بازگشت

گفتار ما


معلوم است که روايت چهارم، توضيح سه روايت اول است و در اين روايات، نکاتي است که بايد روشن شود:

1- در حديث اول، اگرچه لفظ «تعمي» معني لفظ «تخفي» را در بردارد، اما آمدن آن به جاي «تخفي» رساننده ي مطلبي است که از «تخفي» چنين مطلبي فهميده نمي شود، [1] و آن نکته اين است که در اين لفظ اشاره به اين است که ولادت آن حضرت براي خواص آشکار بوده است و خداوند سبحان ديده ي ديگران را از ديدن آن فرو بسته است.

شاهد اين ادعا اين است که لفظ «الناس» (مردم) که در روايت آمده است چنانکه از کاربرد آن در قرآن و حديث پيداست به عموم بشر اشاره دارد نه به خواص و برگزيدگان.



[ صفحه 59]



2- اين روايات به علامتي از علائم ولادت آن حضرت (مخفي بودن) نيز اشاره مي کند.

3- جمله ي «لئلا يکون لاحد في عنقه بيعه اذا خرج»، - تا اينکه در گرو بيعت هيچ کس نباشد- بيانگر آن است که هر امام معصومي در عصر خودش، وبه اقتضاي مصالح اسلام و مسلمين، نسبت به مردم و حکام وظيفه اي بر عهده دارد.

بنابراين، اگر حضرت صاحب عليه السلام در بين مردم حضور داشتند، ناچار بايد در برخورد با مردم و ستمکاران، به اقتضاي مصلحت اسلام و مسلمين، يا به نبرد با طاغوت بر مي خاستند يا به خاطر تقيه به سکوت و صلح مي گذراندند و در هر يک از اين صورت، همانطور که پدران بزرگوارش به شهادت رسيدند ايشان نيز به همين مطلب اشاره مي کنند- و سرانجام زمين از حجت خدا خالي شده و اهلش را در خود فرو مي برد و مقصود نهايي از وجود حجت خدا در زمين برآورده نمي شد.

لفظ «منا» که در عبارت مشابه، در حديث هشتم فصل دوم از همين باب، آمده است، و همه امامان عليهم السلام و از آن جمله، حضرت حجت عليه السلام را شامل مي شود گواه اين مطلب است.

مطالعه و دقت در زندگي امير المؤمنين و ساير امامان عليهم السلام، که گاه با نبرد و درگيري و زماني با سکوت و آرامش همراه بوده - و در نهايت همگي به قتل امامان عليهم السلام انجاميده است - به روشنتر شدن آنچه ذکر شد کمک مي نمايد.


پاورقي

[1] «تعمي» از «عمي يعمي» به معني کور شدن و بسته شدن چشم؛ و «تخفي» از «خفي يخفي»به معني پنهان شدن است. بنابراين استعمال لفظ «تعمي» نشان مي دهد که نقص از ناحيه بيننده است نه از ناحيه شخصي که بايد ديده شود.مترجم.