بازگشت

گفتار ما


اگر کسي در احاديثي که ذکر شد دقت نمايد متوجه مي شود که نه رواياتي که بر ظهور امام بعد از پر شدن زمين از عدل و داد، دلالت دارد و نه رواياتي که نشانه هاي حتمي ظهور را بيان مي کند و نه هيچيک از روايات ديگر، براي ظهور، وقت تعيين نمي کنند، بلکه فقط درصدد بيان علائم ظهور و آثار آن هستند.

اما در مورد علم امام عليه السلام به زمان ظهور؛ معلوم است که بر اساس رواياتي که



[ صفحه 149]



دلالت دارد بر اينکه امام به همه ي حقايق عالم و آنچه بوده و هست و خواهد بود، [1] آگاه است امام عليه السلام زمان ظهور را مي داند و البته اين مطلب با رواياتي که ذکر شد منافاتي ندارد زيرا مقصود از آن روايات اين است که امام عليه السلام تعيين وقت نمي فرمايد نه اينکه وقت ظهور را نمي داند، بلکه مي توان گفت، جمله ي انتهايي روايت اول که فرمود: «هيچيک از اسرار الهي نيست مگر اينکه اولياء خدا به دانستن آنها مخصوص شده اند و آن راز نزد ايشان موجود است تا بر آنان حجت باشد.» دلالت بر اين مي کند که امام عليه السلام از زمان ظهور، مطلع است.


پاورقي

[1] برخي از اين روايات در کتاب فروغ شهادت صفحات 100- 90 ذکر شده است.