بازگشت

آگاه از نهان خانه ي دل


«تعلم ما في نفسي و تخبر حاجتي». [1] .

سال هاست که درونم را از همه پنهان داشته ام. آنچه نخواسته ام، کرده ام و آنچه نبوده ام، وانمود کرده ام. آنچه به آن نمي انديشيده ام، بر زبان آورده ام. درونم را مخفي کرده ام و ظاهرم را آراسته ام. به اطرافيان نگريسته ام و آن چنان که آنان خواسته اند شده ام. از ترس رسوا شدن، همرنگ جماعت گشته ام، اما اي مهربان! اي رحيم! تو مي داني، تو باخبري:

«تعلم ما في نفسي و تخبر حاجتي؛ تو از دلم آگاهي و از خواسته ام با خبري».

تو مي داني کيستم و چگونه ام، مي داني چه در نهان دارم و چه درانديشه. مي دانم که با خبري، مي دانم که به آنچه در سينه دارم، به پنهان و



[ صفحه 118]



آشکارش آگاهي. [2] مي دانم که از قلبم با خبري؛ [3] که هيچ چيز در آسمان و زمين بر تو پوشيده نيست. [4] .

اگر گناه کردم و ظاهر آراستم، اگر در دل ريا کردم و در ظاهر تواضع، اگر در دل سوءظن بردم و در ظاهر اطمينان، اگر در دل نفرين کردم و در ظاهر تحسن، همه را مي داني. من که را فريب مي دهم؟ از چه مي گريزم؟ آن که پاداش و عقاب مي دهد تويي! تنها اميد دنيا و آخرت تويي! بازگشت همه به سوي توست، عبادت زيبا و خالصانه در ظاهر، رياکاري در عبادت، به چه درد ديگران مي خورد؟ و تحسين ديگران به چه کار من مي آيد؟ من درونم را از که پنهان مي کنم؟ چگونه به پنهان کاري ام دل خوش کرده ام، حال آن که تو از آن آگاهي!

لطيفا! مهربانا! اي درياي مهر! اي اميد محض و اي کرامت سرشار! تو از دلم باخبري، اگر گناه کردم، اگر سر به نافرماني نهادم، اگر درونم را به زشتي آلودم و برون را آراستم، اما هماره چراغ مهرت در دلم روشن بوده و هست. هميشه عشقت در دلم موج افکنده و به ساحل دلم نشسته و اگر بر خلاف ميلت رفتار کردم، از غفلت و ناداني ام بود.

اينک دستم را بگير! مي داني که تو را مي خواهم. مي داني که پناهگاهم تويي. اگر گناهانم را برايت مي شمارم، نه براي دانستن توست، که از سر خشوع و کوچکي، از سر پشيماني و ندامت، معاصي ام را که خود به آن ها آگاه تري شماره مي کنم. [5] .



[ صفحه 119]



اي بخشنده! به آنچه کرده ام داناتري. پس هر آنچه از من به خطا سر زده، ببخش و بيامرز، [6] از کرده ام در گذر! به دست اميدي بنگر که به سويت دراز کرده ام. به نگاه منتظري بنگر که به سويت دوخته ام. مرا ببخش و مهرت را بر من ببار که تو هرگز اميدواران را نااميد نمي سازي، اي رحيم و اي بخشنده!


پاورقي

[1] بخشي از مناجات شعبانيه.

[2] آل عمران (3) آيه ي 29: (قل ان تخفوه ما في صدورکم أو تبدوه يعلمه الله).

[3] احزاب (33)آيه ي 51: (و الله يعلم ما في قلوبکم).

[4] آل عمران (3) آيه ي: (ان الله لايخفي عليه شي ء في الأرض و لا في السماء).

[5] صحيفه سجاديه، دعاي 31: «هذا مقام من...عدد من ذنوبه ما أنت أحصي لها خشوعا».

[6] همان:«اللهم انک اعلم بما عملت، فاغفر لي ما علمت».