بازگشت

گفتار ما


از روايات اين فصل و روايات مشابه ديگري که ما آنها را در اين جا نياورده ايم، معلوم مي شود که مشيت و اراده ي خداوند بر اين تعلق گرفته است که در ادامه ي اين عالم، عالم ديگري که طول آن با طول دنيا از زمان آدم عليه السلام تا قائم عليه السلام برابر است، برقرار شود تا پيامبران و جانشينانشان عليهم السلام و پيروانشان از اول عالم و مستضعفان و صالحاني که داراي ايمان ناب هستند، بعد از پيدايش دولت عدل و حکومت صالح، از عنايات خاص الهي در زمين بهره مند شوند و مستکبران و دشمنان و کافران محض، پاداش کارهاي بدشان را ببينند.

آيه ي (و نريد أن نمن علي الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثين و نمکن لهم في الأرض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا يحذرون) [1] و نيز آيه ي (وعد الله الذين آمنوا منکم ليستخلفنهم في الأرض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن



[ صفحه 236]



لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنم من بعد خوفهم أمنا يعبدونني لا يشرکون بي شيئا) [2] .

بر اين مطلب يعني برقراري عالمي ديگر، در ادامه ي همين عالم، دلالت مي کنند.

بنابر آنچه گذشت، روايات گواه آن هستند که وعده هايي که خداوند در اين آيه ها داده تا مستضعفين را پيشوايان و وارثان زمين قرار دهد، به جانشيني بگمارد، قدرت بخشد و ترسشان را به امنيت تبديل کند، در مدت کوتاهي واقع نمي شود، بلکه در دوران طولاني و روزگاري دراز محقق مي شوند، و در نتيجه، وقوع اين امر، به رجعتهاي متعدد نياز دارد تا تمام کساني که از اول عالم داراي ايمان ناب بوده اند يا از کافران محض به شمار ميرفته اند رجعت نمايند.

بنابراين، دنيا پس از ظهور حضرت مهدي، بلافاصله و با سرعت، به برپا شدن قيامت منتهي نمي شود. حديث هفتم فصل ششم همين باب که در آينده خواهد آمد، بر همين مطلب دلالت مي کند. در آن حديث که از روز مورد اشاره در آيه (في يوم کان مقداره خمسين ألف سنة) [3] سوال شده است امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «آن بازگشت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم است، حکومتش در رجعتش پنجاه هزار سال است و اميرالمؤمنين در رجعتش چهل و چهار هزار سال حکومت مي کند.»

اما علت اختصاص چند بار رجعت به اميرالمؤمنين عليه السلام از حديث چهارم - که تمام آن را در آخر کتاب ذکر خواهيم کرد- فهميده مي شود که شايد اين علت، يک ويژگي و خصيصه اي باشد که خداوند براي اميرالمؤمنين عليه السلام قرار داده است.

درباره ي چگونگي رجعتهاي متعدد اميرالمؤمنين عليه السلام و اينکه آيا بعد از مرگ طبيعي، يا شهادت و کشته شدن آن حضرت با هر پيامبر و امامي رجعت مي کند تا او را ياري و حمايت کند، هر دو احتمال وجود دارد.



[ صفحه 237]




پاورقي

[1] قصص: 5 و 6- اراده کرده ايم که بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان زمين گردانيم و در زمين، قدرت دهيم و به فرعون و هامان و لشگريانش، همان چيزي را که از ناحيه آنان بيم داشتند بنمايانيم.

[2] نور: 55- خداوند، مؤمنان شما را وعده داده است که به جانشيني در زمين بگمارد همان طور که ديگران را قبل از ايشان به جانشيني گماشت، و تا دين آنها را که براي ايشان پسنديده است قدرت دهد و ترسشان را به امنيت بدل کند تا، بدون هيچ شرکي، مرا بپرستند.

[3] معارج: 4- روزي که مقدارش پنجاه هزار سال است.