مدت غيبت و وقت ظهور او
آنچه معلوم و مسلم است آن است که حکمت حضرت سبحان به مقتضاي امتحان از همه ي افراد انسان و مهلت دادن اهل عصيان و گوشمالي دادن اهل ايمان در اثر کوتاهي در طاعت و فرمان، اقتضاء کرده که مدتي حجت و ولي خود را از مردم مخفي سازد. اما تا چقدر و چه اندازه؟ نه از مقتضاي حکمت و امتحان معلوم است و نه از اخبار چيزي مفهوم است. بلکه وجدان سليم چون به طبع خفا و غيبت نظر کند مي فهمد که مخفي شدن و غيبت نمودن نوعي از سر و سياست است و امور سري و سياسي بايد وجهش و مدتش معلوم نباشد و الا سر نخواهد بود و از سياست خارج خواهد شد.
و در حديث حضرت صادق عليه السلام به عبدالله بن فضل هاشمي که در جواب سوم اجمالي از شبهات گذشت، به اين معني تصريح فرموده:
«اي پسر فضل! اين امري است از امر خدا و سريست از اسرار خدا و غيبي است از غيب خدا». [1] .
بنابراين پس بايد از همه کس مخفي باشد، نه کسي مقدار و مدت او را بداند و نه وقت ظهور را، زيرا که اين دو با هم متلازمند. اگر مقدار مدت معلوم باشد وقت ظهور نيز معلوم است و همچنين عکس و از اين جهت در اخبار تاکيدات بليغه شده است که احدي وقت آن را نيم داند جز خدا، حتي ائمه عليهم السلام، حتي خود امام عصر عليه السلام تا ساعت آخر قيام نمي داند و اخبار بسيار وارد شده که هر کس وقتي معلوم کرد تکذيب کنيد او را.
از امير المومنين عليه السلام سوال کردند از وقت خروج دجال که مقارن ظهور آن حضرت است، فرمود:
«و لله ما المئول باعلم من السائل»
[ صفحه 112]
به خدا که مسئول داناتر از سائل نيست. و لکن براي او علامتي است. [2] .
ذکر آنها خواهد شد. خود آن حضرت در توقيع مبارک که براي اسحق بن يعقوب صادر فرمود، فرموده است:
و اما ظهور فرج پس اين امر تحقيقا به سوي خداست «و کذب الوقاتون» دروغ گفته اند آنان که وقت گذارند. [3] .
و اين عبارت از ائمه عليهم السلام بسيار نقل شده.
از حضرت باقر عليه السلام پرسيدند: آيا براي اين امر وقتي هست؟
سه مرتبه فرمود: «کذب الوقاتون». [4] .
حضرت صادق عليه السلام فرمود: ما اهل بيتي نيستيم که وقت گذاري کنيم با اينکه پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم فرموده: «کذب الوقاتون». [5] .
ايضا مهزم اسدي به خدمت آن حضرت عرض کرد:
چه وقت است اين امري که ما در انتظار او هستيم؟
فرمود: «کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجي المسلمون و الينا يصيرون»
دروغ گفتند وقت گذاران و هلاک شدند عجله کنندگان و نجات يافتند تسليم شدگان و مسير ايشان به سوي ما است. [6] .
و ايضا فرمود: «کذب البموقتوم ما وقتنا فيما مضي و لا نوقت في المستقبل»
دروغ گفتند وقت گذاران، ما نه از پيش وقت گذارده ايم و نه درآينده وقت خواهيم گذارد. [7] .
مآل اين حديث به همان حديث است که فرمود: «ما اهل بيتي نيستيم که وقت بگذاريم». پس مقصود اين است که نه کساني که پيش از من بوده اند وقت گذاري کرده اند و نه کساني که بعد از من بيايند وقت گذاري خواهند کرد. پس معنيش اين است که هر کس به ما نسبت وقت دهد باور مکن چون از ما نيست، و به همين معنا در حديث ديگر
[ صفحه 113]
تصريح فرموده، به محمد بن مسلم فرمود:
«هر کس براي تو وقتي معلوم کند از او هيبت مکن او را تکذيب کن، زيرا که براي احدي وقت نگفته ايم.» [8] .
و ايضا آن حضرت فرمود: ما براي اين امر وقت گذاري نمي کنيم. [9] .
و ايضا فرمود:
«ما اهل بيتي نيستيم که وقت گذاري کنيم «ابي الله الا ان يخلف وقت الموقتين» خداوند ابا و امتناع فرموده جز اينکه خلف سازد وقت وقت گذاران را، يعني بر خلاف آن کند». [10] .
و ايضا مفضل از آن حضرت پرسيد:
«آيا براي مهدي آن مامور منتظر عليه السلام وقت موقتي هست که مردم او را بدانند؟.
فرمود: حاش لله اينکه ظهور او موقت به وقتي شود که شيعه ما او را بدانند.
گفت: چرا اي آقاي من؟
فرمود: زيرا که او آن ساعتي است که خداوند در قرآن فرموده: از تو پرسش مي کنند از ساعت، بگو علم آن نزد خداست. [11] .
پس آن حضرت چند آيه ديگر که علم ساعت را منحصر به حق مي کند تلاوت فرمود. مفضل دوباره عرض کرد:
آيا پس هيچ وقتي براي او نمي شود گذارد؟
فرمود: اي مفضل! من وقتي براي او نمي گذارم و هيچ وقتي هم براي او گذارده نمي شود، به تحقيق که هر کس براي مهدي ما وقتي معلوم کند پس خود را در علم خدا شريک قرار داده و ادعا کرده که بر سر خدا ظفر يافته. [12] .
و حضرت باقر عليه السلام در اين آيه:
(هل ينظرون الا الساعة أن تأتيهم بغتة) [13] .
«آيا انتظار مي کشند ساعت را که ناگهان بيايد» ايشان را فرمود:
[ صفحه 114]
«اين ساعت، ساعت قائم است که ناگهان خواهد آمد». [14] .
و ايضا حضرت رضا عليه السلام فرمود:
«حديث کرد مرا پدرم از پدرش از آباء خود از امير المومنين عليهم السلام از پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم که شخصي به آن حضرت عرض کرد: يا رسول الله چه وقت قائم خروج خواهد کرد؟
فرمود: مثل او مثل ساعت (قيامت) است که خدا فرموده: (لا يجليها لوقتها الا هو ثقلت في السموات و الأرض لا تأتيکم الا بغتة) [15] آشکار نيم کند و پرده از وقت او برنمي دارد مگر او، يعني خدا، قضيه ي او در آسمانها و زمين سنگين و گران است، نخواهد آمد شما را مگر ناگهان». [16] .
و خواهد آمد، که خود آن حضرت تا ساعت آخر نمي داند تا اينکه شمشير او به نطق آيد و از غلاف بيرون آيد و بگويد: اي ولي خدا قيام کن به اذن خدا.
پاورقي
[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 358:3 ح 906.
[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:131:3 ح 670، بحار: 52: 195-192 ب 25 ح 26.
[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:294:4 ح 1318، بحار: 111:52 ب 21 ح 19.
[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:260:3 ح 787، بحار: 103:52 ب 21 ح 5، اصول کافي: 416:1 ح 5:937.
[5] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:472:3 ح 1036، اثباة الهداة: 477:3 ب 32 ح 40، منتخب الاثر: ص 559 ف 6 ب 5 ح 3، اصول کافي: 415:1 ح 3:935.
[6] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:379:3 ح 930، غيبت طوسي: ص 426 ح 413، بحار: 52: 104-103 ب 21 ح 7.
[7] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:377:3 ح 927، غيبت طوسي: ص 426 ح 412، بحار: 103:52 ب 21 ح 6.
[8] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:377:3 ح 927، بحار: 104:52 ب 21 ح 8.
[9] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:378:3 ذيل ح 928، غيبت نعماني: ص 195.
[10] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:378:3 ح 928، بحار: 320:19 ب 10 ح 75، اصول کافي: 415:1 ح 4:936.
[11] اعراف: 186.
[12] مختصر بصائر الدرجات: ص 179، بحار: 53: 3 -1 ب 25.
[13] زخرف: 66.
[14] معجم احادث الامام المهدي عليه السلام: 410:5 ح 1849، تفسير البصائر: 500:37، بحار: 164:24 ب 48 ح 4.
[15] اعراف: 187.
[16] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 260:1 ح 162، کمال الدين: 373:2 ب 35 ح 6، بحار: 154:51 ب 8 ح 4.