بازگشت

تصوير عالم در آينه ي بهار


يتيم تر از يتيم کسي از که از امامش، از مقتدايش و از ولي اش دور مانده باشد. راه به سوي امامش نبرد و دست از دامن او کوتاه دارد.



[ صفحه 53]



اينک ما مانده ايم و غبار غربت امام. ما مانده ايم و درد يتيمي؛ امت اسلام مانده است و اندوه هجران امام، چه بلند است مقام آن دست که به نوازش بر سر ايتام آل محمد بلند شود و مرهم درد يتيمي شان باشد. به نسيم هدايت و تعليم علم، غبار غربت و جهل از چهره شان بشويد و خانه ي تاريک شان را به چراغ دانايي و رشد روشن کند و در فرجام کار وعده ي پيامبر را محقق ببيند که چنين کسي با ماست در رفيق اعلي. [1] .

چه نوراني است آن چشم که به مهر، بر امت يتيم مانده ي محمد صلي الله عليه و آله نگران باشد و به قدر وسعت علمش نور دانايي بر گستره ي امت محمدي پاشد و به قدر توانش در ارشاد و هدايت بندگان خدا بکوشد و از پس آن روز که نداي حساب بلند شود، خلعت کرامت بپوشد [2] و به نداي محبت خوانده شود. برتري آن که يتيم آل محمد را کفالت کند و از جهل رهايش سازد و راه تاريک و شبهه ناکش را روشن و آشکار سازد؛ بر آن که يتيمي را آب و غذا دهد، چون برتري خورشيد بر ستاره سهي است. [3] .

علماي حضرت غيبت که کوله بار علم اهل بيت بر دوش دارند و زلال نور دانايي در سينه، دست هاي نوازش و مهرند بر سر ايتام آل محمد؛ آن گاه که خورشيد پشت ابر مي ماند، آن گاه که دست گل هاي باغ از سر شاخه هاي گل نرگس کوتاه مي ماند، آن گاه که باران رحمت ازلي حق در پس پرده ي غيبت مي بارد.

وقتي چراغ در غربت غيبت مي ماند و گنجينه ي علم و دانش مهر غيبت مي خورد، چشم هاي نگراني در بوستان امت محمد صلي الله عليه و آله، در انتظار هدايت و



[ صفحه 54]



رهنمويي خيره مي مانند. چه مهربان است آن دل که براي خدا کوله بار علم بگشايد و هر گل را ذره اي از شهد دانايي ببخشد و پاي هر شاخه اي، زلال هدايت جاري کند، شب و روز رابه نگهباني بوستان آل محمد صلي الله عليه و آله چشم بر هم نگذارد و براي خدا راه بر کوردلي ها و تاريک نگري ها ببندد و دل امام چه قدر از او خرسند است که شيعيان امام را شادمان کرده است.خوشا سعادت آن کس که دل مهربان او را به دست آورد. چه قدر امام، عالمان عامل را دوست مي دارد؛ عالماني که خود را وقف خدا کرده اند و وقف ايتام آل محمد؛ عالماني که از دنيا گسسته اند [4] و به مهر او پيوسته؛ عالماني که علم را نردبان ملکوت ديده اند، نه پلکان قصرهاي دنيايي؛ عالماني که سرشارند از ثمرات بوستان علم؛ سرشارند از عمل صالح، از عبادت، از اخلاص، از تواضع و تقوا [5] و چشم دوخته اند به فرمان امام زمان شان که فرمود:

خودت را براي مردم ارزان کن و در دسترس همه قرار بده! محل جلوس خود را در ورودي خانه انتخاب کن تا مردم سريع و آسان با توارتباط داشته باشند. حاجت هاي مردم را برآور که ما ياري ات مي کنيم. به راستي که علم ما بر اوضاع شما احاطه دارد و هيچ چيز از احوال شما بر ما پوشيده نيست و حق با ما و در دست ماست. [6] .

علماي عصر غيبت دريچه هاي معرفت؛ چراغ راهنماي راه راست و معتمدين امتند؛ و چه حساس است اين مقام! چه ظرافتي دارد! دريچه ي معرفت چه قدر بايد شفاف باشد و زلال تا معرفت را چنان که هست



[ صفحه 55]



بنماياند. چراغ راهنماي صراط مستقيم چه قدر بايد دقيق و درست عمل کند آن قدر که امت را به سر منزل رضايت محبوب برساند. آن قدر که انتهاي وجود، خرسندي امام را جاري کند.

خدايا! علماي ما را که در عصر غيبت،در دوران يتيمي ما در دوران نهان بودن خورشيد، روشناي ديده ي ما هستند، از آفات مصون دار ودعاي امامشان را در حقشان مستجاب بدار که فرمود:

خداوندا! به لطف خود علما و دانشمندان ما را عمل نيکو و زهد و بي رغبتي از دنيا عطا کن. [7] .

آمين يا رب العالمين.


پاورقي

[1] ميزان الحکمه، روايت 22594.

[2] همان، روايت 22595.

[3] همان، روايت 22596.

[4] همان، روايات 13655-13651.

[5] همان، روايات 13655-13651.

[6] تپش قلم، ج 4، ص 71، توقيع مبارک امام عليه السلام که توسط شيخ محمد کوفي شوشتري براي آيةالله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني صادر فرمودند.

[7] مفاتيح الجنان، ص 222: «و تفضل علي علماتنا بالزهد و النصيحة».