گفتار ما
از اين حديث [1] چند مطلب فهميده مي شود:
[ صفحه 50]
1- خبر دادن امام عليه السلام از نزديک بودن تولد فرزندش و اينکه او حجت خدا در زمين است. اين امر به علم امام بر مي گردد و شکي نيست که امام از گذشته و حال و آينده و تمام وقايع آنها مطلع است. [2] .
2- خبر دادن از اينکه پسرش از نرجس خاتون متولد مي شود در حالي که با وجود نزديکي وضع حمل، هيچ آثار بارداري در آن بانو نبوده است، شايد علت مخفي بودن اين امر نيز به همان علت مخفي بودن ساير امور و جنبه هاي زندگي آن حضرت عليه السلام که در روايات آمده است برگردد.
3- اطلاع داشتن امام از نهاد و زواياي دل حکيمه، وقتي درباره ي خبري که امام عليه السلام به او داد ترديد کرد، که در نتيجه امام او را صدا زد و فرمود: «شتاب مکن» و باز اطلاع داد که ولادت حجت خدا نزديک است. اين مطلب نيز به علم امام عليه السلام بر مي گردد.
4- تلاوت کردن سوره هاي سجده و يس توسط حکيمه. شايد اين عمل مخصوص زمان تولد حضرت قائم - عجل الله تعالي فرجه- بوده وامام عسکري عليه السلام به حکيمه چنين دستوري داده باشند يا شايد تلاوت اين سوره ها در هنگام وضع حمل زنان به عنوان سنت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در بين اهل بيت معمول بوده است.
5- اينکه حکيمه خطاب به نرجس عليهما السلام عبارت «اسم الله عليک» را ادا کرد شايد نوعي تبريک و تهنيت به او بوده است.
6- پيدايش سستي و آرامش در حکيمه، که ممکن است ناشي از عظمت موضوع و تولد آن بزرگوار باشد.
7- سجده کردن حضرت حجت عليه السلام. شايد اين سجده به خاطر شنيدن سوره
[ صفحه 51]
سجده و آيه سجده در آن بوده است و شايد هم سپاسگزاري از خداوند است که به او هستي بخشيده و به وعده ي امامت و وراثت مستضعفين که در آيه (و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض) [3] آمده، وفا فرموده است. تلاوت کردن همين آيه، چنانکه در احاديث به آن اشاره شده است، [4] مي تواند شاهدي براي صحت احتمال دوم باشد.
8- سخن گفتن حضرت حجت عليه السلام در هنگام ولادت و هفت روزگي و شهادت بر يگانگي خداوند و درود فرستادن بر پيامبر و اميرالمؤمنين و ائمه عليهما السلام يا به تعبير ديگر اداي شهادتين و سلام بر اميرالمؤمنين و ائمه عليهما السلام تا پدر بزرگوارش و سپس تلاوت آيه (و نريد ان نمن...).
نظير اينگونه سخن گفتن در زمان ولادت از انبياء و اولياء عليهما السلام نيز ديده شده است و هر کس به رتبه و مقام آنان در نزد پروردگار آشنايي داشته باشد کمترين ترديدي در صحت اين قضيه نخواهد داشت و اساسا چه جاي تعجب و ترديد است در حالي که خداوند سبحان در قرآن کريم از سخن گفتن بعضي از پيامبران [5] از جمله حضرت عيسي بن مريم - علي نبينا و آله و عليه السلام - خبر داده است.
پاورقي
[1] ظاهر احاديثي که در اين زمينه وارد شده است بيانگر آن است که در ايام ولادت حضرت حجت عليه السلام، فقط حکيمه به نرجس خاتون رسيدگي مي کرده است و شخص ديگري در اين مدت بر او وارد نشده است، اما در عين حال رواياتي که از حکيمه رسيده از نظر متن و شخص ناقل و مقدار کم و زيادي در الفاظ و عبارات مختلف هستند فلذا ممکن است اختلاف يا از ناحيه کساني باشد که از حکيمه نقل کرده اند يا از طرف محدثيني که بعدها روايات را ضبط نموده اند اختلاف پيدا شده باشد.
[2] اين مطلب را در کتاب فروغ شهادت به تفصيل مطرح کرده ايم.
[3] قصص: 5.
[4] بحار الانوار، ج 51، ص 17، روايت 25.
[5] مريم: 32- 29.