بازگشت

روايات


1- صقر بن دلف مي گويد: از امام جواد عليه السلام شنيدم که مي فرمود: «امام بعد از من پسرم علي است، امر او امر من، سخن او سخن من و اطاعت او اطاعت از من است؛ امامت پس از او به پسرش حسن مي رسد، امر او امر پدرش، سخن او سخن پدرش و



[ صفحه 72]



پيروي از او پيروي از پدرش است. سپس ساکت شد. عرض کردم: يابن رسول الله، پس امام بعد از حسن کيست؟ امام عليه السلام سخت گريه کرد، سپس فرمود: «بعد از حسن، فرزندش قائم به حق، امام منتظر است.» عرض کردم: «يا بن رسول الله چرا آن حضرت، قائم ناميده شده است؟ فرمود: «زيرا بعد از آنکه ياد و نام او مرد و اکثر معتقدان به امامتش از او برگشتند قيام مي کند.» بعد عرض کردم: «چرا آن حضرت منتظر ناميده شده است؟» فرمود: زيرا دوران غيبت او بسيار طولاني مي شود، دينداران و خداجويان ناب منتظر خروج او هستند و شکاکان بي ايمان، او را انکار مي کنند، منکران - حق و ديانت- ياد و نام او مرد و اکثر معتقدان به امامتش از او برگشتند قيام مي کند.» بعد عرض کردم: «چرا آن حضرت منتظر ناميده شده است؟» فرمود: زيرا دوران غيبت او بسيار طولاني مي شود، دينداران و خداجويان ناب منتظر خروج او هستند و شکاکان بي ايمان، او را انکار مي کنند، منکران- حق و ديانت - ياد و نام او را مسخره مي کنند، و عده زيادي براي ظهور او وقت و زمان تعيين مي نمايند، برخي که شتابزده و عجولند - يا با متوسل شدن به مدعيان دروغگو يا با نااميد شدن از آمدن مهدي و انکار او- خود- و دينشان را به نابودي مي کشانند و مسلمانان واقعي که تسليم امر امامت هستند از خطرها رسته و نجات مي يابند.» [1] .

2- جابر مي گويد: در خدمت امام باقر عليه السلام بودم که مردي وارد شد- و امام شروع به صحبت فرمود- تا به اينجا رسيد که فرمود: «از آن رو، امام غايب، مهدي ناميده شده است که به امر پنهان از تمام مردم، رهنما مي شود؛ او تورات و ساير کتابهاي آسماني را از غاري در انطاکيه خارج مي کند، آنگاه در بين اهل تورات و ساير کتابهاي آسماني را از غاري در انطاکيه خارج مي کند، آنگاه در بين اهل تورات به تورات، در بين اهل انجيل به انجيل، در ميان اهل زبور به زبور و در ميان اهل قرآن به قرآن حکم مي کند، [2] آنچه از اموال دنيا که روي زمين ظاهر يا در دل زمين پنهان است براي او جمع شده و در خدمتش قرار مي گيرد، سپس به مردم مي فرمايد: «آنچه که از پيوند خويشاوندي بريديد و قطع رحم نموديد، خونهايي که ريختيد و حرامهايي که انجام داديد همه را اصلاح و جبران کنيد.» به آن حضرت چيزي داده مي شود که به



[ صفحه 73]



پيشينيان او داده نشده است...» [3] .

3- ابو سعيد خراساني مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: «آيا مهدي و قائم يکي هستند؟» حضرت فرمود: «آري»، گفتم: «چرا آن حضرت مهدي ناميده شده است؟» فرمود: «زيرا به تمام امور پنهان رهنما مي شود و قائم ناميده شده است زيرا بعد از آنکه بميرد [4] به امر بسيار مهمي قيام مي کند.» [5] .

4- از امام صادق به نقل از پدران بزرگوارش آمده است: «رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «قائم از نسل من است، نام او نام من، کنيه اش کنيه ي من، سيما و قامتش سيما و قامت من و روش او روش من است، مردم را بر پيروي از من و دينم بپا مي دارد و آنان را به کتاب خدا دعوت مي کند، هر که از او اطاعت کند از من اطاعت کرده است...» [6] .

5- محمد بن عجلان مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي قائم عليه السلام قيام کند از نو مردم را به اسلام دعوت مي کند، مردم را به چيزي که کهنه و فراموش شده است و اکثريت مردم از آن جدا شده و به گمراهي افتاده اند هدايت مي نمايد، قائم عليه السلام، مهدي ناميده شده است زيرا به چيزي که ديگران نسبت به آن گمراه شده اند رهنما مي شود و قائم ناميده شده است زيرا به حق قيام مي نمايد.» [7] .

6- محمد بن علي سلمي مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «همانا مهدي، مهدي ناميده شده است زيرا به امري پنهان و آنچه در دل مردم نهفته است رهنما مي شود...» [8] .



[ صفحه 74]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 51، ص 30، روايت 4.

[2] ظاهرا مقصود اين است که حکم الهي واحد را به استناد کتابهاي مختلف آسماني به مردم اعلام مي کند، نه اينکه هر کتاب حکم جدا و متفاوتي نسبت به کتابهاي ديگر داشته باشد و مردم به احکام مختلف عمل نمايند.مترجم.

[3] بحارالانوار، ج 51، ص 29، روايت 2.

[4] مجلسي رحمه الله عليه فرموده است: اينکه فرموده است: «بعد از اينکه مرد» مقصود اين است که نام و يادش مرد يا مردم او را مرده پنداشتند، روايت 1 در همين فصل نيز اين مطلب را تاييد مي کند.

[5] بحار الانوار، ج 51، ص 30، روايت 6.

[6] اثبات الهداه، ج 3، ص 526، روايت 426.

[7] اثبات الهداه، ج 3، ص 555، روايت 593.

[8] اثبات الهداه، ج 3، ص 573، روايت 711.