بازگشت

حکومت نااهلان و تسلط اشرار


حکومت را به کسي دهند که مستحق آن نيست.

کساني به حکومت رسند که ايمان راسخ ندارند و جزء کساني هستند که بايد با ايشان از باب تاليف قلوب معامله و معاشرت کرد.

مردمان سفيه نادان را عمال و اعوان دولت سازند.



[ صفحه 140]



سفهاي قوم راعي ايشان باشند.

اولاد علوج اکابر باشند. (علوج: کافر و پست و لا ابالي و بي اطلاع از دين)

روبيضة در امور عامه مردم تکلم کنند. (يعني کساني که حق تکلم ندارند).

بر خود مقدم کنند کساني را که افضل ايشان نيست.

اشراف ذليل شوند و بي حسبان بلندي يابند.

اشرار بر اخيار مسلط شوند.

نيکان ايشان از اشرارشان مي ترسند.

خداوند اشرار را بر ايشان مسلط کند که ايشان را به عذابهاي بد شکنجه کنند.

پسرانشان را ذبح و زنانشان را به بي عفتي کشند، خوبانشان دعا کنند و مستجاب نگردد.

مرد خود را به بد زباني مشهور کند تا از وي بپرهيزند و امري به وي واگذار کنند و به مقامي برسد.