بازگشت

سوره ملک، آيه 30


قل ارايتم ان اصبح ماءکم غورا. فمن يأتيکم بماء معين.

بگو به من خبر دهيد. اگر آبهاي سرزمين شما در زمين فرو رود چه کسي مي تواند آب جاري در دسترس شما قرار دهد.

آيات آخرين سوره ي (ملک) همه با کلمه ي (قل) خطاب به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شروع مي شود و در واقع ادامه بحثهايي است که در آيات قبل با کفار شده.

نخست به آنها که غالبا انتظار مرگ پيامبر و يارانش را داشتند و گمان مي کردند که با مرگ وي آيين او برچيده مي شود. مي فرمايد: بگو: اگر خداوند مرا و تمام کساني که با من هستند هلاک کند يا مورد ترحم قرار دهد. چه کسي کافران را از عذاب دردناک پناه مي دهد؟ و در ادامه مي فرمايد: به آنها بگو که او خداوند رحمان است. ما به او ايمان آورده ايم. و توکل کرده ايم و به زودي مي دانيد چه کسي در گمراهي آشکار است.

و در آخرين آيه به عنوان ذکر يک مصداق از رحمت عام خداوند که بسياري از مردم از آن غافلند مي گويد:

به آنها بگو به من خبر دهيد اگر آبهاي مورد استفاده ي شما در زمين فرو رود چه کسي مي تواند آب جاري در دسترس شما قرار دهد.



[ صفحه 73]



زمين از دو قشر مختلف تشکيل شده:

1- قشر نفوذپذير. 2- قشر نفوذ ناپذير.

قشر اول آب را در خود فرو مي برد و در زير آن قشر دوم قرار دارد که آب را در آنجا نگاه مي دارد.

تمام چشمه ها، چاه ها، قناتها از برکت اين ترکيب خاص به وجود آمده.

زيرا اگر تمام روي زمين تا اعماق زياد قشر نفوذپذير بود آبها چنان در زمين فرو مي رفتند که هرگز دست کسي به دامانشان نمي رسيد و اگر همه نفوذناپذير بودند. آبها روي زمين مي ايستادند و تبديل به يک باتلاق مي شدند و يا به زودي به درياها مي ريختند و به اين ترتيب تمام ذخائر زير زميني آب از دست مي رفت.

اين نمونه کوچکي از رحمت عام خدا است که مرگ و حيات انسان سخت با آن گره خورده است.

واژه ها

معين از ماده ي (معن بر وزن طعن) به معناي جريان آب است و گاه گفته اند از (عين) گرفته شده و ميم آن زائد است لذا بعضي از مفسران. معين را به معناي آبي گرفته اند که با چشم ديده مي شود هر چند جاري نباشد.

ولي بيشتر آن را به همان معناي آب جاري تفسير کرده اند.

و ما مي دانيم که اگر قشر نفوذناپذير زمين از زمين از ميان برود هيچ انسان قوي پنجه و هيچ کلنگ تيزي نمي تواند آبي استخراج نمايد.

در رواياتي که از ائمه اهل بيت به ما رسيده، اين آيه به ظهور



[ صفحه 74]



حضرت مهدي عليه السلام و عدل جهان گستر او تفسير شده است.

به روايتي از امام باقر در تفسير اين آيه توجه فرماييد.

نزلت في الامام القائم عليه السلام: يقول ان اصبح امامکم غائبا عنکم: لا تدرون اين هو فمن يأتيکم بامام ظاهر. ياتيکم باخبار السموات و الارض و حلال الله و حرامه، ثم قال: و الله ما جاء تاويل هذه الآيه و لا بد ان يجئي تأويلها.

مي فرمايد: اين آيه درباره ي امامي نازل شده است که قيام به عدل الهي مي کند قائم عليه السلام مي گويد: اگر امام شما پنهان گردد و نمي دانيد کجاست؟ چه کسي براي شما امامي مي فرستد که اخبار آسمانها و زمين و حلال و حرام خدا را براي شما توضيح دهد.

سپس امام عليه السلام فرمود: بخدا سوگند تأويل اين آيه نيامده و سرانجام خواهد آمد. [1] .

ظاهر آيه مربوط به آب جاريست که مايه حيات موجودات زنده



[ صفحه 75]



است و باطن آيه مربوط به وجود امام و علم و عدالت جهان گستر اوست که آن نيز مايه حيات جامعه انساني است.

و نيز به روايتي از رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در تفسير اين آيه شريفه عنايت فرماييد.

عن عمار: قال کنت مع رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في بعض غزواته. و قتل علي اصحاب الالوية و فرق جمعهم و قتل عمرو بن عبدالله الجمحي و قتل شيبة بن نافع.

اتيت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فقلت له: يا رسول الله. ان عليا قد جاهد في الله حق جهاده. فقال صلي الله عليه و آله و سلم لانه مني و انا منه و انه وارث علمي و قاضي ديني و منجز وعدي. و الخليفة من بعدي و لو لاه لم يعرف المومن المحض بعدي.

حربه حربي. و حربي حرب الله، و سلمه سلمي، و سلمي سلم الله.

الا انه ابو سبطي و الائمة من صلبه.

يخرج الله تعالي، الائمة الراشدين و منهم مهدي هذه الامة.

فقلت: بابي و امي يا رسول الله، من هذا المهدي عليه السلام.

فقال صلي الله عليه و آله و سلم يا عمار، ان الله، تبارک و تعالي عهد الي انه يخرج من صلب الحسين عليه السلام.

ائمة تسعة و التاسع من ولده يغيب عنهم.

و ذلک قوله عزوجل: (قل ارايتم ان اصبح ماءکم غورا. فمن يأتيکم بماء معين).



[ صفحه 76]



تکون له غيبة طويلة يرجع عنها قوم و يثبت عليها آخرون. فاذا کان في آخر الزمان يخرج.

فيملا الدنيا قسطا و عدلا. کما ملئت جورا و ظلما. و يقاتل علي التأويل کما قاتلت علي التنزيل.

و هو سميي و اشبه الناس بي.

عمار ياسر مي گويد: در يکي از غزوات رسول خدا با او همراه بودم و حضرت علي عليه السلام پرچمداران را به هلاکت رساند و جمعشان را متفرق ساخت و عمروبن عبدالله جمحي و شيبة بن نافع کشته شدند.

به حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم رسيدم و عرضه داشتم. يا رسول الله:

همانا علي عليه السلام در راه خداوند حق جهاد را ادا کرد، رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: زيرا علي از من است و من از علي هستم.

و او وارث علم من و پرداخت کننده قرضهاي من و اجرا کننده ي وعده ي من و جانشين بعد از من است.

اگر علي عليه السلام نمي بود مومن خالص پس از من شناخته نمي شد.

جنگ با او جنگ با من است و جنگ با من جنگ با خداست و مسالمت با او مسالمت با من و مسالمت با من مسالمت با خداوند است توجه کنيد که علي پدر دو نوه ي من است و امامان از صلب اويند.

خداي تعالي امامان ارشاد کننده را که از جمله ي آنها مهدي اين امت مي باشد از او بوجود خواهد آورد.

عرضه داشتم، يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم پدر و مادرم فدايت باد. اين مهدي عليه السلام کيست؟

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اي عمار خداوند تبارک و تعالي با من پيمان



[ صفحه 77]



بسته که از صلب حسين عليه السلام نه امام بيرون آورد و نهمين آنها از نظر مردم غائب مي شود و همين است که خداوند عزوجل فرمايد: (به کافران بگو اگر آب (که مايه حيات است) همه به زمين فرو رود کيست که باز آب گوارا برايتان پديد آرد).

براي او غيبتي طولاني خواهد بود. که گروهي از عقيده شان برمي گردند وعده ي ديگري ثابت قدم مي مانند. پس هرگاه آخر زمان شود خروج مي کند و دنيا را پر از قسط و عدل مي نمايد. چنانکه از ظلم و جور پر شده است. و او بر مبناي تأيل مقاتله مي کند همانطور که من بر مبناي تنزيل جهاد نمودم و او همنام من و شبيه ترين مردم به من است. [2] .


پاورقي

[1] نور الثقلين، جلد 5، ص 387. تشبيه امام به آب براي چند جهت است:

1- اينکه زندگي انسان به وجود آب بستگي دارد که اگر آب نباشد زندگي غير ممکن است. همينطور انسان در زندگي مادي و معنويش بستگي به امام دارد.

2- همانطور که آب از مواهب و نعمتهاي خداي تعالي است و بشر هيچ گونه نقشي در ايجاد آن ندارد. هم چنين امام عليه السلام از نعمتهايي است که خداوند آن را بر انسان تفضل فرموده و آدمي در تعيين و نصب او هيچ گونه دخالتي و نقشي ندارد.

3- آب ماده ايست که انسان به وسيله ي آن پليدهايي جسماني و نجاستهاي ظاهري خويش را پاک مي نمايد و امام همان موجوديست که انسان از طريق او پروردگارش را مي شناسد و احکام قرآن و شريعت را مي آموزد و بدين وسيله از پليديها و رذائل شرک و جهل تطهير مي گردد.

4- همانطور که در موقع فقدان آب آدمي به جستجوي آن بر مي خيزد و در طلب آن زمين را مي گردد و حفر چاه مي کند، همينطور لازم است انسان به جستجوي امام برخيزد و براي تقرب به ساحت او و شرفيابي محضرش و مهيا نمودن زمينه براي حکومتش و اقامه عدل و داد در زمين تلاش کند که زندگي سعادتمندانه و راحت بدون قسط و عدل ميسر نيست.

[2] المحجة في ما نزل في القائم الحجة، به نقل از کفاية الاثر، ص 120.