بازگشت

گفتار ما


تعدادي از روايات و بخشهايي از زيارات که از آنها مي توان به رجعت پيامبران و امامان عليهم السلام استدلال کرد آورده شد و رواياتي نيز بعدا خواهد آمد، اما چيزي که هست، مساله رجعت از اموري است که تصور آن هم براي عموم مردم سخت است تا چه رسد به تصديق و قبول کردن آن. و از همين روست که بعضي از امامان عليهم السلام غالبا براي اظهار وقوع رجعت، سوگند خورده اند و بر رجعت انبياء و امامان عليهم السلام از حد اشاره گذرانده، و تصريح کرده اند، تا اينکه براي عموم مردم و بلکه براي بعضي از دانشمندان و محدثين و خواصي که ممکن است عجيب و بعيد بودن رجعت به دلشان خطور کند، هيچ شک و ترديدي در اصل وقوع و خصوصيات رجعت، باقي نماند. و نيز از همين رو براي بيان حتمي و قطعي بودن آن به آيه ي (بل کذبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لما يأتيهم تأويله) [1] متمسک شده و آن را شاهد آورده اند و نيز به ما آموخته اند که در زيارت امامان معصوم عليهم السلام با تاکيد بر واقع شدن مساله رجعت بگوييم: «به رجعت شما معترفيم و هيچ قدرتي براي خدا را، انکار نمي کنيم.»يا بگوييم: «وقوع چيزي جز آنچه خدا بخواهد، به گمان ما نرسد» و شبيه اين حرفها.

بنابراين آنچه از عموم روايات رجعت به ويژه از اين رواياتي که ذکر شد بر مي آيد، اين است که خداي تعالي قصد نابود کردن سريع جهان و بلافاصله بر پا کردن قيامت و حشر خلائق را ندارد، بلکه به عکس، بناي آن ذات مقدس اين است که جهان، باقي باشد، و بر خلاف زمانهاي پيشين، عدالت بر پا شود و ايمان و توحيد برقرار باشد و ادامه پيدا کند.

از آنجا که اراده ي خداي تعالي و بناي او بر اين نيست که زمين، از حجت خالي باشد، ناگزير بايد قبل از قيامت و بر پاشدن عدل الهي در جهان آخرت، حجتهاي الهي - صلوات الله عليهم اجمعين- رجعت کنند و در بين رجعت کنندگان



[ صفحه 230]



حکومت نمايند، و دلهاي آنان و شيعيانشان را آرامش و تسلي بخشند.


پاورقي

[1] يونس: 39- بلکه آنچه را به آن دانشي ندارند دروغ معرفي کردند و حقيقت آن، هنوز برايشان روشن نشده است.