بازگشت

تکاپوي انتظار


بهار که نزديک مي شود، خسته از سرماي سنگين زمستان، در انتظار يک نسيم بهار، به دنبال يک جوانه ي کوچک بر شاخه ي درخت که پيک نوبهار باشد همه ي شاخه ها را جست وجو مي کنيم، غبار يک زمستان طولاني را از چهره ي خانه مي زداييم، شيشه ها را از کدورت خاک پاک مي سازيم، باغچه را از بذر گل هاي ناب پر مي کنيم، گوشه گوشه ي خانه را به زلال انتظاري شيرين مي شوييم و در دل، شميم عطر دلکش بهار را دوره مي کنيم و سلامي تازه را بارها درترنم ذهنمان مرور، تا گاه آمدن بهار، مهيا باشيم.

بهار مي آيد، بهار سبز حقيقت، بهار پاک ترين دل هاي آسماني، بهاري ترين بهار تاريخ، به خداي آسمان و زمين قسم که حقيقت دارد. [1] بهار مي آيد و خدا زمين مرده را باز زنده مي کند [2] شايد فردا و شايد فردايي ديگر، آنچه حق است وعده ي خداست که بهار مي آيد [3] آري،



[ صفحه 61]





نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پير دگرباره جوان خواهد شد [4] .



و شايد امروز هم براي خانه تکاني دير باشد، بايد خانه ي دلمان را از غبار غفلت پاک کنيم، بر پنجره هاي چشم هامان حرير عفاف بيفکنيم، خانه ي دل را به نور ايمان و معرفت آذين ببنديم؛ که خدا خواسته از يقين لبريز شويم، [5] از عشق بهار سرشار باشيم. [6] .

بايد بر کدورت هاي گناه، زلال توبه بپاشيم، شاخه هاي شکسته نمازهامان را به نمازي آسماني و نو پيوند دهيم. خيالمان را از صندوقچه ي تجملات خاکي دنيا بيرون کشيم، علف هاي هرز دروغ و غيبت و بخل و حسد را از باغچه ي دل به در آريم و جاي آن، معرفت و ايثار و صدق و وفا بکاريم، سر در خانه ي مان را به نام مبارک مهدي آل محمد صلي الله عليه و آله متبرک کنيم و سوگند بخوريم که تا آمدن بهار به ولايت بهار مؤمن بمانيم. [7] دوستدار و [8] تسليم امر او باشيم و دشمن هر که با بهار دشمن است. [9] .

شايد امروز هم دير باشد که تنها همين ها کافي نيست. بايد خانه تکاني دل را تا همه جاي زمين بگسترانيم، بايد بذر خوبي ها را به همه ي خانه ها هديه کنيم، بايد خواب زده ها را بيدار کنيم و چشم هاي بسته را بگشاييم، مژده ي آمدن بهار را لحظه لحظه در گوش جهان فرياد کنيم و همه را به بيداري فراخوانيم. بايد زمزمه ي زلال بودن، پاک بودن و خوب بودن را



[ صفحه 62]



به جاي هر نواي ديگري گوش در گوش بخوانيم تا ياران بهار بسيار شوند [10] و منتظران بهار فزوني گيرند. بايد حرمت بهار را پاس داريم. دروازه ي بوستان بهاري امت محمد صلي الله عليه و آله را نگهبان باشيم و حريم بهار را به جان، محترم داريم.

باز هم اين ها کافي نيست. براي آمدن بهار، براي ديدن سبزترين روز هستي، براي حس کردن زلال ترين وجود عالم خلقت، بايد رشته ي انتظار را از صميم قلب تا اوج آسمان اجابت بگشاييم. بايد به تضرع و تمنا بخواهيم که بهار بيايد، بخواهيم که ظلمت و سرماي زمستان غيبت به سر آيد. بايد ظهور بهار را انتظار بکشيم. [11] آن قدر چشم بر آسمان تمنا بدوزيم تا نسيم حضورش را حس کنيم و در پرنيان دلپذير نگاهش، وجود را سبز ببينيم. آنچه حق است، وعده ي خداست که مهدي موعود مي آيد و آنچه بر ماست، آراستن جان ناقابل است تا لايق درگاه دوست گردد.



گر نثار قدم يار گرامي نکنم

گوهر جان به چه کار دگرم بازآيد [12] .




پاورقي

[1] ذاريات (51) آيه ي 23: (فورب السماء والأرض أنه الحق).

[2] حديد (57) آيه ي 17:(اعلموا أن الله يحيي الأرض بعد موتها).

[3] مفاتيح الجنان، ص 868: «...و أن وعد الله فيک حق».

[4] حافظ.

[5] مفاتيح الجنان، ص 869: «بذلک أمرني رب العالمين فلو تطاولت الدهور... لم ازدد فيک الا يقينا و لک الا حبا».

[6] مفاتيح الجنان، ص 869: «بذلک أمرني رب العالمين فلو تطاولت الدهور... لم ازدد فيک الا يقينا و لک الا حبا».

[7] ر. ک: ص 50، پاورقي 2.

[8] مفاتيح الجنان، ص 903: «موال لکم».

[9] ر. ک: ص 51، پاورقي 3.

[10] مفاتيح الجنان، ص 224: «کثر الله أنصارک و أعوانک».

[11] همان، ص 904: «مصدق برجعتکم».

[12] حافظ.