بازگشت

سوره لقمان، آيه 20


و اسبغ عليکم نعمه ظاهرة و باطنة.

خداوند نعمتهاي خود را (چه نعمتهاي ظاهر و چه نعمتهاي باطن) بر شما گسترده و افزون ساخت.

واژه ها

اسبغ از ماده سبغ (بر وزن صبر) است و در اصل به معناي پيراهن يا زره گشاد و وسيع است. سپس به نعمت گسترده و فراوان نيز اطلاق شده است.

و در اينکه منظور از نعمتهاي ظاهر و باطن در اين آيه چيست؟ مفسران بسيار سخن گفته اند.

بعضي نعمت ظاهر را چيزي مي دانند که براي هيچ کس قابل انکار نيست مانند آفرينش و حيات و انواع روزيها و نعمتهاي باطن را اشاره



[ صفحه 39]



به اموري مي دانند که بدون دقت و مطالعه قابل درک نيست مانند بسياري از قدرتهاي روحي و غرائز سازنده. بعضي نعمت ظاهر را اعضاي ظاهر و نعمت باطن را قلب شمرده اند.

بعضي ديگر نعمت ظاهر را زيبايي صورت و قامت راست و سلامت اعضاء و نعمت باطن را (معرفة الله) دانسته اند.

در حديثي از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم آمده است که ابن عباس از آن حضرت در اين زمينه سوال کرد. رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:

ابن عباس، نعمت ظاهر اسلام است و آفرينش کامل و منظم تو به وسيله خداوند و روزيهايي که به تو ارزاني داشته و اما نعمت باطن. پوشاندن زشتيهاي اعمال تو و رسوا نکردنت در برابر مردم است.

در حديث ديگري از امام باقر عليه السلام مي خوانيم: که نعمت ظاهر پيامبر و معرفةالله و توحيد است که پيامبر آورده و اما نعمت پنهان ولايت ما اهل بيت و پيمان دوستي با ماست. [1] .

ولي در حقيقت هيچگونه منافاتي در ميان اين تفسيرها وجود ندارد و هر کدام يکي از مصداقهاي روشن نعمت ظاهر و باطن را بيان مي دارد. بي آنکه مفهوم گسترده آن را محدود سازد.

امام موسي بن جعفر عليه السلام در روايتي مي فرمايند:

نعمت ظاهري امام ظاهر است. و نعمت باطني امام غائب مي باشد.

ابن بابويه: قال حدثنا احمد بن زياد بن جعفر الهمداني (رضي الله عنه) قال: حدثنا علي بن ابراهيم بن هاشم عن ابيه عن ابي احمد محمد بن زياد الازدي قال:



[ صفحه 40]



سألت سيدي موسي بن جعفر عليه السلام عن قول الله عزوجل (و اسبغ عليکم نعمة ظاهرة و باطنة).

فقال عليه السلام النعمة الظاهرة الامام الظاهر و الباطنة الامام الغايب. فقلت له: و يکون في الائمة من يغيب؟ قال: نعم يغيب عن ابصار الناس شخصه و لا يغيب عن قلوب المومنين ذکره و هو الثاني عشر منا.

يسهل الله له کل عسير و يذلل له کل صعب و يظهر له کنوز الارض، و يقرب له کل بعيد و يبير به کل جبار عنيد و يهلک علي يده کل شيطان مريد.

ذلک ابن سيدة الاماء الذي تخفي علي الناس ولادته. ولا يحل لهم تسميته حتي يظهره الله عزوجل.

فيملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما.

ابن بابويه مي گويد: احمد بن زياد بن جعفر همداني براي ما حديث کرد که گفت علي بن ابراهيم بن هاشم از پدرش از ابو احمد محمد بن زياد (ازدي) روايت کرده که گفت از آقايم حضرت موسي بن جعفر عليه السلام درباره ي فرموده ي خداي عزوجل (و نعمتهاي ظاهري و باطني خويش را بر شما تمام کرد) پرسيدم. حضرت فرمود: نعمت ظاهر امام ظاهر است و نعمت باطن امام غائب مي باشد. به حضرت عرض کردم:

آيا در امامان کسي هست که غايب شود؟ فرمود: آري. از ديدگان مردم شخص او غائب مي شود ولي از دلهاي مومنين ياد او غائب نگردد و او دوازدهمين نفر از امامان است.

خداوند هر دشواري را براي او آسان مي نمايد. و هر سختي را



[ صفحه 41]



برايش رام مي سازد و گنجهاي زمين را برايش آشکار مي گرداند و هر دوري را برايش نزديک و هر سرکش ستيزگر را بوسيله او نابود مي کند و به دست او هر شيطاني طاغي را هلاک مي سازد.

او پسر بهترين کنيزان است. آنکه ولادتش بر مردم پوشيده مي ماند و بردن نامش براي آنها حلال نباشد، تا اينکه خداوند او را آشکار سازد. پس زمين را پر از قسط و عدل نمايد. همچنانکه از ستم و ظلم آکنده باشد. [2] .


پاورقي

[1] تفسير نمونه، به نقل از مجمع البيان، ذيل آيه مورد بحث.

[2] کمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، جلد 2، ص 368.