اهل حرم شتابان به سوي قتلگاه
فلما رأين النساء جوادک مخزيا، و نظرن [نظرت] سرجک عليه
[ صفحه 89]
ملويا، برزن من الخدور، ناشرات الشعور، علي الخدود لاطمات الوجوه سافرات، [و] بالعويل داعيات و بعد العز مذللات، و الي مصرعک مبادرات. [1] .
هنگامي که زنان، اسبت را شرمسار ديدند و بر روي زين برگشته ات نگاه کردند، از سراپرده ها برون آمدند، (با) موهاي پريشان و بر گونه ها سيلي مي زدند ولي چهره ها به تمامي باز نشد، و شيون مي کردند و ناله مي زدند، در حالي که پس از عزت و شکوه، خوار و ذليل شده و به سوي قتلگاهت شتابنده بودند.
پاورقي
[1] بحار الانوار، ج 98، ص 322.