بازگشت

گفتار ما


اينها پاره اي از کلماتي است که راجع به غير قابل ترديد بودن تولد و غيبت و ظهور حجت آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين به دست ما رسيده است و پر شدن زمين ستم آلوده از عدل و داد را ياد آور شده و با تعابيري چون «اگر از دنيا حتي بيش از يک روز باقي نمانده باشد خداوند آن روز را طولاني مي کند تا او ظهور کند» و «خدا در يک شب اسباب فرجش را فراهم خواهد کرد» بر قطعي بودن موضوع تاکيد مي کنند.

همچنين، اخباري که آورده شد دلالت مي کنند بر اينکه حضرت حجت - عجل



[ صفحه 46]



الله تعالي فرجه - از نسل امام حسين عليه السلام و زاده ي نوه ي قيصر روم و نام و کنيه اش، نام و کنيه ي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم است، عيسي بن مريم عليه السلام در نماز به او اقتدا مي کند، غيبتش به درازا مي کشد و با وجود عمري دراز در سيماي جواني رشيد ظاهر مي شود و از ستمگران در حق علي عليه السلام و شيعه اش انتقام مي گيرد و...

شايد منظور از ياد آوري اين ويژگيها در روايات، از بين بردن شک و ترديد منتظران فرج آن حضرت، و نشان دادن پوچي و دروغين بودن ادعاي فريبکاراني که تا زمان ظهور آن حضرت، هر چند وقت يک بار پيدا مي شوند و ادعاي مهدويت مي کنند باشد.

در احاديثي که ذکر به مسائل ديگري نيز اشاره شده که بر ضرورت اعتقاد به غيبت و ظهور آن حضرت تاکيد مي کند، بعضي از عباراتي که شامل آن مسائل است از اين قرار است: «هر که او را اطاعت کند از من اطاعت کرده است و هر که از فرمان او سرپيچد از فرمان من گردن کشيده است، هر کس در زمان غيبت، او را انکار کند مرا انکار کرده است و هر کس او را دروغ پندارد مرا دروغ پنداشته است.»و نيز: «هر کس امامان بعد از پيامبر را قبول داشته باشد اما فرزندم را انکار کند مثل کسي است که تمام پيامبران را قبول داشته باشد اما نبوت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را انکار کند.»

همچنين در اين احاديث با عبارات زير به معترفين و منکرين او در زمان غيبتش اشاره شده است: «گروهي نسبت به آن گمراه و گروهي رهيافته اند.»، «تا اينکه اکثر معتقدان به وجود مهدي و غيبت او ترديد مي کنند و از اعتقاد خود برمي گردند مگر آنان که داراي يقيني محکم و شناختي درست باشند.»

جمله اي که بايد خواننده ي محترم بيشتر در آن دقت کند سخن علي عليه السلام در جواب اصبغ بن نباته است که مي پرسد: «واقعا چنين چيزي اتفاق مي افتد؟» و امام مي فرمايد: «آري - اتفاق مي افتد- همان طور که او خلق شده است، و دست تو از معرفت به اين مطلب، کوتاه است». نکته ي قابل دقت اين است که مقصود امام عليه السلام از جمله ي «کما انه مخلوق»، «همان طور که او خلق شده است»چيست؟ آيا مقصود از



[ صفحه 47]



آن، خلقت گمراهان و رهيافتگان در مراحل خلقت نوري ايشان است يا مقصود خلقت غير مادي نيکان و برگزيدگان امت است يا مقصود مراحل تمثلي و نوري خود غيبت و ظهور است؟ [1] .

شايد با توجه به اين جمله که فرمود: «دست تو از معرفت به اين مطلب کوتاه است.» و نيز با نظر به وجود عوالم غير مادي- که بر خلقت غير مادي همه مخلوقات مشتملند و دست امثال اصبغ از آنها کوتاه است - همه ي اين احتمالات، مورد نظر باشند. علم از آن خداست، و دانا اوست و بس.


پاورقي

[1] بحث در مورد خلقت مثالي نوري غير مادي و مراتب نزولي آن، جايگاه خاصي دارد و ما در کتابهاي «جلوه ي نور»، «فروغ شهادت» و «سرالاسراء في شرح حديث المعراج» به طور مختصر به آن اشاره کرده ايم.

آدرس بحث مذکور، در کتابهاي نامبرده از اين قرار است: جلوه ي نور صفحات 19 تا 39، فروغ شهادت صفحات 23 تا 35، و سرالاسراء، ج 2، ص 170- مترجم.