مطلب ديگر
اين وقائعي که پيش گوئي شده است از پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم و ائمه ي طاهرين عليهم السلام بر دو نوع است: نوعي وقايع کليه عامه است که جنبه نوعيت و عموميت و کليت دارد و نوعي وقايع خاصه است، مثلا اخبار به فلان امر يا فلان واقعه.
اما نوع اول: بسياري از آنها به عباراتي ذکر شده که اختصاص به عصر غيبت ندارد، مانند اينکه زود است بعد از من يا در امت من چنين و چنان شو، يا زماني بيايد که چنين و چنان شود، حتي کلمه «در آخر الزمان چنين و چنان شود».
زيرا که پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم به ابوذر فرمود:
قومي در آخر الزمان پيدا شوند که لباس پشمينه در تابستان و زمستان بپوشند و در اين فضلي براي خود بر ديگران ببينند، ملائکه آسمانها و زمين ايشان را لعنت مي کنند. [1] .
اشاره به ظهور صوفيه است با اينکه ابوهاشم صوفي که موسس صوفيه است در زمان حضرت باقر عليه السلام ظاهر شد، پس مراد از آخر الزمان عهد خود آن حضرت است. خلاصه بسياري از اينها به عباراتي است که اختصاص به زمان غيبت ندارد چه
[ صفحه 122]
رسد به اينکه اختصاصش به زمان ما يا آخر همه ي ازمنه باشد، بلکه اين اموري است که پيش گوئي شده و به تدريج در ازمنه واقع مي شود. بلي بعضي از آنها پيش از تولد و غيبت آن حضرت ظاهر شده ولي چون ادامه و استمرار دارد لهذا جزء وقايع دوران غيبت نيز حساب شد.
پس مراد به وقايع زمان غيبت اعم از آن است که حدوثش در عصر غيبت باشد يا پيش حادث شده و همچنان باقي است و بيشتر نظر در ذکر همه ي اين وقايع و حوادث با اين که اينها علامت نيستند و جنبه ي علامتي ندارند تنبه و بيداري و عبرت و پندگيري مردم است، تا به تکليف و وظيفه ي خود آشنا شوند و از اين امور اجتناب و احتراز کنند.
اين وقايع عبارت است از فسادهاي ديني و اخلاقي و معاشرتي و کسبي، نوعي و صنفي که در جامعه پيدا مي شود، بعضي از آنها که قسمت اکثر است عمومي است و اختصاص به شيعه ندارد و بعضي وقائعي است که مخصوص شيعه است. لهذا آنها را دو قسمت کردم:
اما قسمت اول: که در شيعه و غير شيعه است چون بسيار بود قسمت بندي شد و هر کدام در قسمت خود ذکر شد، تا به دست آوردن آن زودتر باشد و چون راجع به هر امري در يک جا جمع شود و پشت سر هم رديف شود موثرتر در نفوس خواهد شد و بهتر در غرض مقصود نتيجه بخش خواهد بود.
هر جمله اي که در هر قسمتي ذکر مي شود ترجمه ي جمله اي از حديث است بدون کم و زياد و تمام اينها از احاديث پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم و امير المومنين عليه السلام و حضرت باقر عليه السلام و حضرت صادق عليه السلام است و از اين چهار بيرون نيست.
لهذا از جهت اختصار و ترک تکرار- زيرا که بر اين وجه مستلزم تکرار زياد بود - اکتفاء به اصل جمله شد و در هر جمله ذکر گوينده آن نشد و به همين اندازه اکتفا کردم که اجمالا تذکر دهم که از آن چهار بزرگوار بيرون نيست.
[ صفحه 123]
در خاتمه متوجه اين گفته ي حضرت صادق عليه السلام باشيد، پس از آن که وقايع آتيه را فرمود؛ فرمود:
«چون امور را ببيني که نمايان شده پس همواره بر حذر باش و از خداوند عز و جل طلب نجات کن و بدان که مردم در سخط خدا مي گذرانند و مشمول غضب خدايند و لکن ايشان را مهلت مي دهد براي امري که به ايشان اراده دارد».
پس توجد و جهد کن که خداوند تو را بر خلاف آنچه ايشان هستند ببيند، پس اگر عذابي بر ايشان نازل شود و تو در ميان ايشان باشي و ترا هم فراگيرد تعجيل کرده اي به رحمت خدا و اگر ترا نگيرد پس آنان مبتلا گشته و تو بيرون بوده اي از آنچه جرات بر خدا داشتند. [2] .
پاورقي
[1] مکارم الاخلاق: ص 471.
[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 415:3 ح 966، روضة الکافي: ص 39 ح 7.