وضع علماي سوء و رفتارشان و رفتار اهل منبر
فقهاي هدايت کم و فقهاي ضلالت و خيانت بسيار.
فقيه، فقه را براي غير دين فراگيرد و مطلوب او رياست است.
فقهاشان فتوي دهند به آنچه بخواهند.
علماشان بر طمع و کمي ورع باشند.
علماء بر در خانه ي ستمگران رونده باشند.
علماي ايشان بدترين خلق خدايند.
فقهاي ايشان بدترين فقهاي زير آسمانند. فتنه از ايشان برخيزد و به ايشان برگردد. علماء و فقهاشان خيانتکار باشند. آگاه باش که ايشان فجار و اشرار خلق خدايند. اتباع ايشان و کساني را که نزد ايشان مي روند و از ايشان فرامي گيرند و با ايشان مجالست و مشاورت مي کنند اشرار خلق خدايند، خداوند ايشان را به جهنم داخل کند در حاليکه کور و کر و لال باشند، هر گاه آتش فروکش کند بر شعله ي وي بيفزايند و هر گاه پوست بدنشان پخته و سوخته شود تازه کنند تا از عذاب بچشند.
علمائشان شرار خلق خدايند بر روي زمين، از آن جهت که ميل به تصوف و فلسفه مي کنند، قسم به خدا که اين گونه از علما از اهل عدول و تحريف هستند (يعني عدول و انحراف از دين)، در حب و دوستي مخالفين ما مبالغه مي نمايند، شيعيان و دوستان ما را گمراه مي کنند، اگر به منصبي برسند از رشوه گرفتن سير نمي شوند و اگر مخذول شوند و دستشان به جائي نرسد عبادت خدا را برپا کنند.
آگاه باشيد که اين گونه علماء قاطع طريق و دزدان راه مومنين اند و دعوت کنندگان به سوي راه ملحدين اند، پس هر کس درک کند ايشان را بايد که از ايشان حذر کند و دين و ايمان خود را از ايشان حفظ نمايد.
[ صفحه 135]
در منابر امر به تقوي شود اما گوينده خود عمل نکند به آنچه مي گويد. بر منبرها دروغ را طرفه و ظرافت بشمارند.