روايات
1- غياث ابن اسد مي گويد: از محمد بن عثمان عمري قدس سره شنيدم که مي گفت: هنگامي که حضرت مهدي صلوات الله عليه به دنيا آمد، از سر مبارکش نوري به سمت آسمان اوج گرفت، آنگاه حضرت به سجده افتاد در برابر پروردگار جبين به خاک سائيد سپس سر برداشت و چنين فرمود: «اشهد (ان لا اله الا هو و الملائکه و اولوا العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزيز الحکيم، ان الدين عندالله الاسلام) [1] محمد بن عثمان اضافه کرد: ولادت آن بزرگوار در شب جمعه بود.» [2] .
2- احمد بن اسحق سعد اشعري در يک حديث طولاني از امام عسکري عليه السلام نقل مي کند که از ايشان سوال کردم: «يا بن رسول الله! امام و خليفه بعد از شما چه کسي است؟» امام عليه السلام به سرعت از جا برخاست و وارد خانه شد، پس در حالي که پسري ماهرو و سه ساله را بر دوش خود نشانده بود خارج شد و فرمود: «اي احمد بن
[ صفحه 56]
اسحق! اگر تو در نزد خدا و ائمه احترام نداشتي اين پسرم را به تو نشان نمي دادم، او همنام و همکنيه رسول الله است و زمين مالامال از ستم را از عدل و داد سرشار خواهد کرد.» [3] .
3- يعقوب بن منقوش مي گويد: «بر امام عسکري عليه السلام وارد شدم، ايشان بر روي سکويي در خانه نشسته بودند، در سمت راست آن حضرت اتاقي بود که پرده اي جلوي در آن آويزان بود. عرض کردم: «مولاي من، صاحب الامر کيست؟» فرمود: «اين پرده را بالا بزن»، پرده را بالا زدم، پسري هشت ساله با قدي در حدود يک متر و اندي - پنج وجب- با پيشاني بلند، چهره اي نوراني، چشماني درشت و درخشنده، دستاني قوي و گوشت آلود و زانواني برجسته که خالي بر گونه ي راست و پارچه اي بر سر داشت خارج شد، روي پاي امام عسکري عليه السلام نشست، امام فرمود: «اين صاحب شماست» سپس به سرعت از جا بلند شد و فرمود: «پسرم!به داخل خانه برو تا زمان مقرر.»در حالي که من به سيما و قد و قامتش نگاه مي کردم داخل خانه شد. امام عسکري عليه السلام فرمود: «يعقوب! نگاه بکن ببين در خانه کيست؟» من وارد اتاق شدم اما هيچ کس را نديدم. [4] .
4- محمد بن علي بن حمزه علوي مي گويد: از امام عسکري عليه السلام شنيدم که مي فرمود: ولي خدا و حجت او بر بندگانش و جانشين من، پاک و پاکيزه و مختون در هنگام طلوع فجر در شب نيمه شعبان سال دويست و پنجاه و پنج متولد شد. [5] .
پاورقي
[1] آل عمران: 18 و 19- با اين تفاوت که آيه اين گونه شروع مي شود: (شهد الله انه لا اله...) ترجمه: خداوند و ملائکه و صاحبان علم گواهي مي دهند که خدايي جز او نيست، او قائم به قسط است و جز او خداي مقتدر شکست ناپذيري که ساخته و پرداخته اش خالي از هر عيب و نقصي است هيچ خدايي نيست، دين پذيرفته شده در نزد خداوند، همانا اسلام است.
[2] بحارالانوار، ج 51، ص 15، روايت 19.
[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 479، روايت 180.
[4] اثبات الهداه، ج 3، ص 480، روايت 183.
[5] اثبات الهداه، ج 3، ص 570، روايت 683.