) و دوازدهمين امام از ائمه دوازده گانه است.

با اينکه امامان شيعه، سعي داشتند که مسئله «مهدي» را در برابر عموم طرح نکنند، تا بدين وسيله از کشته شدن ناگهاني آن رهبر منتقم جلوگيري کنند؛ نه تنها تعداد روايات نقل شده به تعداد بالا رسيده است، بلکه يک سلسله برجستگيها و نشانه هايي را مي توان در آنها يافت که صحت صدور آنها را روشن مي کند. از جمله پيامبر (ص) درباره جانشينان و پيشوايان پس از خود فرمود: که ايشان دوازده نفر از قريش اند.

متن اين حديث از طرق گوناگون و با الفاظ متفاوت روايت شده است. و برخي از روايت شماران که روايات اين گونه را شمرده اند، به بيش از 270 روايت رسيده اند که همه آنها از معروفترين کتابهاي حديثي شيعه و سني گرفته شده، و از قلم کساني همچون بخاري و مسلم و ترمذي و ابوداود و احمد، در مسند، و حاکم در مستدرک، بر صحيحين بازگو گرديده است.



[ صفحه 115]



بخاري، که يکي از راويان اين حديث است، خود با امام جواد و امام هادي و امام عسکري - عليهم السلام - هم عصر بوده، و همين خصوصيت او، روشنگر معاني بزرگي است، زيرا ثابت مي کند که حتما چنين حديثي از پيامبر (ص) نقل شده است، اما هنوز محتواي آن تحقق نيافته و «و دوازده امام» در صحنه دين پديدار نشده اند؛ پس مسلما نقل حديث، بازتاب يک واقعيت خارجي (شيعه دوازده امامي) نبوده است. وقتي يک دليل مادي و عيني بر اين امر يافتيم که حديث ياد شده، پيش از تحقق توالي تاريخي دوازده امام، و پيش از آنکه پديده خارجي مذهب شيعه دوازده امامي به صورت کامل آن عرضه شود، در کتابهاي حديث ضبط شده، مي توانيم مسلم بگيريم که اين حديث، روشنگر يک حقيقت خدايي است که بر زبان پيامبر اکرم (ص) جاري شده است.

دليل علمي: پايه دليل علمي، بررسي و تجربه زماني 70 ساله «غيبت صغري» است. غيبت صغري نشان دهنده مرحله نخست امامت مهدي (ع) است. زيرا سرنوشت حتمي امام، اين بود که از ديده هاي مردم پنهان بماند، اگر چه دل و فکرش در ميان مردم است. ولي در اين زمان نيز امام با نايبان خاص خود با مردم ارتباط برقرار مي نمود، و سوالات شفاهي و کتبي مردم را همراه پاسخ امام (ع) برمي گرداندند.

بي شک، هر کس چنين فرازهايي را بداند و به ارزيابي آنها بنشيند، درمي يابد که امام مهدي (ع) حقيقتي است که گروهي از مردم، همراه با آن زيسته اند و نمايندگان و سفيران ويژه او، نزديک به هفتاد سال در لا به لاي روابط خود با شيعيان، بازگو کننده اين حقيقت بوده اند که بازيگري و نيرنگي در کارشان نيست و تناقضي در سخن و عملشان ديده نشده است.

به راستي چگونه مي توان پذيرفت که يک دروغ، هفتاد سال پايدار بماند، و چهار تن بر آن چنان همداستان شوند که گويي حقيقتي بزرگ است که با چشم خويش مي بينند و با آن زندگي مي کنند، و در اين مدت هم نقطه ضعفي از آنها آشکار نگردد که برانگيزنده ترديد باشد؟



[ صفحه 116]



پس غيبت صغري، يک تجربه علمي شمرده مي شود تا چيزي را که واقعيت عيني و خارجي دارد، اثبات کند و پذيرش واقعيت رهبري امام مهدي (عج) را، با ويژگيهاي ولادت و زندگي و غيبت کبراي او، ممکن سازد. [1] .



کريمي کاين جهان پاينده دارد

تواند حجتي را زنده دارد




پاورقي

[1] به کتاب «بحث حول المهدي» تاليف آيه الله شهيد سيد محمد باقر صدر، رجوع شود.