بازگشت

روايات


1- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «... صيحه (فرياد آسماني)، جز در ماه مبارک رمضان نخواهد بود، و آن نداي جبرئيل به سمت مردم است.»

سپس فرمود: فريادگري از آسمان به نام قائم عليه السلام ندا در مي دهد که هر کس در شرق و غرب عالم است مي شنود و از هول و هراس آن، هر که خواب است بيدار مي شود، هر که برپا ايستاده بر زمين مي نشيند و هر که نشسته است از جا بر مي خيزد. هر کس که به اين صدا توجه کند و به آن پاسخ گويد مورد رحمت پروردگار واقع مي شود. صداي اول، همانا صداي جبرئيل روح الامين است...» [1] .

2- امام صادق عليه السلام فرمود: «... صداي آسماني در شب جمعه بيست و سوم ماه مبارک رمضان به گوش مي رسد، در آن هيچ شک نکنيد، بشنويد و اطاعت کنيد، و در آخر روز صداي ابليس ملعون به گوش مي رسد که مي گويد: «آي! فلاني کشته شد» تا اينکه مردم را به شک بيندازد و آنها را بفريبد، آن روز چقدر افراد گيج و



[ صفحه 150]



سرگردان و دودل پيدا مي شوند که در آتش سقوط کرده اند! هر گاه در ماه رمضان ندا را شنيديد ترديد به دل راه ندهيد که صداي جبرئيل است و نشانه ي آن اين است که به نام قائم عليه السلام و پدرش ندا مي دهد تا جايي که دختران پشت پرده، صدا را مي شنوند و پدران و برادرانشان را تحريک به خروج مي نمايند...» [2] .

3- امام صادق عليه السلام فرمود: «...قطعا قبل از خروج قائم، اين دو صدا به گوش مي رسد: صدايي از آسمان، که صداي جبرئيل است و صدايي که از زمين که صداي ابليس ملعون است، که نام شخصي را مي بردو مي گويد مظلوم کشته شد، و مقصودش از اين حرف، ايجاد فتنه و آشوب است، از نداي اولي اطاعت کنيد و از صداي دومي بپرهيزيد که مبادا شما را بفريبد...» [3] .

4- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «...وقتي خورشيد طلوع کند و آفتاب بدرخشد، ندايي از جانب خورشيد، به زبان عربي روشن و رسا، به طوري که هر که در آسمانها و زمين است بشنود، مردم را مخاطب قرار داده مي گويد: «اي مردم! اين مهدي آل محمد است، او را به نام و کنيه ي جدش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي نامد و نسبش را از امام حسن عسکري عليه السلام به امام حسين - صلوات الله عليهم اجمعين - مي رساند، با او بيعت کنيد که به راه راست هدايت شويد و از امر او سرپيچي نکنيد که گمراه خواهيد شد...» [4] .

5- امام صادق عليه السلام: «...اولين کسي که دست او (قائم)را مي بوسد، فرشتگان، سپس جنيان و بعد از آن برگزيدگان بشر هستند و مي گويند: «شنيديم و اطاعت کرديم»، و هيچ صاحب گوشي در عالم نمي ماند مگر اينکه آن صدا را مي شنود، و همه ي مردم، شهري و بياباني، اهل خشکي و دريا همه طاعتش را پذيرا مي شوند و بعضي از همديگر در مورد صدايي که شنيده اند توضيح مي خواهند.

وقتي غروب خورشيد نزديک مي شود، فريادي از مغرب بلند مي شود که:



[ صفحه 151]



«اي مردم!پروردگار شما از دره ي يابس از سرزمين فلسطين ظهور کرده است، او عثمان بن عنبسه اموي از نسل يزيد بن معاويه است، با او بيعت کنيد تا به حق راه يابيد و مخالفت نکنيد که گمراه مي شويد.» فرشتگان، جنيان و برگزيدگان بشر در پاسخ، او را تکذيب کرده، حرفش را دروغ مي شمارند و مي گويند: «کلامت را شنيديم و زير پا گذاشتيم» و در آن هنگام، هيچ شکاک، دو دل و منافق يا کافري باقي نمي ماند مگر اينکه با اين صداي آخري گمراه مي شود...» [5] .

6- عثمان بن سعيد عمري از امام عسکري عليه السلام نقل مي کند: «...سپس او خروج مي کند و گويا من بيرقهاي سفيد را مي بينم که بر بالا ي سرش، در نجف به اهتزاز در آمده اند.» [6] .

7- عبدالکريم جلاب مي گويد: در خدمت امام صادق عليه السلام، سخن از امام قائم عليه السلام به ميان آمد، فرمود: «بدانيد که وقتي او قيام کند، مردم مي گويند: «اين ديگر کجا بود و از کجا آمده است؟ اين مدتهاست استخوانهايش هم پوسيده است.» [7] .

8- علي بن ابي حمزه مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي قائم قيام کند، مردم او را انکار خواهند کرد، زيرا در سيماي جواني مؤمن ظهور خواهد کرد، و هيچکس بر اعتقاد به او ثابت نمي ماند مگر کسي که خداوند، در عالم ذر، از او پيمان گرفته است.» [8] .

9- سيف بن عميره مي گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود: وقتي قائم عليه السلام قيام کند، مؤمن در قبرش مطلع مي شود و به او گفته مي شود: صاحب تو قيام کرده است، اگر مي خواهي به او ملحق شوي، ملحق شو و اگر مي خواهي همچنان در نعمت و بزرگداشت پروردگارت بماني، بمان.» [9] .

10- ام سعيد احمسيه مي گويد: به امام عليه السلام عرض کردم: «نشانه اي از



[ صفحه 152]



خروج قائم برايم بيان فرما.» امام عليه السلام فرمود: «اي سعيد! هرگاه قرص تمام ماه، در ماه رجب گرفت و مردي در آن هنگام خروج کرد، آن موقع، وقت خروج قائم است.» [10] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 230، روايت 96.

[2] بحار الانوار، ج 52، ص 230، روايت 96.

[3] بحارالانوار، ج 52، ص 230، روايت 96.

[4] بحارالانوار، ج 53، ص 8، روايت 1.

[5] بحارالانوار، ج 53، ص، روايت 1.

[6] اثبات الهداه، ج 3، ص 482، روايت 189.

[7] اثبات الهداه، ج 3، ص 533، روايت 467.

[8] اثبات الهداه، ج 3، ص 536، روايت 483.

[9] اثبات الهداه، ج 3، ص 574، روايت 721.

[10] اثبات الهداه، ج 3، ص 575، روايت 724.