حال مؤمن صالح و بنده مطيع خدا
مومن غمگين و حقير و ذليل باشد.
مومن ذليل باشد، و منافق عزيز.
مومن تحقير شود و فاسق توقير.
مومن ذليل تر از کنيز باشد.
مومن مستضعف و فاسق با شرافت باشد.
مومن ضعيف و صغير باشد.
صاحب مال از مومن عزيزتر باشد.
هر گونه خواري از مردم زمان به مومن برسد.
اشخاص صالح سبيل آويزان باشند. [1] .
اگر صالحي را ببينند او را رد کنند و اگر نمامي را ببينند او را استقبال کنند. ساعت نخواهد شد تا اينکه مردم دشمن بدارند کسي را که اطاعت خدا کند و
[ صفحه 128]
دوست بدارند کسي را که معصيت خدا کند.
مومن ساکت و صامت باشد و کلام او مقبول نشود.
اولياي خدا که در لباس کهنه و چهره هاي زرد از عبادت و بيداري شب هستند؛ اگر شخصي از ايشان تکلم کند و سخن حق بگويد به او بگويند: ساکت باش، تو قرين شيطاني و راس ضلالت هستي.
اي بوس و نکبت باد بر اين امت که چه ها رسيد از ايشان به کساني که طاعت خدا کنند و چگونه مطرود خواهند شد و زده خواهند شد و تکذيب خواهند شد از جهت اين که اطاعت خدا مي کنند، پس ايشان را ذليل کنند به سبب اطاعت خدا.
پاورقي
[1] اين مثل و کنايه از غم و گرفتگي و بيچارگي است.