بازگشت

گفتار ما


خلاصه ي آنچه مي توان درباره ي اين رويات گفت اين است که خداوند، خالق تمام چيزها و مدبر همه ي آنهاست و از اينکه امور از راهي غير از اسباب، صورت پيدا کند ناخوش دارد و اختيار اسباب هم به دست خود اوست، بنابراين چه مانعي دارد که در دوره اي از زمان، اسباب و کار آنها را به شيوه اي غير از آنچه در گذشته بوده است مقرر فرمايد؟

آنچه امام باقر عليه السلام در حديث چهارم فرموده اند و نيز موضوع خلقت حضرت عيسي عليه السلام - بدون سبب واقع شدن پدر براي تولد- و نيز طول عمر حضرت قائم عليه السلام و رجعت پيامبران و امامان عليهم السلام و اعمال خارق العاده و معجزات و کراماتي که از پيامبران و اولياء صادر شده است، از اين قبيل هستند.

بنابراين فقط به اين خاطر که معني روايات به ذهن و انديشه ي کوتاه نگر ما، روشن و قابل قبول نيست نمي توان در سند بعضي از روايات شک و خدشه وارد کرد، زيرا مقدار زيادي از اين مطالب در لابه لاي رواياتي آمده است که آن روايات از اموري به ما خبر مي دهد که بعضي از آن امور، واقع شده است و اين امر به تنهايي، بر صحيح بودن سند و متن روايت تاکيد مي کند هر چند که ما در حال حاضر مقصود آن را نفهميم.



[ صفحه 213]



علاوه بر آنچه ذکر شد، از مجموعه ي روايات مربوط به غيبت چنين فهميده مي شود که در دوره ي غيبت و ظهور، آن طور که در مقدمه ي کتاب اشاره کرديم، بيشتر اتفاقات، از امور غير عادي است، و شايد بتوان ادعا کرد که روايات در اين مورد، از تواتر معنوي برخوردار هستند و بنابراين جايي براي انکار و تعجب و بعيد شمردن اين امور، وجود ندارد.