بازگشت

گفتار ما


در بعضي از جملات اين روايات نکاتي وجود دارد که شايسته است درباره آنها قدري بيشتر دقت شود:

1- شايد منظور از جمله ي «وقد اوذنتم به»، «اين مطلب، پيشاپيش اعلام شده است.»رواياتي باشد که سالها قبل از تولد آن حضرت از پدران بزرگوارش نقل شده و از تولد، برخي ويژگيها، ظهور و اعمال آن حضرت پس از ظهور خبر مي دهند. [1] .

2- ممکن است عبارت «حکيم الاوصياء» در روايت سوم، به حکومت و قدرت فراگير و بلا منازع آن حضرت در اجراي احکام الهي و برقراري قوانين و مقررات دين که به طور کامل و بدون کمترين مصالحه و مماشاتي انجام مي گيرد اشاره نمايد. [2] .

پيامبران و امامان گذشته چنين حکومت و قدرتي نداشته اند و خداوند تا اين مقدار، دست ايشان را در امر حکومت باز نگذاشته است.

3- در مورد عبارت «نور الاوصياء» در حديث سوم اين احتمالات قابل تصور است:

الف - آن حضرت از نسل جانشينان رسول الله (ائمه)عليهم السلام است.

ب - انوار و مقامات بلند ائمه عليهم السلام بر مردم پوشيده و پنهان مانده و جز اندکي از خواص ايشان، آنان را نشناخته اند اما حضرت حجت عليه السلام با ظهورش، مقام و منزلتش را آشکار مي کند.

ج- چنانکه در فصل يازدهم همين باب ذکر مي شود، مقصود بيان خصوصيات ظاهري آن حضرت و سيماي درخشان ايشان است.

4- عبارت «ياخذون منه حلالهم و حرامهم قبل قيامه»، «قبل از قيام قائم، مردم، حلال و حرام - و بايد و نبايد- خود را از او مي گيرند» که در حديث پنجم آمده است، شايد دلالت کند بر اينکه آن حضرت حجت خدا بر روي زمين است و ما بايد حل



[ صفحه 62]



مشکلات ديني خود را از ايشان جويا شويم.

معلوم است که چنين کاري- به علت غيبت آن حضرت - براي ما ممکن نيست، از اين رو بايد احکام ديني را از قرآن و سنت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و سخنان ائمه معصومين عليهم السلام استخراج نماييم، يا- اگر خود اهل استنباط نيستيم - از کسي که آنها را استخراج کرده پيروي - وتقليد- نماييم، و معني چنين کاري اين است که احکام و تکاليف ديني را از امام زمان عليه السلام جستجو کرده ايم زيرا فرمايش ايشان چيزي جز بيان قرآن و سنت نيست.


پاورقي

[1] به روايات فصل دوم از باب اول مراجعه نماييد.

[2] به روايات فصل هفدهم از باب هشتم مراجعه نماييد.