بازگشت

سوره شمس، آيه 1-4


و الشمس و ضحيها. و القمر اذا تلاها. و النهار اذا جلاها. و الليل اذا يغشيها.

سوگند به خورشيد و گسترش نور آن و سوگند به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آيد و سوگند به روز هنگامي که صفحه زمين را روشن سازد و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمين را بپوشاند.

سوگندهاي پي در پي و مهمي که در آغاز اين سوره آمده به يک حساب (يازده سوگند) و به حساب ديگر (هفت سوگند) است. و بيشترين تعداد سوگندهاي قرآن را در خود جاي داده و به خوبي نشان مي دهد که مطلب مهمي در اينجا مطرح است.

مطلبي به عظمت آسمانها و زمين و خورشيد و ماه. مطلبي



[ صفحه 54]



سرنوشت ساز و حيات بخش. سوگندهاي قرآن عموما دو مقصد را تعقيب مي کند.

1- اهميت مطلبي که سوگند به خاطر آن ياد شده.

2- اهميت خود اين امور سوگند واقع شده. زيرا سوگند هميشه به موضوعات مهم ياد مي شود.

به همين دليل اين سوگندها فکر و انديشه انسان را به کار مي اندازد تا درباره اين موضوعات مهم عالم خلقت بينديشد. و از آنها راهي به سوي خدا بگشايد.

بر اين اساس مي بينيم در شروع اين سوره به خورشيد که مهمترين و سازنده ترين نقش را در زندگي انسان و تمام موجودات زنده زميني دارد سوگند ياد شده و سپس به ماه سوگند خورده که به دنبال خورشيد سر از افق شرق بر مي دارد و چهره پر فروغ خود را ظاهر مي سازد.

و آنگاه به روز سوگند ياد مي کند که صفحه زمين را روشن مي سازد و تأثير فوق العاده اي در زندگي بشر و تمام موجودات زنده دارد. زيرا روز رمز حرکت و جنبش و حيات است و تمام تلاشها و کششها و کوششهاي زندگي معمولا در روشنايي روز صورت مي گيرد.

و هم چنين سوگند به شب مي خورد آن هنگام که صفحه زمين را بپوشاند و برکات آثار فراواني را به همراه خود خواهد آورد که يکي از آنها آرامش و سکون و استراحت همه موجودات زنده است.

در روايتي راوي از امام صادق عليه السلام پيرامون آيات نخستين همين سوره پرسش نموده است امام عليه السلام اين چنين توضيح داده است:

(و الشمس و ضحاها) قال: الشمس رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اوضح



[ صفحه 55]



للناس دينهم قلت (والقمر اذا تلاها) قال ذاک اميرالمومنين عليه السلام تلا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قلت (و النهار اذا جلاها) قال ذاک الامام من ذرية فاطمة نسل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فيجلي ظلام الجور و الظلم.

فحکي الله سبحانه عنه فقال (النهار اذا جلاها) يعني به القائم عليه السلام قلت (و الليل اذا يغشاها) قال: ذلک ائمة الجور الذين استبدوا بالأمور دون آل الرسول صلي الله عليه و آله و سلم مي باشد که براي مردم دين آنان را روشن و واضح ساخت.

راوي مي گويد: از (سوگند به ماه تابان) پرسيدم. امام فرمود: مراد اميرمومنان عليه السلام است که در پي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم درخشيد.

راوي مي گويد: از سوگند به روز که جهان را روشن مي کند سوال نمودم امام فرمود: منظور از روز در اين آيه امامي است از ذريه فاطمه نسل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم که تاريکي ظلم و جور را مي زدايد.

پس خداوند سبحان از او سخن به ميان آورده که فرموده:

و سوگند به روز که تاريکي را مي زدايد و جهان را روشن مي سازد که منظور از آن حضرت قائم عليه السلام باشد.

راوي مي گويد از (سوگند به شب هنگامي که عالم را در پرده سياهي فرو برد) پرسيدم امام فرمود:

منظور از شب آن امامان جور و ظلم و ستم هستند که بر اساس



[ صفحه 56]



استبداد و خودکامگي خاندان رسول صلي الله عليه و آله و سلم را منزوي ساخته و زمام امور را به دست گرفته و به مسندي تکيه زدند که خاندان رسول نسبت به آن مسند شايسته تر بودند.

پس آنها دين و آيين خداوند را با ظلم و ستم پوشاندند که خداي سبحان از اعمال آنان سخن به ميان آورده و مي فرمايد: (و سوگند به شب زماني که جهان را فرا گيرد).